Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 166 (8 milliseconds)
English
Persian
declaration statement
حکم اعلانی
declaration statement
جمله تعریفی
Other Matches
declaration
افهارنامه
declaration
بیانیه
declaration
اعلام
declaration
اعلامیه
declaration
افهار
declaration
اعلان
declaration
اعلامیه اعلام
declaration
بیان
declaration
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
declaration
عبارتی در برنامه به کاپایلر یا مفسر حالت
declaration
نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
declaration
عرضحال
declaration
افهار افهارنامه اعلان
declaration
اعلامیه دادخواست
custom's declaration
باشد
custom's declaration
قد شده است
balfour declaration
ر شد
array declaration
اعلان ارایه
customs declaration
اظهار نامه گمرکی
customs declaration
افهار نامه گمرکی
macro declaration
درشت اعلان
declaration of intention
افهاریه تمایل به پذیرش تابعیت
declaration of interest
اعلام بهره
declaration of neutrality
اعلان بیطرفی
declaration of trust
افهارنامه تکلیف به قبض افهارنامهای که ناقل به منتقل الیه یا مصالح به متصالح میدهد و در ان به او تکلیف میکند که اداره مورد انتقال یا مال الصلح رابه عهده بگیرد و ان را قبض کند
unilateral declaration
بیانیه یک جانبه
declaration of war
اعلان جنگ دادن
declaration of war
اعلان جنگ
procedure declaration
اعلان رویه
implicit declaration
کنایه
joint declaration
بیانیه مشترک
declaration of intention
درخواست تابعیت
tripartite declaration of 0
اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند
declaration of indulgence
اعلام ازادی دینی
declaration of bankruptcy
اعلان ورشکستگی
declaration of the rights of man
اعلامیه حقوق بشر
universal declaration of human rights
اعلامیه جهانی حقوق بشر
IF statement
عبارت برنامه نویس کامپیوتری به معنای انجام یک عمل در صورتی که یک موقعیت درست است .
in p of my statement
برای اثبات گفته خودم
IF statement
Then این کار را انجام بده
IF statement
عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
dd statement
statement definition data
r. between two statement
مغایرت بین دوافهار
IF statement
Gise کار دیگر را
dd statement
دستور تعریف داده
statement
رای
statement
پاسخ
statement
نظر
I/O statement
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
d. of a statement
تکذیب گفته ایی
statement
بیان
statement
تذکر
statement
افهار صورت حساب
statement
بیانیه افهاریه
statement
ادعاء تصریح
statement
ابلاغ
statement
کشف صورتحساب
statement
شرح
statement
بیان کردن توضیح دادن تاکید کردن
statement
حکم
statement
گفته بیانیه
statement
اعلامیه
statement
شرح توضیح
statement
بیان وضعیت
statement
صورت حساب
statement
صورت وضعیت
statement
افهاریه
statement
تقریر
statement
بیانیه
statement
اعلام کردن
statement
تقریر صورتمجلس
statement
قطعنامه
statement
صورت
statement
دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
statement
بیانیه دستور
statement
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
statement
1-دستور برنامه که یک برنامه را هدایت میکند
statement
گفته
statement
عبارت
statement
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statement
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statement
خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statement
صورتحساب اعلامیه
statement
شماره انتساب شده
statement
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement
افهار
statement
به مجموعهای از مابارات دستوری
statement
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
programming statement
حکم برنامه نویسی
narrative statement
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی در شروع برنامه اختصاصی میدهد
negation of statement
انکار یا تکذیب گفتهای
representation
[statement]
رای
procedural statement
حکم رویهای
nonexecutable statement
دستورالعمل اجراناپذیر
nonexecutable statement
جمله غیر اجرایی
representation
[statement]
پاسخ
premium statement
صورت اضافه ارزش سهام
nonexecutable statement
حکم غیرقابل اجرا
provisional statement
صورت وضعیت موقت
representation
[statement]
نظر
statement of defence
لایحه دفاعیه
statement of charge
مشخص کردن جرایم فرم تقاضای خسارت
problem statement
حکم مسئلهای
statement with debate
بیانیه با بحث پیوسته
statement on the debate
بیانیه در مورد بحث
statement of charge
اعلام اتهامات
statement of affairs
وصول مطالبات و دیون واموال تاجر ورشکسته
statement of a claim
افهار نامه
statement number
شماره دستور
statement number
شماره حکم
statement label
برچسب جمله
statement label
برچسب حکم
receipt statement
رسید
receipt statement
اعلامیه ورود
statement of service
خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
bank statement
صورت حساب بانکی
comment statement
حکم توضیحی
common statement
حکم اشتراک
compound statement
جمله مرکب
conditional statement
حکم شرطی
continue statement
حکم ادامه
control statement
جمله کنترلی
control statement
حکم کنترل دستور کنترل
conditional statement
دستور شرطی
data statement
حکم دادهای
call statement
حکم فرا خوانی
bank statement
صورتحساب بانکی
action statement
دستورالعمل اقدام
an absurd statement
افهار نا معقول
an absurd statement
حرف بی معنی یا مزخرف
arithmetic statement
حکم حسابی
arithmetic statement
دستورمحاسباتی
assignment statement
حکم گمارشی
assignment statement
عبارت گمارشی
assignment statement
حکم انتساب دستورانتساب
assignment statement
جمله جایگزینی
declarative statement
نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
execute statement
حکم اجرایی
financial statement
صورت وضعیت مالی
financial statement
صورت مالی گزارش مالی
goto statement
دستورالعملی در یک زبان سطح بالا
imperative statement
حکم امری
in proof of his statement
برای اثبات گفته خود
job statement
حکم برنامه
loss statement
صورت سود و زیان
monthly statement
صورت وضعیت ماهیانه
execute statement
دستور اجرایی
executable statement
جمله اجرایی
declarative statement
حکم افهاری
dimension statement
حکم اعلان بعد
declarative statement
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر بخصوص را میدهد
declarative statement
عبارتی در برنامه که به کامپایلر یا مفسر
executable statement
حکم اجرا پذیر
declarative statement
حکم اعلانی
data definition statement
دستورتعریف داده ها
summary of monthly statement
خلاصه صورت وضعیت ماهیانه
job control statement
جمله کنترل برنامه
annual financial statement
گزارش مالی سالانه
job control statement
جمله کنترل کار
general average statement
صورت یا اعلامیه خسارت کلی
input/output statement
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
multi statement line
خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
data definition statement
حکم تعریف داده ها
We go a step even further and make the statement that . . .
یک گام فراتر می گذاریم ومی گوئیم ...
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com