English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 198 (11 milliseconds)
English Persian
d. of goods تحویل کالا یا اجناس
Search result with all words
dry goods خشکبار
dry goods اجناس خشک
goods train قطار باربری
goods train قطار حمل کالا
goods trains قطار باربری
goods trains قطار حمل کالا
goods کالا
goods جنس
goods اجناس
goods کالاها
goods امتعه
luxury goods کالاهای تشریفاتی
luxury goods کالاهای تجملی
consumer goods اشیاء مصرفی
consumer goods کالاهای مصرفی
consumer goods کالای مصرفی
acceptance of goods قبول کردن کالا
acceptance of goods پذیرفتن کالا
appropriation of goods ضبط مال التجاره
attractive goods کالاهای جذاب
available goods کالاهای موجود
bill of goods صورت کالا
bill of goods فهرست تجارتی
bonded goods کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
bonded goods کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
branded goods کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
business goods کالای تولیدی
capital goods کالاهای سرمایهای
capital goods دارایی ثابت
capital intensive goods کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
carriage of goods حمل و نقل کالا
checking of goods بررسی امتعه
collection of goods دریافت کالا
collective goods کالاهای جمعی
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
collective goods مانند جاده
collective goods پارک و غیره
common goods کالای مورد نیاز عموم
competitive goods کالاهای مورد رقابت
complementary goods کالاهای مکمل
conclearer of stolen goods مخفی کننده اموال مسروقه
consolidate goods کالاها را ادغام کردن
consumer durable goods کالاهای مصرفی بادوام
durable consumption goods کالاهای مصرفی بادوام
consumer's goods کالای مصرفی
consumption goods کالاهای مصرفی
contrabanded goods اموال و اشیا قاچاق
cost of goods manufactured قیمت تمام شده تولید
cost of goods purchased قیمت تمام شده کالای خریداری شده
custody of goods حفافت یا نگهداری کالا
d. in second hand goods سمسار
d. in second hand goods دست فروش
dangerous goods by road agreement موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
discount of goods تخفیف روی کالا
dress goods قماشهای زنانه
durable goods کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
durable goods کالاهای بادوام
dutiable goods کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
fancy goods کالاهای تجملی
fate of goods وضعیت کالا
final goods کالای نهائی
final goods کالا برای مصرف نهائی
finished goods کالاهای ساخته شده
finished goods کالاهای اماده فروش
finished goods stock موجودی کالاهای تمام شده
futures goods کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
goods afloat کالای در راه
goods and chattels اموال و دارائیهای منقول
goods and services کالاها و خدمات
goods in pledge کالای گروی
goods in transit کالاهای عبوری
goods intake کالاهای دریافتی
goods intake کالاهای درحال تحویل
goods inwards کالاهای دریافتی
goods inwards کالاهای درحال تحویل
goods receiving کالاهای دریافتی
goods receiving کالاهای درحال تحویل
goods inwards sheet برگ تحویل کالا
goods of perishable nature اموال سریع الفساد
goods on approval تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
goods on consignment کالاهای امانی
goods received note برگه دریافت کالا
handing stolen goods اخفاء مال مسروقه
handling of goods جابجایی کالا
handling of goods جابجایی امتعه
hard goods اجسام پایدار ومقاوم
hard goods اجسام سخت
hazardous goods کالاهای خطرناک
hazardous goods امتعه خطرناک
heavy goods کالاهای سنگین
heavy goods محصول صنایع سنگین
heavy goods ماشین الات سنگین
household goods her by girl married anewly to given parents جهیزیه
indent upon a person for goods درخواست یا سفارش کالا به کسی دادن
intermediate goods کالاهای واسطهای
intermediate goods کالاهای واسطه
investment goods کالاهای سرمایهای
inwards goods کالاهای وارداتی
knit goods کش بافت
knit goods کالای کش بافت
Other Matches
get the goods on someone <idiom> فهمیدن اطلاعات بد درمورد کسی
perishable goods کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
