English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (5 milliseconds)
English Persian
curved brace حایل منحنی
Other Matches
curved کج
curved کج شده
curved منحنی
curved خمیده
curved jaw گیرهدندانهای
curved dagger خنجر
curved mould قالب قوسی
curved design نماد گردان
curved design افشان
curved design پیچشی
curved weft [انتهای نخ پودی که به زیر تارهای انتهایی خم شده و محکم می گردد.]
curved beam تیر خمیده
brace دوابرو
brace پشت بند
brace شمعک
brace آکولاد
brace مته شتر گلو
brace تحریک احساسات
brace بند
brace تیر تقویت عرضی
brace اکولاد
brace حایل
brace گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
brace مهار
brace اتل ابرو
brace درمقابل فشارمقاومت کردن
brace بابست محکم کردن محکم بستن
brace خط ابرو
brace بند شلوار
brace تجدید واحیای روحیه
brace بست
brace بستن
brace قیچی
brace مته خرطومی
brace جفت کردن
brace محکم کردن
arch-brace بست منحنی
cross brace بادبند چپ و راست
counter-brace تیر تقویت عرضی
cross-brace بادبند چپ و راست
knee-brace مهار زانویی
brace and bit فرنگی
brace and bit مته
wheel brace آچار چرخ خودرو
cross brace گیره عرضی
bell brace دکمهسکوت
cross brace مهار عرضی
buttress brace قید بادبندی
knee brace مهار زانوئی
knee brace پشت بندی که جهت مقاومت ساختمان درمقابل فشار ناشی از بادبسته میشود
ratchet brace مته جغجغهای
shoulder brace شانه بند
crank brace مته شتر گلو
brace clip سگکبندشلوار
brace drill مته شتر گلو
lid brace میلهکلاهک
brace and counterbrace تخته صلیبی
bit brace بست سرمته
corner-brace حایل کوتاه
brace rim wrench اچار محکم کننده دوره
brace scale of motor ability مقیاس توانش حرکتی بریس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com