English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (4 milliseconds)
English Persian
default کوتاهی
default قصور
default غفلت
default نکول کردن
default قرارداد
default قراردادی
default عدم پرداخت بدهی
default در موعد مقرر
default عدم پرداخت قصور کردن
default غفلت ورزیدن
default غیبت بازیگر یا تیم و باخت
default مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
default درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود.
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default نرخ baud درمودم که در صورتی استفاده میشود که چیز دیگری انتخاب نشود
default مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
default در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
default عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
default پیش فرض
default تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
Other Matches
default value تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default value مقدارقراردادی
default value مقدار پیش فرض
default value ارزش قرار دادی
default value تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default option انتخاب قرار دادی
judgment by default حکم غیابی
default condition وضعیت قرار دادی
default directory دایرکتوری پیش فرض یاقراردادی
default extension پسوند پیش فرض
default extension پسوندقراردادی
default font فونت پیش فرض یا قراردادی
default interest بهره معوق
default by the principal نکول توسط واگذارنده
default setting تنظیم پیش فرض یا قراردادی
judgement by default حکم غیابی
user default پیش فرض کاربر
default setting تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default drive گرداننده پیش فرض
default setting تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default numetic font فونت عددی پیش فرض یاقراردادی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com