on receipt of the goods برسیدن کالا
producer goods کالاهای سرمایهای
producer goods کالاهای تولیدی
piece goods کالاهایی که بصورت دانهای بفروش میرسد
perishable goods perishables
overdue goods کالاهای تحویل نشده
perishable goods کالاهای فاسد شدنی
order for goods سفارش کالا
producer's goods کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
producer's goods کالاهای مولد
public goods کالاهای عمومی
proprietary goods کالاهای اختصاصی
proprietary goods کالاهایی که دارای علامتی خاص میباشند
prohibited goods کالاهای منع شده
prohibited goods اشیاء ممنوع
prohibited goods کالاهای ممنوعه
producer's goods هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
producer's goods مواد تولیدی
on receipt of the goods بوصول کالا
nonessential goods کالاهای غیر اساسی
nondurable goods کالاهای بی دوام
narrow goods نوار قیطان
narrow goods کاذی باریک
mixed goods کالاهای مختلط
merit goods کالاهای ایده ال
merit goods کالاهای مطلوب
marketable goods کالاهای قابل عرضه به بازار
lien on goods حق حبس کالا
goods wagon واگنحملکالا
goods station ایستگاهکالاهایتجارتی
yard goods اجناس ذرعی
white goods حوله سفید ملافه
white goods پارچه سفید نخی
we ran out of these goods این کالای ما تمام شد
valuable goods اشیاء باارزش
valuable goods اشیاء بهادار
manufactured goods کالایکارخانهساز
Contraband goods. کالای قا چاق
deliver the goods <idiom> موفق درانجام کاری که خوب انتظار میرود
transport of goods حمل و نقل بار
transport of goods رفت و آمد بار
substandard goods اجناس بنجل
Goods to declare همراه داشتن کالاهای گمرکی
to t. a cusomer for goods کالای نسیه به مشتری دادن توگلایاردوی اعتباعجنس به مشتری دادن
to discharge goods کالا را تخلیه کردن
to countermand goods سفارش کالا را پس گرفتن
staple goods کالای بسیار ضروری
spot goods کالاهای اماده تحویل
spot goods کالاهای موجود
soft goods کالاهای مصرف شدنی
soft goods کالاهای بی دوام
smuggled goods کالای قاچاق
secondhand goods کالاهای دست دوم
stolen goods اموال مسروقه
stolen goods مال دزدی کالای دزدیده شده
to boycott goods تحریم کردن کالا
the goods in question کالای موردبحث
the goods are on order کالا را سفارش داده ایم
supporting goods موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
supporting goods کالاهای حمایتی
substitute goods کالاهای جانشین
stolen goods کالای مسروقه
stolen goods مال مسروقه
rationed goods کالاهای جیره بندی شده
Consumer ( consrmers ) goods . کالاهای مصرفی
The goods were shipped by air . کالاها از راه هوا ( هوائی ) حمل شد
goods traffic [British E] حمل و نقل بار
To import goods [from abroad] کالا از خارج وارد کردن
He swore to having paid for the goods . قسم می خورد که پول کالاها را پرداخته است
To place an order for some goods. کالائی را سفارش دادن
goods traffic [British E] رفت و آمد بار
transportation of goods [American E] حمل و نقل بار
transportation of goods [American E] رفت و آمد بار
nondurable consumer goods کالاهای مصرفی بی دوام
receiver of stolen goods مال خر
such goods will sell very high اینگونه کالاهاخوب بفروش میرود
permit goods coveredby کالای موضوع پروانه
semi luxury goods کالاهای نیمه تجملی
semi finished goods کالاهای نیمه ساخته
receiver of stolen goods خریدار مال مسروقه
the goods are orlie in pledge کالا در گرو اوست
mass production of goods تولید توده وار کالا
Payment on delivery of goods. پرداخت هنگام ( مشروط به ) تحویل کالا
The goods in this shop could not be flogged. اجناس این مغازه باد کرده
labor intensive goods کالاهای کاربر
bogie goods van واگنحملکالا
bogie goods truck کامیونحملکالا
semi durable goods کالاهای نیمه بادوام
man made goods کالاهای ساخت بشر
mass production of goods تولید انبوه کالا
sea borne goods کالای حمل شده بوسیله دریا
To collect (pack)the household goods. اسباب خانه را جمع کردن
This shop deals in goods of all sorts . دراین مغازه همه چیز معامله می شود
Iranian goods are usally solid. جنس ساخت ایران غالبا" محکم است
This company guarantees prompt delivery of goods. این شرکت تحویل فوری کالاراتضمین می نماید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com