Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (9 milliseconds)
English
Persian
data display
داده نما
data display
داده نمایی
Search result with all words
data display unit
واحد داده نما
data display illumination button
دکمهنمایشگراطلاعات
Other Matches
display
نشان دادن ابراز کردن
display
اشکارکردن نمایش
display
نمایش دادن
display
تظاهر
h display
ارائه اچ
g display
ارائه جی
display
ارائه
display
نمایشگری
display
اشکار کردن
j display
ارائه جی
f display
ارائه اف
display
نمایشگر صفحه نمایش
display
نمایاندن
display
نشان دادن اطلاعات
display
وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
display
ویترین
display
در معرض نمایش
display
نمایش
k display
ارائه کی
l display
ارائه ال
c display
ارائه سی
self display
خودنمایی
p display
ارائه پی
n display
ارائه ان
self display
جلوه گری
m display
ارائه ام
i display
ارائهای
b display
ارائه ب
d display
ارائه دی
display
جلوه نمایاندن
plasma display
نمایشگرپلاسمایی
RGB display
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
pyrotechnic display
اتش بازی
teletype display
نمایش تایپ راه دور
raster display
نمایش محل تصویر
graphic display
یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
visual display
نمایش بصری
affect display
نمایش عاطفه
plasma display
نمایش پلاسما
heads up display
وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
backlit display
واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد
backlit display
صفحه نمایش پشت نور
marching display
وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
graphics display
نمایش گرافیکی
menu display
روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
plasma display
صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
situation display
صفحه نمودار وضعیت افق دیدرادار
teletype display
نمایش تله تایپ
simultaneous display
نمایش سیمولتانه
display terminal
ترمینال نمایش
formatted display
نمایش شکل یافته
display cabinet
بوفه
display setting
تنظیمصفحهنمایش
function display
نمایشگرتابع
display tolerance
میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
display console
کنسول نمایش
display terminal
پایانه نمایشگر
message display
نمایشپیغام
text display
نمایشگرمتن
display surface
سطح نمایش
display controlled
نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
display menu
فهرست نمایش
display menu
فهرست انتخاب نمایشی
display image
نمای تصویر
display highlighting
جلوه دادن تصویر
display foreground
پیش نمای تصویر
display device
دستگاه نمایش
raster display
صفحه نمایش شبکهای
display console
پیشانه نمایشگر
colour display
نمایشرنگ
vector display
نمایش برداری
display adapter
اداپتور صفحه نمایش
display architecture
معماری نمایشی
display background
زمینه نمایش
display cycle
چرخه نمایش
display board
تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
digital display
صفحهنمایشعددی
display tube
لامپ نمایشگر
display type
نوع نمایش
display unit
واحد نمایشگر
display unit
واحد نمایش
range bearing display
ارائه بی
digital frequency display
شمارهتکرارنمایش
plasma display panel
صفحه نمایش گازی
plasma panel display
وسیله نمایش مسطح باحبابهای کوچک نئون
monochrome display adapter
اداپتور نمایش تک رنگ
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
صفحه نمایش پلاسمای گازی
gas plasma display
صفحه نمایش مسطح که براساس اصولی هماننداصول تابلوهای نئون کارمیکندfraxinella
enhanced graphics display
صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
full page display
نمایش تمام صفحه
graphic display mode
مد نمایش گرافیکی
ibm /a display adapter
IBاداپتور نمایش A/4158
graphic display resolution
وضوح نمایش گرافیکی
flat panel display
صفحه نمایش مسطح
vector graphics display
بردار نمایش گرافیکی
row number display
نمایشگرتعدادرجها
liquid-crystal display
نمایشکریستالمایع
language display button
دکمهنمایشگر
liquid crystal display
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal display
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
visual display unit
واحد نمایش دیداری
visual display unit
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit
واحد نمایشگر بصری
video display terminal
ترمینال نمایش تصویری
refresh display cycle
زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
aperture/exposure value display
دهانهنمایشیمقدارنمایش
touch sensitive display
صفحه نمایش حساس لمسی
visual display terminal
ترمینال نمایش بصری
alphanumeric display terminal
ترمینال نمایش الفبا عددی
visual display terminal
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
video display unit
واحد نمایش تصویری
dial-type display
نمایشصفحهاعداد
character mapped display
نمایش طرح دخشهای
thin window display
نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود
To assert oneself . To display ones merit .
خودی را نشان دادن
glass-fronted display cabinet
بوفه
alarm threshold display button
دکمهنمایشسرحدهشدار
battery integration end radar display
equipment
liquid crystal display colour pigmented
صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
battery integration end radar display
وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
high resolution bit mapped display
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
known data
عناصر تیرمعلوم
data name
نام داده
data
داده
data
ارقام
data
سوابق دانسته ها
data
اطلاعات
known data
عناصر معلوم
data
مفروضات
data
داده ها
data
سوابق عناصر داده ها
data
مختصات
t data
دادههای ازمون
data
دادههای اماری
data value
مقدار داده
data transmission
ارسال داده
data termianl
پایانه دادهای
data unit
واحد داده
data transmission
مخابره داده
data type
نوع داده ها
data transmission
مخابره داده ها
data transfer
انتقال داده ها
data origination
سرچشمه داده ها
data origination
سر منشاء داده ها
data transducer
مبدل داده ها
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
data terminal
ترمینال داده
data packet
منبع ارسال سری داده در یک بسته
data tablet
یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
data table
جدول داده ها
data structures
ساختارهای داده
data recording
داده نگاری
data processor
داده پرداز
data unit
واحدداده ها
data redundancy
حشو داده ها
data redundancy
زائد بودن داده ها
data register
ثبات داده ها
data retrieval
بازیابی داده ها
data scope
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
data section
بخش داده ها
data security
امنیت داده ها
data processor
پردازنده داده ها
data protection
حفافت داده ها
data recording
ضبط داده ها
data reduction
داده کاهی
data recorder
داده نگار
data record
رکورد داده ها
data rate
میزان داده
data rate
نرخ
data reduction
تقلیل داده ها
data reduction
تقلیل داده ها کاهش داده ها
data pulse
ضربان داده
data set
دادگان
data recorder
ضباط داده ها
data set
مجموعه داده ها
data preparation
امایش داده ها
data stream
مسیل یا نهر داده
data strike
چاهک داده ها
data structure
ساخت داده ها
data structure
ساختار داده ها
data structure
ساختمان داده ها
data preparation
داده امایی
data point
نقطه داده
data plotter
رسم کننده داده ها
data plotter
رسام داده ها
data stream
سیر داده
data set
ترتیب داده
data set name
نام مجموعه داده ها
data sharing
اشتراک داده
data sheet
برگ داده ها
data sheet
ورق داده ها صفحه داده ها
data source
منبع داده
data privacy
محرمانه بودن داده ها
data preparation
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data statement
حکم دادهای
data packet
نرم افزاری که حاوی یک رشته بررسی خطا میباشد
replot data
عناصر دوباره بردن هدفها
data center
مرکز داده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com