Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (9 milliseconds)
English
Persian
defense base
پایگاه دفاعی
defense base
پایگاه پدافندی
Search result with all words
base defense
پدافند از پایگاه
base defense
پدافند پایگاه
Other Matches
self defense
خود پد افند
defense
دفاع توپزن از میله ها
self defense
دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
self defense
پدافند از خود
defense
دفاع مدعی علیه در مقابل ادعای مدعی
all around defense
دفاع دورتا دور
all around defense
پدافند دور تا دور
defense
پدافند
defense
دفاع وزارت دفاع
defense
دفاع کردن استحکامات
defense
دفاع
self defense
پایداری داخلی پایداری ملی
perimeter defense
پدافندمحیطی
area defense
پدافند ازمنطقه
secretary of defense
وزیر دفاع
defense in place
پدافند در محل
defense in place
دفاع در محل
defense in depth
دفاع در عمق
defense in depth
پدافند در عمق
defense emergency
مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
space defense
پدافند فضایی
space defense
پدافند از فضا
defense articles
اماد و تجهیزات دفاعی
extended defense
پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
satellite defense
پدافند ضدماهوارهای
satellite defense
پدافند ماهوارهای
defense information
اطلاعات نظامی
national defense
دفاع ملی
department of defense
وزارت دفاع
department of defense
وزارت جنگ
extended defense
دفاع گسترده
mobile defense
پدافند متحرک
defense articles
مواد پدافندی
defense zone
منطقه پدافند
first defense gun
تیربار منطقه جلو
first defense gun
جلوترین تیربار دفاعی
internal defense
پدافند داخلی پایداری داخلی
internal defense
دفاع داخلی
integrated defense
پدافند ازمناطق توام دفاعی
integrated defense
پدافند هوایی توام
national defense
دفاع در سطح ملی
defense information
اطلاعات دفاعی
defense mechanism
مکانیسم دفاعی
defense position
موضع دفاعی
position defense
دفاع یا پدافندثابت
position defense
دفاع موضعی
defense position
موضع پدافندی
perimeter defense
دفاع دور تا دور
perceptual defense
دفاع ادراکی
passive defense
پدافند غیرعامل
passive defense
دفاع غیر عامل
defense sector
منطقه پدافندی
deliberate defense
پدافند با فرصت
deliberate defense
دفاع بافرصت
hasty defense
دفاع تعجیلی
area defense
پدافند منطقهای
chemical defense
پدافند شیمیایی
battery defense
پدافند دور تا دور اتشبار پدافند از اتشبار
composite defense
دفاع مرکب
composite defense
دفاع ترکیب شده از وسایل و زمین و عدههای مختلف
active defense
پدافند عامل
active defense
دفاع عامل
biological defense
پدافند میکربی
civil defense
دفاع غیر نظامی
biological defense
پدافند بر علیه تک میکربی
chemical defense
پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
air defense
پدافند هوایی
defense
[American E]
دفاع
[قانون]
[ورزش]
[ارتش]
civil defense
پدافند غیر نظامی
civil defense
پدافند ازمناطق شهری
air defense commander
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
air defense command
فرماندهی پدافند هوایی
forward defense area
منطقه پدافندی جلو
air defense artillery
توپخانه پدافند هوایی
defense readiness condition
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
forward defense area
منطقه پدافند جلو
defense system aquisition
سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
active air defense
پدافند عامل هوایی
air defense emergency
وضعیت اضطراری پدافندهوایی
air defense element
عنصر پدافند هوایی
air defense sector
منطقه واگذاری شده پدافندهوایی
anti aircraft defense
پدافند ضد هوایی
air defense sector
منطقه ماموریت پدافند هوایی
defense coastal area
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
air defense ship
ناو مخصوص پدافند هوایی
anti menchanized defense
پدافند ضد مکانیزه
anti menchanized defense
دفاع ضدمکانیزه
air defense readiness
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
plea deal
[between Prosecution and Defense]
توافق مدافعه
[بین دادستان و وکیل دفاع]
