English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
data hierarchy سلسه مراتب داده ها
data hierarchy سلسله مراتب داده ها
Other Matches
hierarchy گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
hierarchy سلسله مراتب
hierarchy مرتبه بندی
hierarchy حکومت ودرجه بندی سران روحانی
hierarchy ساختار دادهای سلسله مراتبی
hierarchy روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy of needs سلسله مراتب نیازها
occupational hierarchy سلسله مراتب شغلی
response hierarchy سلسله مراتب پاسخ
control hierarchy سلسله مراتب کنترل
heavenly hierarchy پایه بندی فرشتگان
heavenly hierarchy سلسله مراتب فرشتگان
hierarchy of claims اعلام تصفیه ورشکستگی دستور پرداخت مطالبات غرماء تاجر ورشکسته
memory hierarchy سلسله مراتب حافظه
algebraic hierarchy parenthese پرانتزهای سلسله مراتبی جبری
habit family hierarchy سلسله مراتب عادتهای هم خانواده
hierarchy plus input process output یک روش طراحی و مستندسازی برنامه که ساختارعملیاتی و گردش اطلاعات رادر سه نوع نمودار نشان میدهد
known data عناصر معلوم
known data عناصر تیرمعلوم
data مفروضات
t data دادههای ازمون
data value مقدار داده
data name نام داده
data ارقام
data مختصات
data داده ها
data داده
data سوابق عناصر داده ها
data دادههای اماری
data اطلاعات
data سوابق دانسته ها
data management مدیریت داده ها
data mile میل
data mile میل دریایی
numeric data دادههای عددی
data medium رسانه داده ها
data medium داده رسان
data mask نقاب داده ها
numeric data داده عددی
meteorological data اطلاعات هواسنجی
nominal data داده اسمی
data manipulation دستکاری داده ها
data model مدل داده
data modem modem
data point نقطه داده
data plotter رسم کننده داده ها
data plotter رسام داده ها
data packet نرم افزاری که حاوی یک رشته بررسی خطا میباشد
data preparation امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data privacy محرمانه بودن داده ها
data packet منبع ارسال سری داده در یک بسته
data origination سر منشاء داده ها
data origination سرچشمه داده ها
data origination اساس داده
data organization سازمان داده ها
data preparation امایش داده ها
meteorological data عناصر هواسنجی
data modification اصلاح داده ها
data preparation داده امایی
data logging ضبط دادههای مربوط به حوادثی که در زمانهای متوالی اتفاق می افتند
data independence استقلال داده ها
data independence ناوابستگی داده ها
data input اطلاعات ورودی
data input داده ها
data insertion درج داده ها
data insertion ورود داده ها
data integrety تمامیت داده ها
data integrety صحت
data import ورود داده
data handling داده گردانی
data flow روند داده ها
data format قالب داده ها
output data داده خروجی
original data داده اصلی
data gathering گرد اوری داده ها
data gathering جمع اوری داده ها
data gathering جمع اوری داده
ordnance data اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
data integrety ثبات و کامل بودن دادهای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری میشود بی نقصی داده ها
data integrety جامعیت داده
data link محور مخابرات
data link ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
data link راه اصلی که اطلاعات در ان بصورت دیجیتال منتقل میشوند
data link تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
data link پیوند داده
data link اتصال داده
objective data دادههای واقعی
objective data دادههای عینی
data link پیوند دادهای
data line خط فرضی که نمایشگر حدفاصله بین دو روز عملیات میباشد
data item قلم داده
data item جزئیات اطلاعات
data item موارد ذکرشده در اطلاعات
data item واحد داده
data item قلم داده ها
data leakage جابجایی غیر قانونی داده ازامکانات کامپیوتری
data level سطح داده
data librarian بایگان داده
data flow گردش داده ها
mechanized data دادههای ماشینی
experimental data دادههای تجربی
input data معطیات ورودی
data transfer انتقال داده ها
data transducer مبدل داده ها
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
input data دادههای اولیه
input data داده ورودی
data terminal ترمینال داده
data termianl پایانه دادهای
data tablet یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
data table جدول داده ها
data structures ساختارهای داده
data structure ساختمان داده ها
data structure ساختار داده ها
data structure ساخت داده ها
data strike چاهک داده ها
data stream مسیل یا نهر داده
data stream سیر داده
input data معلومات یا دادههای ورودی
data transmission مخابره داده ها
data transmission ارسال داده
experimental data دادههای ازمایشی
financial data اطلاعات مربوط به امور مالی
financial data اطلاعات مالی
firing data عناصر تیر
firing data عناصر مربوط به تیراندازی
ordinal data داده ترتیبی یا وصفی
discrete data داده گسسته
digutal data داده رقمی
digital data داده دیجیتالی
digital data داده رقمی
data word کلمه داده
data verification بازبینی داده
data validation معتبرسازی داده
data unit واحدداده ها
data unit واحد داده
data type نوع داده ها
data transmission مخابره داده
data statement حکم دادهای
data source منبع داده
intelligence data عناصر اطلاعات
data recording ضبط داده ها
data recording داده نگاری
data recorder ضباط داده ها
data recorder داده نگار
data record رکورد داده ها
data rate میزان داده
data rate نرخ
data pulse ضربان داده
data protection حفافت داده ها
data processor پردازنده داده ها
data processor داده پرداز
logistical data اطلاعات لجستیکی
marginal data اطلاعات حاشیهای نقشه
mass data دادههای انبوه
master data شاه داده
master data شاه دادهها
data reduction داده کاهی
data reduction تقلیل داده ها
data sheet ورق داده ها صفحه داده ها
data sheet برگ داده ها
data sharing اشتراک داده
data set name نام مجموعه داده ها
live data داده موثر
data set ترتیب داده
data set مجموعه داده ها
data set دادگان
data section بخش داده ها
data scope یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
data retrieval بازیابی داده ها
data register ثبات داده ها
data redundancy زائد بودن داده ها
data redundancy حشو داده ها
data reduction تقلیل داده ها کاهش داده ها
master data دادههای اصلی
data byte بایت داده
data acquisition اکتساب داده ها
technical data اطلاعات فنی
technical data عوامل فنی
conversion of data تبدیل عناصر
control data داده کنترلی
continuous data دادههای متوالی
continuous data دادههای پیوسته
test data دادههای ازمایشی
tidal data دادههای کشندی
chart data عناصرنقشهای
chart data عناصر تیر نقشهای
transaction data دادههای تراکنشی
census data دادههای سرشماری
transmitted data دادههای مخابره شده
capture of data ضبط داده روی یک فرم
transmitted data دادههای ارسال شده
data acquisition اکتساب داده
data adapter وفق دهنده داده
data administrator مسئول داده ها
data bus گذرگاه داده
data bus مسیر داده ها
data break تاریخ تعویض کلید رمز
serial data داده سری
source data دادههای منبع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com