Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
data statement
حکم دادهای
Search result with all words
data definition statement
حکم تعریف داده ها
data definition statement
دستورتعریف داده ها
Other Matches
statement
خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statement
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statement
دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
statement
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
statement
1-دستور برنامه که یک برنامه را هدایت میکند
statement
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
in p of my statement
برای اثبات گفته خودم
statement
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
statement
به مجموعهای از مابارات دستوری
statement
شماره انتساب شده
statement
صورتحساب اعلامیه
statement
صورت
statement
قطعنامه
statement
تقریر صورتمجلس
statement
کشف صورتحساب
statement
ابلاغ
statement
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statement
عبارت
r. between two statement
مغایرت بین دوافهار
d. of a statement
تکذیب گفته ایی
IF statement
عبارت برنامه نویس کامپیوتری به معنای انجام یک عمل در صورتی که یک موقعیت درست است .
IF statement
Gise کار دیگر را
IF statement
Then این کار را انجام بده
IF statement
عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
statement
پاسخ
statement
نظر
statement
رای
statement
بیانیه دستور
statement
گفته
statement
ادعاء تصریح
statement
بیانیه افهاریه
statement
صورت حساب
statement
بیان وضعیت
statement
شرح توضیح
statement
اعلامیه
statement
افهار
statement
گفته بیانیه
statement
حکم
statement
بیان
statement
بیان کردن توضیح دادن تاکید کردن
I/O statement
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
dd statement
دستور تعریف داده
statement
صورت وضعیت
statement
افهاریه
dd statement
statement definition data
statement
افهار صورت حساب
statement
اعلام کردن
statement
تقریر
statement
شرح
statement
تذکر
statement
بیانیه
continue statement
حکم ادامه
receipt statement
اعلامیه ورود
control statement
جمله کنترلی
control statement
حکم کنترل دستور کنترل
conditional statement
حکم شرطی
provisional statement
صورت وضعیت موقت
programming statement
حکم برنامه نویسی
problem statement
حکم مسئلهای
premium statement
صورت اضافه ارزش سهام
procedural statement
حکم رویهای
conditional statement
دستور شرطی
compound statement
جمله مرکب
statement of a claim
افهار نامه
statement of charge
اعلام اتهامات
statement number
شماره دستور
statement number
شماره حکم
call statement
حکم فرا خوانی
statement label
برچسب جمله
statement label
برچسب حکم
comment statement
حکم توضیحی
common statement
حکم اشتراک
statement of affairs
وصول مطالبات و دیون واموال تاجر ورشکسته
nonexecutable statement
حکم غیرقابل اجرا
declarative statement
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر بخصوص را میدهد
declarative statement
حکم اعلانی
declarative statement
حکم افهاری
dimension statement
حکم اعلان بعد
goto statement
دستورالعملی در یک زبان سطح بالا
financial statement
صورت مالی گزارش مالی
financial statement
صورت وضعیت مالی
execute statement
دستور اجرایی
execute statement
حکم اجرایی
executable statement
جمله اجرایی
declarative statement
عبارتی در برنامه که به کامپایلر یا مفسر
declarative statement
نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
declaration statement
جمله تعریفی
nonexecutable statement
جمله غیر اجرایی
nonexecutable statement
دستورالعمل اجراناپذیر
negation of statement
انکار یا تکذیب گفتهای
narrative statement
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی در شروع برنامه اختصاصی میدهد
monthly statement
صورت وضعیت ماهیانه
loss statement
صورت سود و زیان
job statement
حکم برنامه
in proof of his statement
برای اثبات گفته خود
imperative statement
حکم امری
declaration statement
حکم اعلانی
executable statement
حکم اجرا پذیر
representation
[statement]
پاسخ
arithmetic statement
دستورمحاسباتی
arithmetic statement
حکم حسابی
an absurd statement
حرف بی معنی یا مزخرف
representation
[statement]
نظر
an absurd statement
افهار نا معقول
receipt statement
رسید
bank statement
صورتحساب بانکی
bank statement
صورت حساب بانکی
statement on the debate
بیانیه در مورد بحث
representation
[statement]
رای
statement with debate
بیانیه با بحث پیوسته
assignment statement
حکم گمارشی
assignment statement
جمله جایگزینی
assignment statement
حکم انتساب دستورانتساب
action statement
دستورالعمل اقدام
statement of defence
لایحه دفاعیه
statement of service
خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
statement of charge
مشخص کردن جرایم فرم تقاضای خسارت
assignment statement
عبارت گمارشی
annual financial statement
گزارش مالی سالانه
job control statement
جمله کنترل کار
job control statement
جمله کنترل برنامه
general average statement
صورت یا اعلامیه خسارت کلی
summary of monthly statement
خلاصه صورت وضعیت ماهیانه
input/output statement
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
We go a step even further and make the statement that . . .
یک گام فراتر می گذاریم ومی گوئیم ...
multi statement line
خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
t data
دادههای ازمون
data
دادههای اماری
data
اطلاعات
data
سوابق دانسته ها
known data
عناصر معلوم
data name
نام داده
data
داده
data
داده ها
data
ارقام
data value
مقدار داده
known data
عناصر تیرمعلوم
data
مختصات
data
سوابق عناصر داده ها
data
مفروضات
data sharing
اشتراک داده
data sheet
ورق داده ها صفحه داده ها
data set name
نام مجموعه داده ها
data sheet
برگ داده ها
data source
منبع داده
data transfer
انتقال داده ها
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
data terminal
ترمینال داده
data termianl
پایانه دادهای
data tablet
یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
data stream
سیر داده
data table
جدول داده ها
data structures
ساختارهای داده
data transducer
مبدل داده ها
data structure
ساختمان داده ها
data structure
ساختار داده ها
data structure
ساخت داده ها
data strike
چاهک داده ها
data stream
مسیل یا نهر داده
data transmission
مخابره داده ها
data set
ترتیب داده
data plotter
رسام داده ها
data plotter
رسم کننده داده ها
data point
نقطه داده
data preparation
داده امایی
data preparation
امایش داده ها
data preparation
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data privacy
محرمانه بودن داده ها
data processor
داده پرداز
data processor
پردازنده داده ها
data packet
نرم افزاری که حاوی یک رشته بررسی خطا میباشد
data packet
منبع ارسال سری داده در یک بسته
data mile
میل دریایی
data mile
میل
data model
مدل داده
data modem
modem
data modification
اصلاح داده ها
data organization
سازمان داده ها
data origination
اساس داده
data origination
سرچشمه داده ها
data origination
سر منشاء داده ها
data protection
حفافت داده ها
data redundancy
حشو داده ها
data redundancy
زائد بودن داده ها
data register
ثبات داده ها
data retrieval
بازیابی داده ها
data scope
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
data section
بخش داده ها
data security
امنیت داده ها
data set
دادگان
data set
مجموعه داده ها
data reduction
تقلیل داده ها کاهش داده ها
data pulse
ضربان داده
data rate
نرخ
data rate
میزان داده
data record
رکورد داده ها
data recorder
داده نگار
data recorder
ضباط داده ها
data recording
داده نگاری
data recording
ضبط داده ها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com