air defense artillery controller
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
american defense service medal
نشان خدمت ارتش امریکا درسال 14- 9391
defense subsistence supply center
مرکز اماد زیستی وزارت دفاع
air defense action area
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
area air defense commander
فرمانده منطقه پدافند هوایی
air defense direction center
مرکز هدایت اتش پدافند هوایی
court-appointed attorney for the defense
[American E]
وکیل تسخیری
air defense weapon control case
روش استفاده از کلاهک اتمی در جنگ افزارهای پدافندهوایی
air defense artillery fire unit
سکوی توپخانه پدافندهوایی
air defense artillery fire unit
یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
second base
دومینپایگاه
off base
<idiom>
غیر دقیق ،نادرست
to base one self
اعتماد کردن
first base
اولینپایگاه
base course
لایه شالوده
sub base
زیر قشر
base course
لایه اساس قشر اساس
base course
قشر پی راه
third base
موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
base 0
decimal
r base
ار- بیس
base 0
پایه 01
base course
قشر لعاب
sub base
زیر بستر
to base one self
تکیه کردن
get to first base
<idiom>
موفق بودن ،شروع خوبی راداشتند
floating base
ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
column base
زیرستون
filbert base
پایگاه فریبنده
conjugate base
باز مزدوج
fox base+
فاکس بیس پلاس
column base
ته ستون
coupling base
وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
coupling base
اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
floating base
پایگاه شناور دریایی
filbert base
پایگاه دروغین
data base
پایگاه داده ها
data base
مبنای اطلاعات
column base
پایه ستون
fuse base
پایه ی فیوز
base of a triangle
قاعده
[مثلثی]
[ریاضی]
dexter base
پایهراستی
concrete base
پایهیبتونی
centre base
ستونمرکزی
bracket base
پایهقلاب
base of splat
پایهپشتصندلی
wheel base
فاصله بین چرخ جلو و عقب در خودروهایی که از یک اکسل بیشتر دارند
time base
مبدا زمانی
time base
ایستگاه مبنای اندازه گیری زمان مبنای زمانی
tax base
ماخذ مالیات
tax base
مبنای مالیاتی
loctal base
لامپ قفلی
stanchion base
زیرستون
staging base
پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
fixed base
پایهثابت
hardwood base
پایهسختچوبی
base-court
حیات بیرونی
Attic base
پایه ی آتنی
Asiatic base
پایه یونی
[آسیایی]
It is base on a precedent.
مسبوق به سابقه است
wave base
سطحموج
telescope base
پایهتلسکوپ
swivel base
پایهگردنده
sprung base
تشکفنری
sinister base
منحنیانتهایی
recharging base
بخشتغذیه
pin base
پایهمیله
magazine base
محلانبارخشاب
lamp base
پایهلامپ
square base
کف گلوله یا قسمت ته گلوله
software base
مبنای نرم افزار
soft base
باز نرم
monetary base
مبنای پولی
mobilization base
حداقل منابع لازم برای بسیج نیروهاپایگاه بسیج
mobilization base
مبنای بسیج
magneto base
پایه مگنت
loktal base
لامپ قفلی
lewis base
باز لوویس
knowledge base
پایگاه اگاهی
knowledge base
پایگاه دانش
knowledge base
پایگاه معلومات
inorganic base
باز غیر الی
inorganic base
باز معدنی
hard base
باز سختbaseball
hard base
سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
monetary base
پایه پولی
naval base
پایگاه دریایی
number base
مبنای عددی
single base
تک مادهای
single base
باروت یک حبهای
sight base
پایه زاویه یاب یا دستگاه نشانه روی
schiff base
باز شیف
return to base
بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
pseudo base
شبه باز
production base
مبنای تولید یا تولیدات ملی
prisoners base
بازی گرگم بهوا
polyacidic base
باز چند اسیدی
polyacid base
باز چند اسیدی
octal base
هشت پایهای
number base
پایه عدد
number base
عدد پایه
hard base
سکوی پرتاب مستحکم
base development
ساختن پایگاه
base line
خط پایه
base line
خط مبنا
base line
خط کور
base line
خط توجیه
base loading
بارگیری انجام شده در پایگاه
base loading
بار اولیه
base level
تهتراز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com