English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
defense coastal area منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
Other Matches
coastal area پهنک کرانهای
area defense پدافند ازمنطقه
area defense پدافند منطقهای
forward defense area منطقه پدافندی جلو
forward defense area منطقه پدافند جلو
area air defense commander فرمانده منطقه پدافند هوایی
air defense action area منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
coastal ساحلی
coastal کناری
coastal route مسیر ساحلی
coastal convoy ستونهای حمل و نقل ساحلی ستونهای حمل بار از کشتی به ساحل
coastal patrol گشتی ساحلی
coastal frontier نوار مرزی ساحلی
coastal route راه ابی ساحلی
coastal artillery توپخانه ساحلی
coastal dune تپه کرانهای
coastal frontier حدود ساحلی
coastal refraction انعکاس ساحلی امواج رادیویی
coastal refraction تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
coastal zone منطقه ساحلی
coastal navigation coasting
coastal navigation, coasting حمل و نقل ساحلی
coastal mine sweeper مین روب کرانهای
defense دفاع وزارت دفاع
self defense پایداری داخلی پایداری ملی
self defense پدافند از خود
defense دفاع
self defense دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
all around defense دفاع دورتا دور
defense دفاع کردن استحکامات
all around defense پدافند دور تا دور
self defense خود پد افند
defense دفاع توپزن از میله ها
defense پدافند
defense دفاع مدعی علیه در مقابل ادعای مدعی
deliberate defense دفاع بافرصت
defense emergency مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
defense information اطلاعات دفاعی
department of defense وزارت جنگ
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
defense base پایگاه پدافندی
defense information اطلاعات نظامی
internal defense پدافند داخلی پایداری داخلی
internal defense دفاع داخلی
defense in depth پدافند در عمق
defense in depth دفاع در عمق
department of defense وزارت دفاع
defense zone منطقه پدافند
defense in place پدافند در محل
defense in place دفاع در محل
defense mechanism مکانیسم دفاعی
defense position موضع دفاعی
defense position موضع پدافندی
space defense پدافند از فضا
defense sector منطقه پدافندی
deliberate defense پدافند با فرصت
space defense پدافند فضایی
defense base پایگاه دفاعی
civil defense دفاع غیر نظامی
civil defense پدافند غیر نظامی
civil defense پدافند ازمناطق شهری
national defense دفاع در سطح ملی
passive defense دفاع غیر عامل
passive defense پدافند غیرعامل
perceptual defense دفاع ادراکی
perimeter defense دفاع دور تا دور
composite defense دفاع مرکب
composite defense دفاع ترکیب شده از وسایل و زمین و عدههای مختلف
perimeter defense پدافندمحیطی
position defense دفاع یا پدافندثابت
chemical defense پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
chemical defense پدافند شیمیایی
defense articles اماد و تجهیزات دفاعی
defense articles مواد پدافندی
secretary of defense وزیر دفاع
satellite defense پدافند ضدماهوارهای
satellite defense پدافند ماهوارهای
base defense پدافند از پایگاه
base defense پدافند پایگاه
battery defense پدافند دور تا دور اتشبار پدافند از اتشبار
biological defense پدافند میکربی
biological defense پدافند بر علیه تک میکربی
mobile defense پدافند متحرک
national defense دفاع ملی
position defense دفاع موضعی
hasty defense دفاع تعجیلی
defense [American E] دفاع [قانون] [ورزش] [ارتش]
first defense gun تیربار منطقه جلو
integrated defense پدافند هوایی توام
extended defense دفاع گسترده
air defense پدافند هوایی
active defense دفاع عامل
active defense پدافند عامل
integrated defense پدافند ازمناطق توام دفاعی
first defense gun جلوترین تیربار دفاعی
extended defense پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
anti aircraft defense پدافند ضد هوایی
anti menchanized defense دفاع ضدمکانیزه
defense readiness condition وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
defense system aquisition سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
air defense ship ناو مخصوص پدافند هوایی
air defense sector منطقه واگذاری شده پدافندهوایی
active air defense پدافند عامل هوایی
air defense artillery توپخانه پدافند هوایی
air defense command فرماندهی پدافند هوایی
anti menchanized defense پدافند ضد مکانیزه
air defense commander فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
air defense element عنصر پدافند هوایی
air defense emergency وضعیت اضطراری پدافندهوایی
air defense readiness وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
air defense sector منطقه ماموریت پدافند هوایی
air defense direction center مرکز هدایت اتش پدافند هوایی
american defense service medal نشان خدمت ارتش امریکا درسال 14- 9391
air defense artillery controller مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
defense subsistence supply center مرکز اماد زیستی وزارت دفاع
plea deal [between Prosecution and Defense] توافق مدافعه [بین دادستان و وکیل دفاع]
air defense artillery fire unit یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
air defense artillery fire unit سکوی توپخانه پدافندهوایی
court-appointed attorney for the defense [American E] وکیل تسخیری
air defense weapon control case روش استفاده از کلاهک اتمی در جنگ افزارهای پدافندهوایی
area بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
area حوزه
area منطقه
area اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
area رشته [دانشی]
area عرصه
area ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
area سطح
area بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
area پهنک
area فضا
area ناحیه
area دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
area گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
area پهنه
area محوطه
area مساحت
I know the area more or less . کم وبیش با این منطقه آشنا هستم
no-go area منطقهممنوعه
area قلمرو
area مساحت سطح
area سطح مقطع
area شاخه [دانشی]
area جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
germinal area قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
playing area محدوده زمین
open area فضای ازاد
piston area سطح پیستون
overflow area ناحیه سرریز
output area ناحیه خروجی
output area ناحیه
output area خروجی
gross area پهنه ساختمان
longtour area منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
intake area منطقه ابگیر
lodgment area منطقه استراحت یا فرود در سر پل
lodgment area منطقه استقرار
living area منطقه زندگی
lethal area منطقه تلفات
leave area منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
launching area منطقه به اب زدن ناوها
launching area منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
launching area منطقه شروع حمله
landing area منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing area منطقه فرود
kill area منطقه خطر منطقه تلفات
kill area منطقه کشندگی
keel area ناحیه برجسته جانبی تیرک زیر هواپیماهای دریایی که اغلب زیر سطح اب قرارمیگیرد
irrigable area زمین قابل ابیاری
magazine area محل نگهداری مواد منفجره یامهمات
marketing area منطقه توزیع کالا
half area محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
mounting area منطقه سوار شدن یکانهای اب خاکی یا هوابرد
motor area ناحیه حرکتی
military area حوزه جغرافیایی نظامی
holding area منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
homogeneous area منطقه یکدست
homogeneous area منطقه هموارو بدون پست و بلندی
impact area محل اصابت
lethal area منطقه کشندگی
impact area منطقه اصابت گلوله ها
launching area محل پرتاب موشک
industrial area منطقه صنعتی
input area ناحیه ورودی
intermediate area منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
military area منطقه نظامی
interference area ناحیه ی تداخل امواج
third area conflict جنگ در منطقهای غیر ازسرزمین دو طرف جنگ مبارزه در کشور سوم
winding area سطح سیم پیچی
wing area مساحت بال
work area ناحیه کاری
area code کد سه رقمی
area codes کد سه رقمی
area of ice منطقهپوشیدهازیخ
contest area زمینمسابقه
games area محوطهبازی
hitting area سطحضربه
loading area قسمتلودینگ
wernicke's area ناحیه ورنیکه
vulnerable area منطقه اسیب پذیری هدف
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com