English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
cyclic redundancy check بررسی افزونگی چرخهای کاراکتر بررسی و کنترل افزونگی چرخهای
Other Matches
redundancy check بررسی افزونگی
redundancy check تستی متکی بر انتقال بیت ها وکاراکترهایی که بیش ازحداقل تعداد لازم برای بیان خود پیام هستند
longitudinal redundancy check مقابله افزونگی طولی
vertical redundancy check بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
cyclic check مقابله چرخهای
redundancy تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
redundancy نسخه برداری از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن ان ویژگی است
redundancy تکراراطلاعات میان فایلهای گوناگون افزونگی
redundancy افزونگی
redundancy بررسی بلاکهای دریافتی داده برای تشخیص خطا
redundancy اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد
redundancy بررسی پریتی روی هر حرف بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
redundancy حشو
redundancy سخن
redundancy زائد فراوانی
redundancy ربع
redundancy اطناب
redundancy در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
redundancy بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
data redundancy زائد بودن داده ها
data redundancy حشو داده ها
cyclic عملی که مرتب تکرار میشود
cyclic کد حلقهای که مربوط به اعداد دهدهی میشود
cyclic روش تشخیص خطا که هر 8 بیت داده را بررسی میکند.
cyclic چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت به محل اولین بیت منتقل میشود
cyclic دستیابی به اطلاع ذخیره شده که فقط در یک نقط ه مشخص در حلقه اتفاق میافتد
cyclic کد تشخیص خطا برای داده ارسال شده
cyclic پریودیک
cyclic چرخهای
cyclic دورهای
cyclic دایرهای
cyclic مداوم
cyclic زنجیری
cyclic مسلسل رگبار
cyclic تناوبی
cyclic group گروه دوری [ریاضی]
cyclic compound ترکیب حلقهای
cyclic code رمز چرخهای
cyclic admittance گذرایی حلقهای
cyclic stress تنش دورهای
quasi cyclic شبه حلقهای
cyclic disorder اختلال دورهای
cyclic graph گراف دوری
cyclic impedance ناگذرایی حلقهای
cyclic stress تنش تناوبی
cyclic shift تغییر مکان چرخهای
cyclic reactance راکتانس حلقهای
cyclic rate تعداد تیردر دقیقه
cyclic rate نواخت تیر در دقیقه
cyclic process فرایند چرخهای
cyclic permutation جایگشت چرخهای
cyclic pitch گام دورانی
cyclic item اقلام پیوسته اقلامی که خیلی مورد احتیاج هستند
cyclic item اقلام زنجیری
cyclic pitch control کنترل گام دورانی
check عیار گرفتن
check-up کنترل کردن
check-up بازبینی کردن
check-up کنترل
check-up بازبینی
to check out something چیزی را بررسی یا امتحان کردن
check out بازدیدعمل و خصلت جنگ افزار
check out تصفیه حساب کردن
check off تغییرروش بازی درتجمع
second check بررسی دوباره
second check بررسی نهایی
to check off رسیدگی کردن ودرصورت درستی باخط نشان گذاردن
to check up درست رسیدگی یاحساب کردن
check up رسیدگی کامل کردن ازمایش کردن
in check <idiom> غیرقابل کنترل
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
to check in نام نویسی کردن [هتل]
check up معاینه کردن
check مقابله
check وارسی
check بازرسی شد
check بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
check دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check دریچه تنظیم
check چک بانک
check نشان گذاردن
check سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
check تطبیق کردن
check بررسی کردن
check بررسی
check مقابله کردن مقابله
check سرزنش کردن رسیدگی کردن
check و شدن بوی شکار
check مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
check چک
check امتحان کردن بازرسی
check تطبیق
check امتحان
check منع
check چاپ گرفتند وضعیت داده و برنامه در یک نقط ه بررسی
check خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
check حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
check بازرسی کردن
check کم یا متوقف کردن سرعت بدن
check کیش
check ممانعت کردن
check جلوگیری کردن از
check اطمینان از صحت چیزی
check بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
check in نام نویسی کردن مراسم ورود
check تجزیه کردن
check مطالعه کردن
check بررسی کردن
check تحقیق کردن
check ارزیابی کردن
check مقابله کردن بررسی
check in وارد شدن
check-in نام نویسی کردن مراسم ورود
check خطا یا توقف کوچک در فرآیند
check او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
check اجرای خشک یک برنامه
check سنجیدن
check رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
check محک زدن
check جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check-in وارد شدن
check بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
check یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
indian check سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
limit check مقابله حدود
overflow check بررسی سرریز
overflow check بررسی سرریزی
limit check بررسی حدی
modulo n check مقابله به پیمانه
marginal check برسی مرزی
marginal check مقابله مرزی
machine check برسی ماشین
odd even check بررسی فرد و زوج
odd even check مقابله فرد و زوج
houndstooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
duplication check بررسی ای که لازمه اش یکسان بودن نتایج دو اجرای مستقل یک عملیات میباشد
duplication check مقابله از راه تکرار
dump check مقابله حین روبرداری
hardware check مقابله سخت افزاری
parity check مقابله توازن
identity check بازرسی شناسنامه
discovered check کیش برخاست
division check ازمایش تقسیم
dynamic check مقابله پویا
echo check مقابله
hook check سد کردن راه چوب حریف ازعقب
hip check سد کردن راه حریف با کمر وباسن
frequency check کنترل فرکانس
fore check جلوگیری از مدافع در منطقه دفاعش جلوی تور
family check کیش همگانی
even parity check بررسی توازن زوج
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
echo check بکمک طنین
identity check بررسی هویت
overflow check مقابله سرریز
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
validity check بررسی اعتبار
validity check مقابله اعتبار
twin check بررسی توام
twin check مقابله توام
traveler's check چک مسافرتی
transfer check انتقال
transfer check مقابله
system check بررسی سیستم
system check مقابله سیستم
synchronization check کنترل همزمانی
visual check مقابله دیداری
visual check مقابله بصری
Please check the oil. لطفا روغن را کنترل کنید.
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
What time should I check in? چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
rain check <idiom> بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
double-check <idiom> دوباره چک کردن
security check چکامنیتی
check-rail ریلتنظیم
rain check نوید یا قول دعوت بعدی
rain check بلیط باران
rain check بلیط مجانی یا مجدد
wraparound check سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
summation check بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
sum check مقابله جمعی
stock check کنترل موجودی
range check بررسی محدوده
programmed check بررسی برنامه ریزی شده
programmed check مقابله برنامه ریزی شده
programmable check مقابله برنامه ریزی شده
priority of check تقدم کیش
poke check فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
perpetual check کیش دایم
pay check چک حقوق
parity check مقابله ایستایی
parity check بررسی توازن
reasonableness check بررسی معقول بودن
reasonableness check بررسی و کنترل معقولانه و مستدل
stick check دور کردن گوی از گوی دار بااستفاده از چوب
rain check <idiom> رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
spite check کیش دفع الوقت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com