English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
data adapter وفق دهنده داده
Other Matches
adapter کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
adapter وسیلهای که به دو یا چند وسیله ناهماهنگ اجازه اتصال میدهد
adapter وسیلهای که واسط CPU و یک یا چند کانال ارتباطی است
adapter در کامپیوتر که حاوی دستورات نرم افزاری مبدل به سیگنالهای الکتریکی است تا گرافیک را در صفحه تصویر متصل به آن نشان دهد
adapter وسیله الکترونیکی
adapter کارت واسط جانبی که به وسایل ناهماهنگ امکان ارتباط میدهد
adapter اجازه نصب در سوکت میدهد
adapter دوشاخهای که به وسایل با ورودیهای مختلف
adapter رابط
adapter تطبیق کننده
adapter اداپتر
adapter مبدل
adapter تبدیل
adapter جرح و تعدیل کننده
adapter وفق دهنده
adapter تطبیق دهنده
adapter وفق دهنده اداپتور
adapter سازوارگر
adapter bearing یاطاقان تطبیق دهنده
display adapter اداپتور صفحه نمایش
enlarging adapter رابط فزاینده
line adapter وفق دهنده خط
line adapter اداپتور خطی
line adapter وفق دهنده خطی
motor adapter پایههای اتصال موتور
motor adapter مقراتصال موتور
adapter arbor میله تطبیق دهنده
adapter toolholder ابزارگیر تطبیق دهنده
adapter sleeve پوسته تطبیق دهنده
adapter flange فلانژ تطبیق دهنده
adapter booster غلاف تطبیق دهنده
adapter booster چاشنی خوران
channel adapter تطبیق دهنده کانال
adapter boards برد تطبیق دهنده
video adapter وفق دهنده بصری
plug adapter دوراهیپریز
hercules graphics adapter وفق دهنده نگاره سازی هولوکس
hercules graphics adapter استاندارد برای آداپتور تک گرافیک با renolation بالا ساخت Hercules Carporation
lamp bulb adapter تبدیل لامپ
ibm /a display adapter IBاداپتور نمایش A/4158
color graphics adapter وفق دهنده نگاره سازی رنگی
conduit bushing adapter تبدیل لوله حفاظ
monochrome display adapter اداپتور نمایش تک رنگ
data مختصات
data سوابق عناصر داده ها
data مفروضات
data اطلاعات
data دادههای اماری
data سوابق دانسته ها
data name نام داده
data داده ها
data داده
known data عناصر معلوم
data ارقام
t data دادههای ازمون
data value مقدار داده
known data عناصر تیرمعلوم
data processor داده پرداز
data processor پردازنده داده ها
data set مجموعه داده ها
data set دادگان
data privacy محرمانه بودن داده ها
data preparation امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data stream سیر داده
data statement حکم دادهای
data source منبع داده
data sheet ورق داده ها صفحه داده ها
data sheet برگ داده ها
data sharing اشتراک داده
data set name نام مجموعه داده ها
data set ترتیب داده
data security امنیت داده ها
data section بخش داده ها
data recorder ضباط داده ها
data recording داده نگاری
data redundancy زائد بودن داده ها
data redundancy حشو داده ها
data reduction تقلیل داده ها کاهش داده ها
data reduction تقلیل داده ها
data recording ضبط داده ها
data register ثبات داده ها
data recorder داده نگار
data protection حفافت داده ها
data pulse ضربان داده
data scope یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
data rate نرخ
data rate میزان داده
data record رکورد داده ها
data retrieval بازیابی داده ها
data reduction داده کاهی
data link تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
data level سطح داده
data leakage جابجایی غیر قانونی داده ازامکانات کامپیوتری
data item قلم داده ها
data item واحد داده
data item موارد ذکرشده در اطلاعات
data item جزئیات اطلاعات
data item قلم داده
data mask نقاب داده ها
data integrety جامعیت داده
data link راه اصلی که اطلاعات در ان بصورت دیجیتال منتقل میشوند
data librarian بایگان داده
data line خط فرضی که نمایشگر حدفاصله بین دو روز عملیات میباشد
data link پیوند داده
data link اتصال داده
data logging ضبط دادههای مربوط به حوادثی که در زمانهای متوالی اتفاق می افتند
data management مدیریت داده ها
data manipulation دستکاری داده ها
data link ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
data link محور مخابرات
data link پیوند دادهای
data integrety ثبات و کامل بودن دادهای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری میشود بی نقصی داده ها
data integrety صحت
data origination سرچشمه داده ها
data origination سر منشاء داده ها
data packet منبع ارسال سری داده در یک بسته
data packet نرم افزاری که حاوی یک رشته بررسی خطا میباشد
data plotter رسام داده ها
data plotter رسم کننده داده ها
data mile میل دریایی
data point نقطه داده
data preparation داده امایی
data origination اساس داده
data organization سازمان داده ها
data integrety تمامیت داده ها
data medium داده رسان
data medium رسانه داده ها
data mile میل
data model مدل داده
data modem modem
data modification اصلاح داده ها
data preparation امایش داده ها
master data شاه دادهها
output data داده خروجی
qualitative data دادههای کیفی
quantitative data دادههای کمی
raw data دادههای خام
technical data عوامل فنی
raw data دادههای اولیه
original data داده اصلی
ordnance data اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
ordinal data داده ترتیبی یا وصفی
master data دادههای اصلی
mechanized data دادههای ماشینی
meteorological data عناصر هواسنجی
meteorological data اطلاعات هواسنجی
nominal data داده اسمی
numeric data داده عددی
numeric data دادههای عددی
objective data دادههای عینی
raw data ارقام خام
test data دادههای ازمایشی
tidal data دادههای کشندی
transaction data دادههای تراکنشی
transmitted data دادههای مخابره شده
transmitted data دادههای ارسال شده
data hold ذخیرهاطلاعات
data panel دکمهاطلاعات
hunger for data میل شدید به داده ها
test data دادههای ازماینده
technical data اطلاعات فنی
raw data داده خام
received data داده دریافت شده
replot data عناصر دوباره بردن هدفها
restricted data اطلاعات طبقه بندی شده
sample data داده نمونه
serial data داده سری
source data دادههای منبع
symbolic data داده سمبلیک
master data شاه داده
data stream مسیل یا نهر داده
data transfer انتقال داده ها
data transmission مخابره داده ها
data transmission ارسال داده
data transmission مخابره داده
data type نوع داده ها
data unit واحد داده
data unit واحدداده ها
data validation معتبرسازی داده
data transducer مبدل داده ها
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
data terminal ترمینال داده
data strike چاهک داده ها
data structure ساخت داده ها
data structure ساختار داده ها
data structure ساختمان داده ها
data structures ساختارهای داده
data table جدول داده ها
data tablet یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
data termianl پایانه دادهای
data verification بازبینی داده
data word کلمه داده
input data معلومات یا دادههای ورودی
input data معطیات ورودی
input data دادههای اولیه
input data داده ورودی
intelligence data عناصر اطلاعات
live data داده موثر
logistical data اطلاعات لجستیکی
marginal data اطلاعات حاشیهای نقشه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com