Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English
Persian
data aggregate
متراکم سازی داده ها
data aggregate
دادههای متراکم
data aggregate
مجموعهای ازاقلام داده درون یک رکورد که نامی به ان داده شده است وبه صورت کلی به ان رجوع می گردد
data aggregate
تراکم داده ها
Search result with all words
vector data aggregate
بردار اطلاعات مجتمع
Other Matches
aggregate
کلوخه مصالح سنگی
aggregate
مصالح دانهای
aggregate
مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregate
انبوهه
aggregate
مجموعه
aggregate
ارقام کلی
aggregate
انبوه سنگدانه
aggregate
کل
aggregate
دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
aggregate
ی از بخشهای یک داده که به هم مربوطند
aggregate
کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregate
بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود
aggregate
تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregate
مجموعهای از اشیا داده
aggregate
توده کردن
aggregate
جمع شدن
aggregate
مجموع جمع کردن
aggregate
مصالح دانه بندی
aggregate
توده
aggregate
جمع امده
aggregate
جمع شده
aggregate
متراکم متراکم ساختن
aggregate
بهم پیوسته
aggregate
انبوه توده
aggregate
تراکم
aggregate
جمع
aggregate interlocking
بهم چسبیدن مصالح ریزدانه
aggregate expenditures
هزینههای کل
aggregate expenditures
مخارج کل
aggregate demand
تقاضای کل
coarse aggregate
مصالح درشت دانه
aggregate consumption
مصرف کل
aggregate function
عمل جمعی
aggregate batcher
تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
classification of aggregate
طبقه بندی خاکدانه ها
coarse aggregate
مصالح دانه بندی درشت
aggregate output
تولید کل
aggregate operator
عملگر جمعی
aggregate particles
خردههای انبوهیده
aggregate particles
خردههای انبوه شده
aggregate saving
پس انداز کل
aggregate supply
عرضه کل
fine aggregate
مواد دانه ریز
fine aggregate
مصالح ریزدانه سنگدانههای ریز
fine aggregate
مواد ریز
uniform aggregate
مصالح ریزدانه یکنواخت
aggregate market demand
تقاضای کل بازار
aggregate demand function
تابع تقاضای کل
aggregate flow diagram
نمودار تهیه مصالح
aggregate market supply
عرضه کل بازار
aggregate cement ratio
نسبت مواد سنگی به سیمان
aggregate production function
تابع تولید کل
aggregate batching plant
دستگاه تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
t data
دادههای ازمون
data
مختصات
data
ارقام
data
مفروضات
data
سوابق عناصر داده ها
data name
نام داده
data value
مقدار داده
data
داده
known data
عناصر تیرمعلوم
known data
عناصر معلوم
data
داده ها
data
سوابق دانسته ها
data
اطلاعات
data
دادههای اماری
data processor
پردازنده داده ها
data point
نقطه داده
data preparation
داده امایی
data preparation
امایش داده ها
data preparation
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data privacy
محرمانه بودن داده ها
data rate
میزان داده
data processor
داده پرداز
data protection
حفافت داده ها
data sheet
ورق داده ها صفحه داده ها
data rate
نرخ
data sharing
اشتراک داده
data register
ثبات داده ها
data reduction
تقلیل داده ها کاهش داده ها
data redundancy
حشو داده ها
data set
ترتیب داده
data redundancy
زائد بودن داده ها
data retrieval
بازیابی داده ها
data scope
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
data section
بخش داده ها
data security
امنیت داده ها
data reduction
تقلیل داده ها
data source
منبع داده
data record
رکورد داده ها
data sheet
برگ داده ها
data set name
نام مجموعه داده ها
data recorder
داده نگار
data recorder
ضباط داده ها
data recording
داده نگاری
data recording
ضبط داده ها
data set
مجموعه داده ها
data reduction
داده کاهی
data set
دادگان
data input
اطلاعات ورودی
data leakage
جابجایی غیر قانونی داده ازامکانات کامپیوتری
data level
سطح داده
data librarian
بایگان داده
data link
پیوند دادهای
data link
محور مخابرات
data link
ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
data link
راه اصلی که اطلاعات در ان بصورت دیجیتال منتقل میشوند
data link
تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
data link
پیوند داده
data item
قلم داده ها
data item
واحد داده
data item
موارد ذکرشده در اطلاعات
data input
داده ها
data insertion
درج داده ها
data insertion
ورود داده ها
data integrety
تمامیت داده ها
data integrety
صحت
data integrety
ثبات و کامل بودن دادهای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری میشود بی نقصی داده ها
data integrety
جامعیت داده
data item
قلم داده
data item
جزئیات اطلاعات
data link
اتصال داده
data logging
ضبط دادههای مربوط به حوادثی که در زمانهای متوالی اتفاق می افتند
data management
مدیریت داده ها
data modification
اصلاح داده ها
data organization
سازمان داده ها
data origination
اساس داده
data origination
سرچشمه داده ها
data origination
سر منشاء داده ها
data packet
منبع ارسال سری داده در یک بسته
data packet
نرم افزاری که حاوی یک رشته بررسی خطا میباشد
data plotter
رسام داده ها
data modem
modem
data model
مدل داده
data mile
میل
data line
خط فرضی که نمایشگر حدفاصله بین دو روز عملیات میباشد
data manipulation
دستکاری داده ها
data mask
نقاب داده ها
data medium
داده رسان
data medium
رسانه داده ها
data mile
میل دریایی
data plotter
رسم کننده داده ها
data statement
حکم دادهای
master data
شاه دادهها
original data
داده اصلی
output data
داده خروجی
qualitative data
دادههای کیفی
quantitative data
دادههای کمی
raw data
دادههای خام
raw data
دادههای اولیه
ordnance data
اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
ordinal data
داده ترتیبی یا وصفی
objective data
دادههای واقعی
master data
دادههای اصلی
mechanized data
دادههای ماشینی
meteorological data
عناصر هواسنجی
meteorological data
اطلاعات هواسنجی
nominal data
داده اسمی
numeric data
داده عددی
numeric data
دادههای عددی
objective data
دادههای عینی
raw data
ارقام خام
raw data
داده خام
test data
دادههای ازمایشی
tidal data
دادههای کشندی
transaction data
دادههای تراکنشی
transmitted data
دادههای مخابره شده
transmitted data
دادههای ارسال شده
data hold
ذخیرهاطلاعات
data panel
دکمهاطلاعات
hunger for data
میل شدید به داده ها
test data
دادههای ازماینده
technical data
عوامل فنی
received data
داده دریافت شده
replot data
عناصر دوباره بردن هدفها
restricted data
اطلاعات طبقه بندی شده
sample data
داده نمونه
serial data
داده سری
source data
دادههای منبع
symbolic data
داده سمبلیک
technical data
اطلاعات فنی
data stream
سیر داده
data transducer
مبدل داده ها
data transfer
انتقال داده ها
data transmission
مخابره داده ها
data transmission
ارسال داده
data transmission
مخابره داده
data type
نوع داده ها
data unit
واحد داده
data unit
واحدداده ها
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
data terminal
ترمینال داده
data termianl
پایانه دادهای
data stream
مسیل یا نهر داده
data strike
چاهک داده ها
data structure
ساخت داده ها
data structure
ساختار داده ها
data structure
ساختمان داده ها
data structures
ساختارهای داده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com