Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 38 (3 milliseconds)
English
Persian
deferred
معوق
deferred
عقب افتاده
deferred
موجل
deferred
مدت دار
Other Matches
to buy something on a deferred payment plan
[on a time payment plan]
[on deferred terms]
چیزی را قسطی خریدن
to be deferred
عقب افتادن
to be deferred
پس افتادن
action deferred
تامل در عملیات
deferred liability
دیون دراز مدت
deferred liability
بدهیی که درسر رسید پرداخت نشده است
deferred liability
دیون بلند مدت
deferred maintenance
قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
deferred payment
پرداخت معوق
deferred payment
پرداخت مدت دار
deferred payment
پرداخت اتی
deferred payment
پرداخت بصورت یوزانس
deferred printing
خیر در چاپ یک متن تا زمان دیگر
deferred reaction
واکنش معوق
deferred share
سهام موجل
deferred share
سهامی که دارندگان ان پس از تقسیم سود سهام بین دارندگان سهام عادی باقیمانده سهام را طبق مفاد اساسنامه وشرکتنامه دریافت می دارند
deferred income
پیش دریافت درامد
deferred income
درامدهای انتقالی
action deferred
تامل در به کار بردن جنگ افزار
deferred address
یک آدرس غیر مستقیم
deferred addressing
آدرس دهی غیر مستقیم که محلی که دستیابی شده است حاوی آدرس عملوند پردازش شدنی است
deferred charges
پیش پرداخت هزینه
deferred charges
هزینههای انتقالی
deferred credits
درامد پس افتاده
deferred credits
اعتبارات سالهای محاسباتی
deferred dividened
سود اعلام شده و قابل پرداخت در تاریخ معین
deferred dividened
سودی که پرداخت ان مشروط به شرطی باشد
deferred dobit
پیش پرداخت هزینه
deferred dobit
تعویق در پرداخت هزینه
deferred dower
مهر موجل
deferred exit
انتقال کنترل به یک زیربرنامه در زمانی که قابل پیش بینی نبوده و حادثهای غیر مترقبه ان را مشخص میکند
deferred expense
هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
deferred gratification
کامروایی معوق
deferred payment credit
اعتبار برای پرداختهای معوق
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com