Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (3 milliseconds)
English
Persian
cylinder jacket
استری داخل سیلندر
Other Matches
jacket
جلد کردن
jacket
جلد
jacket
پوشاندن
jacket
ژاکت
jacket
نیمتنه
jacket
پوشه
jacket
جلد کتاب
jacket
بوش پیستون
jacket
روکش
jacket
نیم تنه جنگی
jacket
غلاف لاستیکی یاپلاستیکی
jacket
پوشش
jacket
پوشاندن درپوشه گذاردن
life jacket
جلیقه نجات
riding jacket
لباسسوارکاری
outer jacket
پوششخارجی
fishing jacket
ژاکتماهیگیری
life jacket
کت نجات
disk jacket
جلد دیسک
caraco jacket
بالاتنهلباس
barrel jacket
پوششلوله
hearth jacket
پوشش کوره
heating jacket
ژاکت حرارتی
strait jacket
بازداری کردن
strait jacket
مانع
life jacket
سینه بند نجات جلیقه ضد گلوله
strait jacket
هرچیزبازدارنده
strait jacket
بازدار
life jacket
لباس نجات لباس چوب پنبهای
smoking jacket
ژاکت مردانه
registry jacket
پاکت مخصوص نامههای سفارشی
shell jacket
بالاتنه کوتاه دکمه دار نظامی
water jacket
صندوق اب
water jacket
ابدان
smoking jacket
لباس اسموکینگ
steel jacket
پوشش فولادی
to dust one;s jacket
کسیراکتک زدن
to dust one's jacket
کسیرازدن
reefing jacket
یکجور نیمتنه چسبان که از دوطرف دکمه میخورد
yellow jacket
زنبور زرداجتماعی
hacking jacket
کت سوارکاری
mess jacket
ژاکت تنگ وکوتاه مردانه
monkey jacket
نیمتنه کوتاه و چسبانی که ملوانان می پوشند
strait jacket
کت بند
strait jacket
روپوش باز دارنده
hacking jacket
کت اسب سواری
pea jacket
ژاکت ضخیم ملوانان
pea jacket
کپنگ
to dust one;s jacket
کسیراچوب زدن
flak jacket
جلیقهضدگلوله
bomber jacket
ژاکتیکوتاهکهبهدورکمروباسنمیبندند
dinner jacket
لباس مخصوص مهمانی رسمی
donkey jacket
لباس
dust jacket
کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
eton jacket
نیم تنه کوتاه پسرانه
donkey jacket
کار
cork jacket
جامه چوب پنبهای که ادم رادر روی اب شناورمیسازد
sports jacket
ژاکتمردانه
dinner jacket
اسموکینگ
safari jacket
ژاکتسیروسیاحت
dust jacket
جلد کاغذی روی کتاب
dust-jacket
کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
sheepskin jacket
ژاکتپوست
blue jacket
سرباز نیروی دریائی
dust-jacket
جلد کاغذی روی کتاب
cylinder
1-گروه شیارها روی دیسک . 2-شیارها روی یک وسیله چند دیسکه که بدون حرکت نوک خواندن / نوشتن قابل دستیابی است
cylinder
بطری گاز
cylinder
استوانه
cylinder
سیلندر
cylinder
لوله
cylinder
غلطک
cylinder
فشنگ خور استوانهای هفت تیر
pea jacket or coat
جامه کلفت پشمی که ملوانان در سرما می پوشند
pea jacket or coat
کپنک
The jacket is too tight in the arms.
این ژاکت بازوهایش تنگ است.
colling water jacket
پوشش اب سرد
double-breasted jacket
ژاکتپیلیدار
hydraulic cylinder
سیلندرهیدرولیکی
two cylinder engine
موتور دو سیلندر
top cylinder
سرسلیندر
steering cylinder
سیلندرفرمان
pickup cylinder
سیلندرلندشو
recuperator cylinder
سیلندرتجدیدنیرو
revolving cylinder
سیلندردورانی
wheel cylinder
سیلندرچرخدنده
elevating cylinder
استوانهبالارونده
wehnelt cylinder
استوانه ونلت
cylinder case
جعبهسیلندر
ripper cylinder
سیلندرچاکدهنده
bucket cylinder
زبانهسیلندر
bottom cylinder
نقطهسیلندر
boom cylinder
سیلندرهیدرولیک
arm cylinder
دستهاستوانه
acetylene cylinder
لوله استیلن
actuating cylinder
سیلندر پیستون عمل کننده سیلندر محرک
gas cylinder
بطری گاز
gas cylinder
سیلندر گاز
eight cylinder engine
موتور هشت سیلندر
cylinder lock
قفل میلهای
cylinder pad
پایه سیلندر
cylinder liner
بوش سیلندر
cylinder liner
رگکش سخت و مقاوم در برابرسایش در جدار داخلی سیلندراز جنس الیاژهای سبک یامواد نرم دیگر
cylinder head
سرسیلندر
cylinder gas
گاز داخل سیلندر
cylinder flange
فلانج یا لبه سیلندر
cylinder fins
تیغههای سیلندر
cylinder capacity
فضای سیلندر
cylinder capacity
حجم سیلندر
cylinder block
بلوک سیلندر
cylinder block
بلوک واحدی که سیلندرهای یک موتور پیستونی خطی که با مایع خنک مشوند رادربرمیگیرد
cylinder baffles
صفحات نازک قلزی برای هدایت هوا از میان تیغههای خنک کننده و جذب حداکثر گرمای ممکن از جدارسیلندر
gas from cylinder
گاز کپسول
induction cylinder
اهنربای استوانهای
cylinder skirt
حاشیه یا دامنه سیلندر
oxygen cylinder
مخزن اکسیژن
oxygen cylinder
سیلندراکسیژن
oxygen cylinder
سیلندر اکسیژن
pump cylinder
سیلندر پمپ
recoil cylinder
استوانه دافع
ruffini cylinder
استوانه روفینی
six cylinder engine
موتور شش سیلندر
induction cylinder
استوانه القائی
guide cylinder
استوانه راهنما
graduated cylinder
استوانه مدرج
gas from cylinder
گاز سیلندر
compressed-air cylinder
سیلندرکمپراسهوا
backward bucket cylinder
سیلندرسطلوارونه
gas cylinder valve
شیر سیلندر گاز
single acting cylinder
سیلندر یک طرفه
single cylinder engine
موتور یک سیلندر
critical infinte cylinder
قطر بحرانی استوانه
counter recoil cylinder
استوانه هادی پیستون مواج استوانه عاید
compressed gas cylinder
سیلندر محتوی گاز متراکم
double acting cylinder
سیلندر دوطرفه
cylinder pressure gauge
فشارسنجسیلندر
thin walled cylinder
استوانه جدار نازک
lift-arm cylinder
سیلندردستهیبالابر
disposable gas cylinder
سیلندرگازمصرفی
high pressure cylinder
کپسول فشار قوی
blade lift cylinder
سیلندربالابرندهتیغه
propane gas cylinder
سلندرگازپروپان
cylinder vacuum cleaner
سیلندرجاروبرقی
cylinder head gasket
واشر سرسیلندر
The tailor ruined my suit ( jacket , dress ) .
خیاط لباسم راخراب کرد
This tie tones in with a brown jacket(coat).
این کروات با کت قهوه ای جور می آید
diesel engine cylinder head
سرسیلندر موتور دیزلی
cylinder roller thrust bearing
یاطاقان غلطکی محوری
recuperator cylinder front head
سرجلوییسیلندرتجدیدنیرو
cylinder block boring machine
دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com