Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
data field masking
پوشش فیلدهای داده
Other Matches
data field
فیلد داده ها
masking
مانع دید شدن پوشاندن
masking
مانع
masking
عمل انتخاب بیتهای مختلف در کلمه
masking
پوشش
masking
پوشاندن
masking
نقاب گذاری
masking tape
نوارچسب کاغذی
masking tape
نوار چسب رنگزنی
masking agent
عامل پوشاننده
data
مختصات
data
سوابق عناصر داده ها
data name
نام داده
known data
عناصر معلوم
known data
عناصر تیرمعلوم
data
داده ها
t data
دادههای ازمون
data
مفروضات
data value
مقدار داده
data
اطلاعات
data
سوابق دانسته ها
data
داده
data
دادههای اماری
data
ارقام
field name
نام فیلد
to keep the field
جنگ یاعملیات جنگی را ادامه دادن
to keep the field
درجای خودثابت ماندن
to take the field
جنگ اغازکردن
well field
حوزه تغذیه کننده چاه
zero field
بی حوزه
zero field
بی میدان
right field
سمتراستزمین
To take field against somebody .
بر علیه کسی وارد شدن
field
میدان
field
دشت
field
رشته
[دانشی]
zero field
میدان صفر
field
شاخه
[دانشی]
field
فیلد
field
زمین
field
میدان دید
field
زمینه رزمی صحرایی
field
میدان رزم صحرا
field
فرودگاه
field
زمین بازی
field
توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
field
جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
field
کارگاه
field
صحرا
field
دایره
field
رشته
field
دشت کشتزار
field
بمیدان یا صحرا رفتن
field
پایکار
field
شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
field
حوزه
field
نوشتن داده روی PROM
field
بخشی از دستور کاپیوتری که حاوی محل داده است
field
بخشی از دستور کامپیوتری که حاوی محل داده است
field
محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی
field
تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
field
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
field
فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
field
خارج اداره یا کارخانه
field
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
field
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
field
بخشی از رکورد کاپیوتری که حاوی محل داده است
field
مشابه 4036
field
میدانه
field
مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
field
محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
field
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
data organization
سازمان داده ها
data plotter
رسم کننده داده ها
data origination
اساس داده
data plotter
رسام داده ها
data origination
سرچشمه داده ها
data packet
نرم افزاری که حاوی یک رشته بررسی خطا میباشد
data origination
سر منشاء داده ها
data modification
اصلاح داده ها
data modem
modem
data manipulation
دستکاری داده ها
data medium
داده رسان
data mask
نقاب داده ها
data medium
رسانه داده ها
data mile
میل دریایی
data mile
میل
data packet
منبع ارسال سری داده در یک بسته
data model
مدل داده
data processor
پردازنده داده ها
data point
نقطه داده
data recorder
داده نگار
data recorder
ضباط داده ها
data recording
داده نگاری
data reduction
داده کاهی
data reduction
تقلیل داده ها
data reduction
تقلیل داده ها کاهش داده ها
data redundancy
حشو داده ها
data redundancy
زائد بودن داده ها
data register
ثبات داده ها
data record
رکورد داده ها
data rate
میزان داده
data preparation
داده امایی
data preparation
امایش داده ها
data preparation
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data privacy
محرمانه بودن داده ها
data processor
داده پرداز
data recording
ضبط داده ها
data protection
حفافت داده ها
data pulse
ضربان داده
data rate
نرخ
data retrieval
بازیابی داده ها
data element
عناصر اطلاعات
data gathering
گرد اوری داده ها
data gathering
جمع اوری داده ها
data gathering
جمع اوری داده
data handling
داده گردانی
data hierarchy
سلسه مراتب داده ها
data hierarchy
سلسله مراتب داده ها
data import
ورود داده
data independence
استقلال داده ها
data independence
ناوابستگی داده ها
data input
اطلاعات ورودی
data format
قالب داده ها
data flow
روند داده ها
data element
جزئیات اطلاعات
data encryption
حفافت داده
data entry
ثبت داده ها
data entry
داده دهی
data entry
ثبات داده ها ورود داده ها
data export
صدور داده
data file
فایل داده ها
data file
پرونده داده ها
data flow
گردش داده ها
data input
داده ها
data insertion
درج داده ها
data insertion
ورود داده ها
data line
خط فرضی که نمایشگر حدفاصله بین دو روز عملیات میباشد
data link
پیوند دادهای
data link
محور مخابرات
data link
ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
data link
راه اصلی که اطلاعات در ان بصورت دیجیتال منتقل میشوند
data link
تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
data link
پیوند داده
data link
اتصال داده
data logging
ضبط دادههای مربوط به حوادثی که در زمانهای متوالی اتفاق می افتند
data management
مدیریت داده ها
data librarian
بایگان داده
data level
سطح داده
data integrety
تمامیت داده ها
data integrety
صحت
data integrety
ثبات و کامل بودن دادهای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری میشود بی نقصی داده ها
data integrety
جامعیت داده
data item
قلم داده
data item
جزئیات اطلاعات
data item
موارد ذکرشده در اطلاعات
data item
واحد داده
data item
قلم داده ها
data leakage
جابجایی غیر قانونی داده ازامکانات کامپیوتری
input data
دادههای اولیه
nominal data
داده اسمی
numeric data
داده عددی
numeric data
دادههای عددی
objective data
دادههای عینی
objective data
دادههای واقعی
ordinal data
داده ترتیبی یا وصفی
ordnance data
اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
original data
داده اصلی
output data
داده خروجی
qualitative data
دادههای کیفی
meteorological data
اطلاعات هواسنجی
meteorological data
عناصر هواسنجی
input data
داده ورودی
intelligence data
عناصر اطلاعات
live data
داده موثر
logistical data
اطلاعات لجستیکی
marginal data
اطلاعات حاشیهای نقشه
mass data
دادههای انبوه
master data
شاه داده
master data
شاه دادهها
master data
دادههای اصلی
mechanized data
دادههای ماشینی
quantitative data
دادههای کمی
test data
دادههای ازماینده
test data
دادههای ازمایشی
tidal data
دادههای کشندی
transaction data
دادههای تراکنشی
transmitted data
دادههای مخابره شده
transmitted data
دادههای ارسال شده
data hold
ذخیرهاطلاعات
data panel
دکمهاطلاعات
hunger for data
میل شدید به داده ها
technical data
عوامل فنی
technical data
اطلاعات فنی
raw data
دادههای اولیه
raw data
ارقام خام
received data
داده دریافت شده
replot data
عناصر دوباره بردن هدفها
restricted data
اطلاعات طبقه بندی شده
sample data
داده نمونه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com