English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
cycle track راه دوچرخه رو
Other Matches
R/W cycle ترتیب رویدادها برای بازیابی و ذخیره داده
cycle تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycle تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cycle تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycle تناوب پریود سیکل
four cycle دارای چهاردور یا دوره
cycle زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycle عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
R/W cycle CYCLE WRITE/READ
cycle per second هرتس
cycle per second سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
cycle حلقه
cycle تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycle 1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycle زمانی که بین دو باس ساعت متمادی صورت می گیرد
cycle تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle تاکت
cycle زمانه
cycle دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
cycle دوران
cycle دور
cycle سواردوچرخه شدن
cycle بصورت متناوب فاهر شدن
cycle :بصورت دورانی فاهر شدن
cycle سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycle چرخه زدن
four cycle چهار چرخه
cycle چرخ چرخه
cycle دوره گردش
cycle : دور
cycle سیکل
cycle دوره
cycle سیکل مدار
cycle دوره عملیات یابازی
cycle گردش
cycle چرخه
cycle عملیات کامل تولید مدت محدودی از یک زمان
track یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
track دنبال کردن یک مسیر به درستی
track محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
track شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
track تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
track راهچه
track مسیر دو
track خط
track جاده
to be on one's track زاغ سیاه کسی راچوب زدن
keep track of <idiom> نگهداری یاداشت
off the track بیرون
off the track ازخط پی گم کرده
off the track از موضوع پرت
track down <idiom> جستجو کردن
one track کوتاه فکر
one track یک راهه
one track فاقد قوه ارتجاعی
one track فقط در یک وهله
y track سه راهی در خط اهن
track off انحراف از مسیر تعقیب هدف رد شدن نقطه نشانی از روی هدف در نشانه روی
to be on one's track رد کسیرا گرفتن
to be on one's track مراقب حال کسی بودن
i followed his track ردپایش را گرفتم
track باریکه
track لبه
track مسیر
track دنبال کردن
track پی کردن
track توالی ردپاراگرفتن
track تسلسل
track مسابقه دویدن
track نشان
track راه
track خط اهن جاده
track اثر
to keep the track of something پیوسته ازچیزی اگاهی داشتن
track رد پا
track شیار
to keep the track of something ردچیزیراداشتن
track پیگردی کردن
track اثار
track با طناب کشیدن راه
track تعقیب کردن
track در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
track ایز
track ایز راه
track خط سیر
track رد
track زمین بازیهای میدانی
track ادامه گوی در مسیربولینگ
track پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
track پیدا کردن
track تعقیب مسیر کردن
track ردیابی کردن
track مسیرطی شده
turnaround cycle مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
turnaround cycle مدت رفت و برگشت
game cycle دورههای عملیاتی بازی جنگ
instruction cycle سیکل یاچرخش دستورالعمل
instruction cycle چرخه دستورالعمل
idling cycle سیکل بی باری
intelligence cycle مدار اطلاعاتی
juglar cycle دور ژوگلار
kilomega cycle یک بیلیون سیکل در ثانیه
kitchin cycle دور کیچین
flow cycle مدار ترتیب کار
kondratieft cycle دور کندراتیف
life cycle مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
life cycle دوره زندگی
flow cycle سیکل جریان کار
exercise cycle دوچرخهثابت
game cycle دوره بازی
four stroke cycle سیکل چهار زمانه
four stroke cycle دوره چهار زمانه
four cycle engine موتور چهارزمانه
gramdfather cycle چرخه پدر بزرگ
vapor cycle سرد زائی مدار بسته
hydraulic cycle مدار هیدرولوژی
cycle lock قفلدوچرخه
hydraulic cycle گردش اب در طبیعت
hydrologic cycle چرخه اب
water cycle چرخه اب
hysteresis cycle حلقه پسماند
life cycle دوره عمر
life cycle دوره عمر یک محصول
trade cycle دور تجاری
null cycle زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
number of cycle تعداد دوره ها
number of cycle تعداد تناوبها
planning cycle دوره برنامه ریزی
procurement cycle دوره خرید
rankin cycle سیکل رانکین
ration cycle سیکل محاسبه جیره 42ساعته
reset cycle چرخه باز نشانی
search cycle چرخه جستجو
staticizing cycle سیکل ایستاسازی
stirling cycle سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
storage cycle چرخه انباره
storage cycle سیکل انباره
tempering cycle دوره بازپخت
trade cycle دوره فعالیت تجاری
minor cycle چرخه خرد
minor cycle خرد چرخه
life cycle چرخه دوام
training cycle مرحله اموزش
training cycle سیکل اموزشی
machine cycle چرخه ماشین
magnetic cycle دوره مغناطیسی
magnetic cycle منحنی هیسترزیس
magnetic cycle فرایندمدار مغناطیسی
major cycle بزرگ چرخه
major cycle چرخه بزرگ
major cycle کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
memory cycle چرخه حافظه
menstrual cycle چرخه قاعدگی
menstrual cycle عادت ماهانه
thermodynamics cycle سیکل ترمودینامیک
life-cycle چرخه زندگی
cycle milling دستگاه فرز پاندولی
cycle of everts دورحوادث
cycle of operation دوره عمل سلاح
cycle of operation جریان عمل جنگ افزار
cycle of the room گردش ماه
cycle of the room دورقمر
cycle of water گردش اب در طبیعت
cycle spanner اچار مخصوص تعمیردوچرخه
cycle stealing چرخه دزدی
cycle stealing مدت چرخه
cycle stealing روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
cycle stealing ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
cycle stealing حلقه ربایی
cycle stock موجودی فعال
cycle stock موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
cycle time مدت چرخه
cycle time زمان تناوب عمل
cycle car اتوموبیل دوچرخهای
business cycle دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
continous cycle گردش دائمی
motor cycle دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
activity cycle چرخه فعالیت
occupancy cycle دوره سکونت
production cycle زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
budget cycle گردش بودجه
budget cycle مراحل بودجه
business cycle دور بازرگانی
business cycle دور تجاری
business cycle دور اقتصادی
business cycle دور کسب وکار
business cycle دور فعالیت بازرگانی
business cycle معادل cycle trade
carbon cycle سیکل کربن
cardiac cycle چرخه قلبی
carnot cycle سیکل کارنو
carnot cycle چرخه کارنو
continous cycle دوره بی وقفه
cycle time زمان رفت و برگشت
fetch cycle چرخه واکشی
execution cycle چرخه اجرا
duty cycle چرخه کار
display cycle چرخه نمایش
design cycle چرخه طراحی
execute cycle چرخه اجرا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com