Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (1 milliseconds)
English
Persian
deferred exit
انتقال کنترل به یک زیربرنامه در زمانی که قابل پیش بینی نبوده و حادثهای غیر مترقبه ان را مشخص میکند
Other Matches
to buy something on a deferred payment plan
[on a time payment plan]
[on deferred terms]
چیزی را قسطی خریدن
to be deferred
پس افتادن
deferred
معوق
deferred
عقب افتاده
deferred
موجل
deferred
مدت دار
to be deferred
عقب افتادن
exit
خروج
exit
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
exit
خروجی
exit
بیرون رفتن
exit
خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
exit
مخرج
exit
خارج شدن
exit
عزیمت
exit
مرگ درگذشت
deferred maintenance
قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
deferred liability
دیون بلند مدت
deferred liability
بدهیی که درسر رسید پرداخت نشده است
deferred liability
دیون دراز مدت
deferred income
پیش دریافت درامد
deferred payment
پرداخت معوق
deferred payment
پرداخت مدت دار
deferred payment
پرداخت اتی
deferred payment
پرداخت بصورت یوزانس
deferred printing
خیر در چاپ یک متن تا زمان دیگر
deferred reaction
واکنش معوق
deferred share
سهام موجل
deferred share
سهامی که دارندگان ان پس از تقسیم سود سهام بین دارندگان سهام عادی باقیمانده سهام را طبق مفاد اساسنامه وشرکتنامه دریافت می دارند
deferred income
درامدهای انتقالی
deferred gratification
کامروایی معوق
deferred expense
هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
action deferred
تامل در عملیات
deferred address
یک آدرس غیر مستقیم
deferred addressing
آدرس دهی غیر مستقیم که محلی که دستیابی شده است حاوی آدرس عملوند پردازش شدنی است
action deferred
تامل در به کار بردن جنگ افزار
deferred charges
پیش پرداخت هزینه
deferred charges
هزینههای انتقالی
deferred credits
درامد پس افتاده
deferred credits
اعتبارات سالهای محاسباتی
deferred dower
مهر موجل
deferred dobit
تعویق در پرداخت هزینه
deferred dobit
پیش پرداخت هزینه
deferred dividened
سودی که پرداخت ان مشروط به شرطی باشد
deferred dividened
سود اعلام شده و قابل پرداخت در تاریخ معین
exit poll
برخه پرسی
exit polls
برخه پرسی
exit cone
خروجیمخروطی
exit taxiway
خروجیجاده
exit track
خروجیخطآهن
exit turnstile
تیرچهاربازویگردندهخارجی
exit road
راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
exit visa
مهرپاسپورت
Emergeny exit .
پله های فرار ( درهای خروجی برای مواقع اضطراری )
emergency exit
در خروج اضطراری
Where is the emergency exit?
در خروج اضطراری کجاست؟
port of exit
مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
normal exit
درروی عادی
beach exit
محل خروجی اسکله
beach exit
معبر ساحلی
emergency exit
خروج اضطراری
error exit
در روی خطا
exit interview
مصاحبه پایان خدمت
exit point
نقطه خروج
exit point
نقطه مرگ
exit point
نقطه خروجی
exit road
راه خروجی
beach exit
گذرگاه ساحلی
exit splitter
شکافنده خروجی
deferred payment credit
اعتبار برای پرداختهای معوق
freedom of entry and exit
ازادی ورود و خروج
high-speed exit taxiway
خروجیتاکسیوباسرعتبالا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com