English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (7 milliseconds)
English Persian
customs clearance ترخیص از گمرک
Other Matches
their customs رسوم ایشان
customs دفتر گمرک
customs گمرک
customs اداره گمرک
customs گمرکات
their customs رسومشان
customs entry افهار یا اعلام ورود به گمرک
customs agent نماینده گمرکی
customs house گمرکخانه
customs house اداره گمرک
customs agent واسطه کارهای گمرکی
customs agent کارگزار گمرک
customs agent واسطه گمرک
customs dutios حقوق گمرکی
customs broker واسطه امور گمرکی
customs cleared ترخیص شده
customs declaration افهار نامه گمرکی
customs appraisor مامور گمرک
customs duties حقوق گمرکی
customs appraisor گمرکچی
customs duties عوارض گمرکی
customs tariff تعرفه گمرکی
Customs and Excise اداره حقوق و عوارض گمرکی
to declare [customs] گمرک دادن [گمرک]
customs duty عوارض گمرکی
customs duty تعرفه گمرکی
customs duty حقوق گمرکی
customs declaration اظهار نامه گمرکی
customs of the services مقررات و روشهای جاری قسمتها امور جاری نیروها
customs of war اداب عرفی جنگ
customs of war اداب مربوط به جنگ که بدون انکه قدرت قانونی داشته باشد موردقبول دولتهاست
customs officer مامور گمرک
customs officer گمرکچی
customs tariff حقوق گمرکی
customs union اتحادیه گمرکی
customs union مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
to bear any customs duties هر گونه عوارض گمرکی را به عهده گرفتن
local trade customs عرف تجارتی محل
customs entry form افهارنامه گمرکی
united court of customs appeals patent and دادگاه متحد استیناف و امورگمرکی و ثبت اختراعات
My car is held up at the customs . اتوموبیلم ؟ رگمرک معطل مانده
clearance ترخیص گمرکی
clearance تهاتر
clearance ترخیص
clearance اجازه ترخیص اجازه نامه
clearance تسویه حساب واریز حساب فاصله ازاد لقی
clearance فضای بیکار
clearance مجوز دستیابی به یک فایل
clearance تصفیه
clearance هوا فضای خالی فاصله
clearance فضای بازی
clearance بازی
clearance مفاصا
clearance پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
clearance تعیین صلاحیت کردن
clearance فاصله
clearance ترخیص کالا ازگمرک
clearance گواهینامه یاکاغذ دال بر پاکی و بی عیبی ترخیص
clearance اجازه زدودگی
clearance تولرانس
clearance برداشتن مانع
clearance فاصله باز
clearance صلاحیت
clearance اختیار
to bear all customs duties and taxes تمام عوارض گمرکی و مالیات را به عهده گرفتن
road clearance انضباط و نظم حرکت در جاده
road clearance تخلیه جاده
minimum clearance حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
presumption of clearance اصل برائت
overhead clearance حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
minus clearance تولرانس منفی
presumption of clearance فرض برائت درامور مدنی
road clearance تخلیه کردن جاده
tooth clearance بازی دندانه
clearance inwards ورود کشتی به محوطه گمرک
valve clearance لقی سوپاپ
terrain clearance حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
site clearance تخلیه کارگاه
security clearance داشتن صلاحیت خدمتی
security clearance برگ عدم سوء پیشینه
security clearance تاییدصلاحیت
security clearance تایید صلاحیت کردن
clearance sales فروش به منظور تصفیه حراج
mine clearance مین روبی کردن
clearance diagram قواره
clearance diving شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
clearance fit اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
clearance from obligation برائت ذمه
clearance in ward گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
clearance inwards اعلامیه ورود کشتی به گمرک
clearance inwards مجوز ورود کشتی
clearance outwards مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
clearance papers اسناد خروج کشتی از بندر
clearance rate نواخت مین روبی
clearance rate نواخت جمع کردن مین
clearance space چاک
clearance volume کمترین حجم سیلندر هنگامیکه پیستون در نقطه مرگ بالاقرار دارد
clearance capacity فرفیت تخلیه بار اسکله
clearance capacity فرفیت تخلیه بار
clearance angle زاویه ازاد
mine clearance پاک کردن مین
height clearance ارتفاع مجاز
flight clearance تعیین امنیت پرواز
flight clearance اجازه پرواز
fitting clearance بازی مناسب
excess clearance تولرانس زیاده از حد
clearance outwards مجوز خروج کشتی
clearance sale فروش به منظور تصفیه حراج
approach clearance اجازه فرود
approach clearance اجازه تقرب
certificate of clearance مفاصا حساب
crest clearance بازی نوک پیچ
hot valve clearance فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
air traffic control clearance اجازه حرکت و عبور و مرورهواپیما
bankers automated clearance system سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com