Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
data base management system
سیستم مدیریت پایگاه داده ها
Search result with all words
hierarchical data base management system
سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
Other Matches
data base management
مدیریت پایگاه داده
data base management
مدیریت پایگاه داده ها
data management system
سیستم مدیریت داده ها
network data management system
مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
data management
مدیریت داده ها
spatial data management
مدیریت داده فضایی
data processing management
مدیریت پردازش داده
data management programs
برنامههای مدیریت داده ها
data processing management association
انجمن مدیریت پردازش داده
management system
سیستم مدیریت
management system
سیستم اداره
project management system
سیستم مدیریت پروژه
database management system
سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
management information system
سیستم مدیریت اطلاعات
management information system
نرم افزاری که به مدیران شرکت امکان دستیابی و بررسی داده را میدهد
information management system
سیستم مدیریت اطلاعات
command management system
سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
association for system management
یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
relational database management system
پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
relational database management system
نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
relational database management system
پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است
data base
پایگاه داده ها
data base
مبنای اطلاعات
data base manager
مدیر پایگاه داده
data base environment
محیط پایگاه داده
data base administrator
مدیرپایگاه داده
very large data base
پایگاه داده بسیار بزرگ
data base packages
management base data
data base administrator
مسئول پایگاه داده ها
data base analyst
تحلیل گر پایگاه داده
distributed data base
پایگاه داده توزیعی
computerized data base
پایگاه دادههای کامپیوتری
data base specialist
متخصص پایگاه داده
data processing system
سیستم پردازش داده
data collection system
سیستم جمع اوری داده ها
data communication system
سیستم ارتباطات داده
data distribution system
سیستم توزیع داده ها
data record system
سیستمضبطاطلاعات
electronic data processing system
سیستم پردازش الکترونیکی داده
relational data menagement system
سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
automatic data processing system
سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
management
ship leader
management
برنامه ریزی
management
سازماندهی
management
مدیریت وریاست حسن تدبیر
management
حل و عقد
management
حیله
management
property endowed the affairsof the of تولیت عین موقوفه
management
مدیران کارفرمایی
management
سرپرستی
management
ترتیب
management
مدیریت
management
هدایت یا سازماندهی
management
اداره
management
اجرا و نگهداری شبکه
file management
مدیریت پرونده ها
file management
مدیریت پرونده
career management
مدیریت مشاغل
file management
مدیریت فایل
facilities management
مدیریت امکانات
database management
مدیریت پایگاه داده ها
task management
مدیریت کار
career management
مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
demand management
مدیریت تقاضا
configuration management
مدیریت پیکربندی
concurrency management
مدیریت همزمانی
watershed management
انجیرداری
financial management
مدیریت مالی
memory management
مدیریت حافظه
[علوم کامپیوتر]
supply management
مدیریت عرضه
scientific management
مدیریت علمی
resource management
مدیریت منبع
record management
مدیریت رکوردها
record management
مدیریت مدارک
production management
مدیریت تولید
personnel management
اداره کردن پرسنلی
task management
مدیریت وفیفه
watershed management
کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
management group
ائتلاف تجاری
management group
ائتلاف چند شرکت
board of management
کمیته مباشر
[شرکت سهامی]
management board
کمیته مباشر
[شرکت سهامی]
wildlife management
مدیریت حیات وحش
watershed management
ابخیزداری
personnel management
مدیریت پرسنلی
personnel management
مدیریت استخدام
ownership and management
مالکیت و مدیریت
management expenses
مخارج اداری
management expenses
مخارج مدیریت
management coding
سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
management accounting
تهیه حساب جهت مدیران
job management
مدیریت برنامه
inventory management
مدیریت موجودی
industrial management
مدیریت صنعتی
game management
شکاربانی
management graphics
مدیریت گرافیک
management report
گزارش مدیریت
operational management
مدیریت عملیاتی
monopoly management
مدیریت انحصاری
memory management
مدیریت حافظه
materiel management
مدیریت اماد
materiel management
مدیریت اقلام
materials management
مدیریت مواد
management science
علم مدیریت
game management
شکارداری
database management program
برنامه مدیریت پایگاه داده ها
middle level management
مدیریت سطح متوسط
memory management program
برنامه مدیریت حافظه
top level management
مدیریت سطح بالا
lower level management
مدیریت سطح پایین
army management structure
سازمان مدیریت نیروی زمینی
home management software
برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
information resource management
مدیریت منبع اطلاعات
institute of materials management
موسسه مدیریت مواد
relational database management
مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
project management program
برنامه مدیریت پروژه
paged memory management
مدیریت حافظه صفحه بندی شده
file management program
برنامه مدیریت فایل
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
computer aided factory management
مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
action oriented management report
گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
record oriented database management
برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
table oriented database management progr
برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
flat fuiile database management program
برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
off base
<idiom>
غیر دقیق ،نادرست
first base
اولینپایگاه
sub base
زیر بستر
base 0
پایه 01
get to first base
<idiom>
موفق بودن ،شروع خوبی راداشتند
base 0
decimal
base course
لایه شالوده
base course
لایه اساس قشر اساس
second base
دومینپایگاه
base course
قشر پی راه
base course
قشر لعاب
r base
ار- بیس
to base one self
اعتماد کردن
to base one self
تکیه کردن
sub base
زیر قشر
third base
موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
linear system
[system of linear equations]
دستگاه معادلات خطی
[ریاضی]
base running
دویدن بسوی پایگاه
base section
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
prisoners base
بازی گرگم بهوا
base spray
بسک ته
base stone
سنگ زیرین
base repair
تعمیرات پایگاهی
base repair
تعمیر اساسی
base surge
ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
base surge
ابر پایه قارچ اتمی
base register
ثبات مینا
base shear
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
base speed
سرعت منتجه
base ring
رینگ پایه
base ring
حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
base spray
بسکهای ته گلوله
base runner
توپزنی که در پایگاه است یابسوی ان می رود
base shop
تعمیرگاه پادگانی
base section
بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
base shop
تعمیرگاه نگهداری امادگاهی تعمیرگاه پایگاهی
base speed
سرعت مبنا
base reserves
اماد مبنای ذخیره
base reserves
ذخایرپادگانی نیروی احتیاط پادگانی
base pairing
جفت شدن بازی
base ore
کانه کم عیار
base operation
عملیات پایگاهی
base on halls
گرفتن امتیاز با رسیدن به پایگاه نخست
base of wall
روپی
base of trajectory
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
base of origin
پایگاه مبداء منبع اصلی مبداء ارسال
base of origin
مبداء اصلی
base of operations
پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
base of operations
پایگاه عملیات
fire base
مبنای اتش
base of fire
مبنای اتش
base number
عدد پایه
base number
عدد مبنا
base mortar
قبضه مبنا
base mortar
خمپاره مبنا
base path
مسیر بین پایگاهها
base pay
حقوق ثابت بدون مزایا وفوق العاده
base peak
پیک مبنا
base register
ثبات پایه
base price
قیمت مبنا
base price
قیمت پایه
base point
نقطه مبنا
base plug
درپوش تحتانی گلوله درپوش کف
base plate
صفحه زیر ستون
base plate
صفحه پای ستون
base pitch
فاصله بین نیمرخهای مشابه دو دندانه مجاور از یک چرخ دنده
base piece
مقر
base piece
پایه پایه استقرار
base piece
کف
base piece
قنداق
base piece
قبضه مبنا
base piece
توپ مبنا
base piece
توپ اصلی
base period
زمان مبنا
base memory
حافظه پایه
defense base
پایگاه دفاعی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com