Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
dead letter box
فایلی برای گرفتن پیامهای غیر قابل ارسال
Search result with all words
dead letter
قانون منسوخ
dead letter
نامه غیر قابل توزیع
Other Matches
Get the letter to him . Have the letter handed to him.
نامه را بدستش برسان
i wrote letter a letter
چندین کاغذ پشت سرهم نوشتم
i wrote letter a letter
هی کاغذ نوشتم
Read out the letter. Read the letter aloud.
نامه را بلند بخوان
letter for letter
<adv.>
مو به مو
letter for letter
<adv.>
نکته به نکته
to the letter
<adv.>
مو به مو
to the letter
<adv.>
نکته به نکته
letter
نوشته
letter
سند
letter
حرف الفباء
letter
حرف
letter
حرف چاپی
letter
مراسله
letter
کاغذ ادبیات
letter
معرفت دانش
letter
باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
letter
نویسه
letter
معرفی نامه
letter
نامه
letter
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letter of a
اطلاع نامه
to a. letter
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
to a. letter
فرستادن
to the letter
طابق النعل بالنعل
d. letter
حرفی که درسالنامه دلالت برروز یک شنبه میکند
letter of a
اگاهی نامه
letter no
نامه شماره 5
to the letter
<adv.>
کلمه به کلمه
to the letter
<idiom>
طبق قانون
letter
اثارادبی
letter
حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
letter for letter
<adv.>
کلمه به کلمه
dead even
دقیقا برابر
dead against
درست مقابل
dead and gone
<idiom>
هفت کفن پوسانده
dead
مرده
dead as a d.
بکلی مرده
dead even
کاملا مساوی
dead
[چوبکاری بدون ویژگی خاصی]
dead
متوفی
dead
توپ کم جان
dead
دوره زمانی بین دو رویداد که هیج اتفاقی نمیافتد برای اطمینان از اینکه باهم برخورد نخواهند داشت
from the dead
ازمیان مردگان
dead
بی حس
dead
دستوربرنامه کار یا خطایی که باعث توقف برنامه بدون بهبود میشود
dead
کلیدهای صفحه کلید که باعث رویدادن یک عمل می شوند مثل Shift
dead
بی پتانسیل
dead
مسکوت
dead
مات
dead
ساکن
dead
آنچه کار نمیکند. کامپیوتر یا قطعهای که کار نمیکند
dead
مهجور
dead
گوی بولینگ ضعیف
dead
منسوخ کهنه
letter paper
کاغذ نویسی
letter of instruction
دستورالعمل انجام کار
letter of indemnity
غرامت نامه
letter quality
کیفیت حرفی
letter of even date
نامه همین تاریخ
letter of d ult
مامه سوم ماه گذشته
letter of credit
اعتبار نامه بانکی
letter press
مواد چاپی
letter sheet
نامه تمبردار پستی
letter of credit
برگه اعتبار
letter quality
کیفیت حرف
letter press
نوشته وابسته به عکسها
letter of recommendation
توصیه نامه
letter of invitation
دعوت نامه
letter of recall
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
letter perfect
کلمه بکلمه
letter of marque
پروانه دستگیر کردن کشتی بازرگانی دشمن و غارت کردن اتباع ایشان
letter of invitation
رقعه دعوت
letter perfect
جزء بجزء
letter of introduction
معرفی نامه
letter of intent
تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
letter perfect
کاملاوارد
letter perfect
از بر
letter of recommendation
سفارش نامه
letter of indemnity
ضمانت نامه
i am in receipt of your letter
نامه شما واصل گردید
in letter and in spirit
ئر لفظ و در معنی
in letter and in spirit
لفظاومعنا
in letter and in spirit
از حیث نص و معنی هردو
Has a letter arrived for me?
