English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
defense subsistence supply center مرکز اماد زیستی وزارت دفاع
Other Matches
air defense direction center مرکز هدایت اتش پدافند هوایی
subsistence معاش خرجی
subsistence گذران
subsistence زیست
subsistence اعاشه
subsistence وسیله معیشت
self subsistence امرارمعاش کننده در نفس خود
self subsistence اعاشه خود بخود
subsistence امرارمعاش
subsistence دوام
subsistence نگاهداری
subsistence مربوط به زیست
subsistence معاش حق معاش
subsistence وسایل زیست
subsistence حیات
subsistence زیستی
subsistence allowance معاش
subsistence allowance مد د
subsistence economy اقتصاد معیشتی
bare subsistence زندگی بخور و نمیر
subsistence department اداره کارپردازی وخواربارارتش
subsistence theory of wages نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
basic allowance for subsistence جیره نقدی
basic allowance for subsistence حق معاش
minimum subsistence level سطح حداقل معیشت
subsistence theory of wages به قانون مفرغ مزدها نیزمعروف است
center to center method روش اتصال مرکز به مرکزعکس هوایی
self defense دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
self defense پدافند از خود
self defense پایداری داخلی پایداری ملی
all around defense پدافند دور تا دور
defense دفاع توپزن از میله ها
defense پدافند
defense دفاع
defense دفاع کردن استحکامات
defense دفاع وزارت دفاع
self defense خود پد افند
defense دفاع مدعی علیه در مقابل ادعای مدعی
all around defense دفاع دورتا دور
passive defense پدافند غیرعامل
position defense دفاع موضعی
perimeter defense پدافندمحیطی
mobile defense پدافند متحرک
national defense دفاع ملی
national defense دفاع در سطح ملی
perimeter defense دفاع دور تا دور
passive defense دفاع غیر عامل
perceptual defense دفاع ادراکی
position defense دفاع یا پدافندثابت
satellite defense پدافند ضدماهوارهای
secretary of defense وزیر دفاع
space defense پدافند از فضا
chemical defense پدافند شیمیایی
biological defense پدافند بر علیه تک میکربی
biological defense پدافند میکربی
satellite defense پدافند ماهوارهای
battery defense پدافند دور تا دور اتشبار پدافند از اتشبار
base defense پدافند پایگاه
base defense پدافند از پایگاه
area defense پدافند منطقهای
space defense پدافند فضایی
area defense پدافند ازمنطقه
air defense پدافند هوایی
internal defense پدافند داخلی پایداری داخلی
composite defense دفاع ترکیب شده از وسایل و زمین و عدههای مختلف
defense emergency مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
defense in depth پدافند در عمق
defense in place پدافند در محل
defense in depth دفاع در عمق
defense in place دفاع در محل
defense information اطلاعات نظامی
defense mechanism مکانیسم دفاعی
defense position موضع دفاعی
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
defense base پایگاه پدافندی
composite defense دفاع مرکب
civil defense پدافند ازمناطق شهری
civil defense پدافند غیر نظامی
civil defense دفاع غیر نظامی
chemical defense پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
defense articles مواد پدافندی
defense articles اماد و تجهیزات دفاعی
defense base پایگاه دفاعی
defense position موضع پدافندی
defense sector منطقه پدافندی
internal defense دفاع داخلی
defense information اطلاعات دفاعی
integrated defense پدافند هوایی توام
first defense gun جلوترین تیربار دفاعی
first defense gun تیربار منطقه جلو
extended defense پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
integrated defense پدافند ازمناطق توام دفاعی
active defense پدافند عامل
defense [American E] دفاع [قانون] [ورزش] [ارتش]
extended defense دفاع گسترده
department of defense وزارت جنگ
department of defense وزارت دفاع
deliberate defense دفاع بافرصت
deliberate defense پدافند با فرصت
defense zone منطقه پدافند
active defense دفاع عامل
hasty defense دفاع تعجیلی
forward defense area منطقه پدافند جلو
anti menchanized defense دفاع ضدمکانیزه
defense coastal area منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
defense system aquisition سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
defense readiness condition وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
anti aircraft defense پدافند ضد هوایی
air defense command فرماندهی پدافند هوایی
forward defense area منطقه پدافندی جلو
air defense sector منطقه واگذاری شده پدافندهوایی
air defense ship ناو مخصوص پدافند هوایی
air defense sector منطقه ماموریت پدافند هوایی
air defense readiness وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
air defense emergency وضعیت اضطراری پدافندهوایی
air defense element عنصر پدافند هوایی
active air defense پدافند عامل هوایی
anti menchanized defense پدافند ضد مکانیزه
air defense artillery توپخانه پدافند هوایی
air defense commander فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
air defense action area منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
air defense artillery controller مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
american defense service medal نشان خدمت ارتش امریکا درسال 14- 9391
plea deal [between Prosecution and Defense] توافق مدافعه [بین دادستان و وکیل دفاع]
area air defense commander فرمانده منطقه پدافند هوایی
court-appointed attorney for the defense [American E] وکیل تسخیری
air defense artillery fire unit سکوی توپخانه پدافندهوایی
air defense artillery fire unit یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
air defense weapon control case روش استفاده از کلاهک اتمی در جنگ افزارهای پدافندهوایی
supply تکمیل کردن
supply اذوقه
supply فرستادن تدارک دیدن ارسال کردن
supply موجودی لزوم
supply تحویل دادن تغذیه کردن
supply تدارک دیدن
supply عرضه داشتن
supply رساندن دادن به
supply تولید کردن
supply اماده کردن
supply تهیه کردن
supply فراورده
supply تامین چیزی که مورد نیاز است .
supply تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supply موجودی جایگیرموقتی
supply تکمیل کردن موجودی ذخیره
supply رساندن
supply منبع
supply ذخیره کردن
can you supply our wants? ایا شما میتوانید نیازمندیهای ما را رفع نمایید
supply تدارک کردن
supply تهیه
supply تدارکات
supply ذخیره
supply عرضه
supply اماده
supply تدارکات ملزومات
supply and d. عرضه وتقاضا
supply بدل
supply تحویل ذخیره
supply تامین کردن
supply تحویل دادن
supply تامین موجودی عرضه نمودن
contract for supply قرارداد جهت ارائه کالا
in short supply <idiom> نه خیلی کافی ،کنترل از مقدار
fixed supply عرضه ثابت
supply teacher معلمکمکی
constraint of supply محدودیت امادی
fixed supply ذخیره معین کالای فاسد شدنی
follow up supply اماد متعاقب
follow up supply اماد بعدی
wind supply ذخیرهباد
It is in short supply. زمینه اش دربازار کم است
excess supply عرضه اضافی
excess supply عرضه بیش از حد
essential supply اماد حیاتی
joint supply عرضه مشترک
day of supply روز امادتدارکات روزانه
day of supply تعداد روزهای اماد
depot supply اماد امادگاهی
depot supply اماد دپویی
elastic supply عرضه با کشش
current supply منبع جریان
elastic supply عرضه حساس
elastic supply عرضه انعطاف پذیر
elasticity of supply کشش عرضه
energy supply منبع انرژی
essential supply اماد ضروری
supply port درگاه تدارکاتی
heat supply منبع حرارتی
supply port درگاه تامین
supply department کارپردازی
supply curve منحنی عرضه
supply route خط تدارکات راه اماد
supply control کنترل تدارکات اعتبار امادی
supply control کنترل اماد
supply constraints محدودیتهای عرضه
supply company شرکت تامین کننده
supply channel نهر ابرسان
supply catalog ایین نامه تدارکاتی یا امادی
supply cable کابل تغذیه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com