English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (5 milliseconds)
English Persian
default directory دایرکتوری پیش فرض یاقراردادی
Other Matches
directory در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
directory لیست نام ها و اطلاعات درباره فایل ها در رسانههای ذخیره سازی
ex-directory شخصی که چنین شمارهای را دارد
ex-directory تلفنی که شمارهی آن در کتابچهی تلفن داده نشده
directory SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری
directory روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
directory روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
directory دایرکتوری در یک دایرکتوری
directory دفترچه راهنما
directory کتاب راهنما
directory در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
directory روش سازماندهی فایلهای ذخیره شده روی دیسک دایرکتوری حاوی گروهی از فایل ها یا زیر دایرکتوری ها است
directory دایرکتوری
directory فهرست راهنما
directory راهنما
directory فهرست
directory markers نشانههای دایرکتوری
file directory فهرست یا راهنمای فایل
parent directory دایرکتوری بالای یک زیر دایرکتوری
postal directory دفتر راهنمای پست
data directory فهرست راهنمای داده ها
current directory دایرکتوری جاری یا فعلی
contents directory فهرست محتویات
root directory دایرکتوری ریشه
parent directory دایرکتوری بالاتر
telephone directory دفترتلفن فهرست مشترکین تلفنی
directory enquiries سرویسجستجوگرشمارهتلفن
root directory دایرکتوری اصلی
telephone directory کتابچه راهنمای تلفن
postal directory مدیریت پست
telephone directory کتاب تلفن
data directory dictionary فهرست لغت نامه داده ها
central postal directory دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
default value مقدارقراردادی
default value مقدار پیش فرض
default value تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default value تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default value ارزش قرار دادی
default غفلت
default در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
default مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
default نرخ baud درمودم که در صورتی استفاده میشود که چیز دیگری انتخاب نشود
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود.
default مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
default غیبت بازیگر یا تیم و باخت
default غفلت ورزیدن
default عدم پرداخت قصور کردن
default در موعد مقرر
default عدم پرداخت بدهی
default قراردادی
default قرارداد
default نکول کردن
default عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
default قصور
default پیش فرض
default کوتاهی
user default پیش فرض کاربر
default font فونت پیش فرض یا قراردادی
default interest بهره معوق
default extension پسوندقراردادی
default setting تنظیم پیش فرض یا قراردادی
default option انتخاب قرار دادی
default extension پسوند پیش فرض
judgment by default حکم غیابی
default setting تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default by the principal نکول توسط واگذارنده
default condition وضعیت قرار دادی
default setting تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
judgement by default حکم غیابی
default drive گرداننده پیش فرض
default numetic font فونت عددی پیش فرض یاقراردادی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com