آیا برای من نامه ای رسیده است؟
letter book
رونوشت نامه
letter book
کتاب رونوشت
letter balance
ترازوی نامه کشی
letter box
صندوق پست
letter drop
صندوق پست
letter card
کاغذ پستی تا شده که لبههای چسب دارانرابهم چسبانده به پست میدهند
letter carrier
نامه رسان پستچی
letter carrier
چاپار
letter head
سر کاغذ
letter de chancellerie
نامه رسمی
letter de chancellerie
نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
i am in receipt of your letter
نامه شما به من رسید
letter head
کاغذیکه نشان چاپی دارد
letter of credit
اعتبار اسنادی
letter of credit
ورقه اعتبار
letter of admission
اقرارنامه
letter of credit
اعتبارنامه
letter of credence
credence
letter of credence
اعتبارنامه
letter of attrney
وکالتنامه
letter of attorney
مدعی
letter of attorney
وکیل
letter of attorney
نیرو
letter of agreement
موافقتنامه
letter of advice
آگهی
letter missive
امریه
letter missive
اجازه نامه ابلاغیه
letter missive
امر نامه
drop letter
نامه پست شهری
letter founder
حروف ریز
He signed with the letter
امضاء با حرف او
letter of attorney
وکالت نامه
The letter is well typed .
نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
I had a letter from my father .
از پدرم کاغذ داشتم
The letter is addressed to you .
نامه بعنوان شما نوشته شده است
This letter has been tampered with .
در این نامه دست برده شده
The letter is in his own handwriting .
نامه بخط خودش است
Letter of recommendation.
توصیه نامه
I have just received your letter.
کاغذت تازه به دستم رسیده است
To mail a letter.
نامه ای رابه پست انداختن
letter scale
مقیاسنامهها
letter opener
سرنامهبازکن
letter-bombs
بمب نامهای
letter-bomb
بمب نامهای
letter of attorney
اختیار نامه
letter of attorney
اجازه نامه
letter of dismissal
انفصال
letter of dismissal
بطلان
letter of dismissal
الغا
letter of dismissal
انقضا
letter of dismissal
خاتمه
letter of dismissal
رها سازی
letter of dismissal
متارکه
letter of dismissal
ترک
I read through the letter.
من این نامه را کاملا میخوانم.
letter of reference
توصیه نامه
letter of reference
معرفی نامه
to kern a letter
فاصله دخشه ای را با کاهش منظم کردن
four-letter words
واژهی قبیح
four-letter words
واژهیچهار حرفی
repetitive letter
یات آدرس
registered letter
نامه سفارشی
referring to your letter of
با اشاره بنامه .......عطف بنامه ....... راجع بنامه .......
red letter
مربوط به روزهای تعطیل و اعیاد مخصوص ایام خوشحالی فراموش نشدنی
red letter
با حروف قرمز
recredential letter
recredential
omission of a letter
انداختن یا حذف یک حرف
nundinal letter
حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
near letter quality
خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
letter writing
نامه نگاری
letter writer
کاغذ نویس
letter writer
نامه نویس
letter writer
نامه نگاری
letter writer
کتاب
letter weight
کاغذ نگاه دار
letter testamentary
تصدیق انحصار وراثت
repetitive letter
نوشته شده است
scarlet letter
حرف A برنگ سرخ که روی سینه زناکاران نصب میشده
four-letter word
واژهی قبیح
four-letter word
واژهیچهار حرفی
chain letter
نامهی زنجیری
with reference to letter no
با اشاره بنامه شماره ....عطف بنامه .......نسبت بنامه ......
under cover of letter no
ضمن نامه شماره
to readdress a letter
عنوان نامهای را عوض کردن
the original letter
عین نامه
the letter of the law
نص یا لفظ شریعت
the letter of the law
عبارت قانون
the letter of the law
لفظ یا نص قانون
the letter is urgent
نامه فوری است
take this letter to the post
این نامه راببرید به پستخانه
small letter
حرف ریز
send a letter
کاغذ بدهید
send a letter
نامهای بفرستید
sea letter
سند بیطرفی کشتی
letter shift
مبدله حروف
back letter
گواهی تضمین
air letter
نامهء هوایی
circular letter
بخشنامه اداری
adverting to letter
عطف بنامه
action letter
فرم بازرسی ویژه در ردههای بالا
open letter
نامه سر گشاده
form letter
فرم نامه
love letter
نامه عاشقانه
covering letter
نامه پوششی
covering letter
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
letter lock
قفل حروفی
circular letter
نامه اداری
covering letter
نامه توضیحی
curled letter
کاهوی پیچ
capital letter
حرف بزرگ
letter quality
چاپ با کیفیت خوب
block letter
حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
an open letter
نامهای که بوسیله روزنامه به کسی عنوان شود
computer letter
حرف کامپیوتری
air letter
نامهء مخصوص پست هوایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com