Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (9 milliseconds)
English
Persian
dam site
بندگاه
dam site
جای سد
dam site
جای بند محل سد
dam site
محل بند
Search result with all words
site
جا
site
محل
site
مقر
site
مکان
site
زمین زیر ساختمان
site
کارگاه ساختمانی
site
موضع
site
تراز
site
پایه
site
محل دستگاه تراز
site
پایگاه
site
پادگان
site
زمین محل احداث بنا
site
قرار داشتن مستقر بودن
site
زمین ساختمانی
site
محل محوطه کار
site
موقعیت
site
ایستگاه
site
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
site
محلی که پایه چیزی باشد
building site
کارگاه ساختمانی
building site
عرصه
active site
محل فعال
active site
موضع فعال
angle of site
زاویه تراز
beta site
ن شود
beta site
محل بتا
central site
سایت مرکزی
complementary angle of site
تصحیح تکمیلی تراز
crossing site
محل عبور اجباری
crossing site
محل گذار
crossing site
محل پایاب
destruction site
منطقه تخریب
destruction site
منطقه تخریب مهمات محل تخریب
graphical site table
خط کش تراز
hardened site
پایگاه مقاوم
hardened site
حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
height of site
ارتفاع ایستگاه
height of site
ارتفاع پایگاه
height of site
ارتفاع سکوی موشک یاموضع
hot site
یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
landing site
پایگاه فرود
landing site
محل فرود
lattice site
جایگاه شبکه
launching site
سکوی پرتاب موشک
launching site
محل پرتاب
line of site
خط توپ هدف
line of site
خط تراز یا مبنای افق توپ
loading site
سکوی بارگیری
loading site
محل بارگیری
on site
در محل
on site
در جا
on site
پای کار
on site concrete
بتن ساخته شده در کارگاه
plane of site
سطح قائم مار بر سکوی تیر
reconstitution site
قرارگاه یا ستاد بازیافتی ازیک یکان منهدم شده
remote site
محل دور افتاده
site building
زمین زیربنا
site building
زمین ساختمانی
site clearance
تخلیه کارگاه
site concrete
بتنی که در پای کار ساخته شود
site engineering
مدیر ساختمان
site inspection
معاینه محل
site license
مجوز درون سازمانی
site manager
رئیس کارگاه
site office
دفتر ساختمانی
site office
دفتر مشاوراملاک
site plan
نقشه جایگاه
site plan
نقشه محل
site poll
قرار دادن تمام ترمینال ها یا وسایل در یک محل
site prefabrication
پیش ساختن در پای کار
site scale
طبله تراز
site scale
دستگاه تراز توپ
site survey
برداشت نقشه تکهای از زمین
x site
انبار موقت
x site
سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
y site
نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
This is a perfect (an excellent) site for a cinema(theatre house).
این زمین برای ساختن یک سینما جان می دهد
This is the site for a new scool .
اینجامحل ( احداث) مدرسه جدید است
Is there a camp site near here?
آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
Is there a camp site near here?
آیا نزدیک اینجا محل اردو وجود دارد؟
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products.
این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
site of the find
چشمه
[باستان شناسی]
archeological site
چشمه
[باستان شناسی]
site of the find
منبع
[باستان شناسی]
archeological site
منبع
[باستان شناسی]
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com