English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 101 (6 milliseconds)
English Persian
defensive programming برنامه نویسی تدافعی
Other Matches
defensive تدافی
defensive مقام تدافع
defensive حالت تدافع
defensive دفاعی
defensive پدافندی
defensive منطقه دفاع
defensive تدافعی
defensive منطقه دفاعی شامل دروازه
self defensive مدافع خود
defensive fire اتش دفاعی
defensive computing روش برنامه سازی که همه نوع خطای ممکن را در نظر می گیرد
defensive board دفاع سبد
defensive fire اتش پدافندی
defensive league اتحادیه دفاعی
defensive league اتحاد دفاعی
defensive line خط دفاعی
defensive line خط پدافندی
defensive minefield میدان مین پدافندی
defensive player شطرنج باز دفاعی
defensive war جنگ دفاعی
defensive wrestler کشتی گیر دفاعی
defensive rebound توپ گیری از سبد
right defensive end مهرهتدافعیانتهاییراست
defensive architecture معماری نظامی
right defensive tackle مهرهشکلتدافعیراست
advance of defensive line در جلو خطوط پدافندی
left defensive tackle مهرهشکلتدافعیچپ
close defensive fires اتشهای پدافندی نزدیک
left defensive end مهرهتدافعیانتهایچپ
defensive sea area منطقه پدافندی دریایی
programming قوانینی که برنامه باید به آنها تبدیل شود تا کد سازگار ایجاد شود
programming برنامه نویسی کامپیوتر
programming برنامه ریزی
programming نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
programming GOLORP
programming نوشتن داده در وسیله PROM
programming برنامه نویسی
programming نوشتن برنامه برای کمپیوترها
programming language زبان برنامه نویسی
programming librarian بایگان برنامه نویسی
programming linguistics زبان شناسی برنامه نویسی
non numeric programming برنامه ریزی غیر عددی
programming aids کمک برنامه نویسی
nonlinear programming برنامه ریزی غیر خطی
optimum programming برنامه نویسی بهینه
optimm programming برنامه نویسی بهینه
programming methods روشهای برنامه ریزی
programming specification مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
programming statement حکم برنامه نویسی
systems programming برنامه نویسی سیستم
system programming برنامه نویسی سیستم
symbolic programming برنامه نویسی سمبلیک
structured programming برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
structured programming برنامه نویسی ساخت یافته
programming aids ادوات برنامه نویسی
quantitative programming برنامه ریزی کمی
quadratic programming تابع هدف درجه دوم است
quadratic programming برنامه ریزی غیرخطی
programming team تیم برنامه نویسی
top down programming برنامه سازی از بالا به پایین
multi programming سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
modular programming برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
interactive programming برنامه سازی فعل و انفعالی
integer programming برنامه سازی صحیح
integer programming برنامه ریزی عدد صحیح
goal programming برنامه ریزی ارمانی
functional programming برنامه نویسی تابعی
elegant programming نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
dynamic programming برنامه سازی پویا
dynamic programming برنامه نویسی پویا
dynamic programming برنامه ریزی پویا
discrete programming برنامه سازی گسسته
conversational programming برنامه سازی محاورهای
conventional programming برنامه نویسی قراردادی
concurrent programming برنامه نویسی همزمان
linear programming برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
linear programming برنامه ریزی خطی
modular programming برنامه نویسی پیمانهای
mathematical programming برنامه نویسی ریاضی
application programming برنامه نویسی کاربردی
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
automatic programming برنامه نویسی اتوماتیک
computer programming برنامه نویسی کامپیوتری
bottom up programming ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
linear programming برنامه نویسی خطی
logic programming برنامه نویسی منطقی
planning programming budgetting system
object language programming برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
object oriented programming برنامه نویسی مقصود گرا
certificate in computer programming CCP
turning programming language زبان برنامه نویسی تورینگ
planning programming budgetting نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
ego loss programming تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
high level programming language زبان برنامه نویسی سطح بالا
input output programming system سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
low level programming language زبان برنامه نویسی سطح پایین
mail application programming interface مجموعه استانداردها
object oriented programming language زبان برنامه نویسی موضوعی
mail application programming interface که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
special purpose programming language زبان برنامه نویسی تک منظوره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com