English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (4 milliseconds)
English Persian
deflecting yoke یوغ
Other Matches
deflecting انحراف
deflecting کج کردن
deflecting منحرف کردن منکسر کردن
deflecting شکستن
deflecting منحرف شدن
deflecting منحرف کردن
deflecting یا اشعه
deflecting electrode الکترد منحرف کننده
deflecting electrode صفحه منحرف کننده
deflecting voltage ولتاژ منحرف کننده
heat deflecting disc صفحهانحرافگرما
yoke هستههای مغناطیسی اطراف تیوب تلویزیون برای کنترل محل اشعه تصویر
yoke قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
yoke جفت یا گروهی ازهدهای خواندن- نوشتن که به یکدیگر متصل هستند و برروی دو یا چند شیار نوار یادیسک مغناطیسی حرکت می کنند
yoke جفت کردن
yoke قید
yoke هسته ترانسفورماتور
yoke یوخ
yoke زرده تخم مرغ
yoke محتویات نطفه
yoke یوغ
yoke اسارت بندگی عبودیت
yoke در زیر یوغ اوردن
yoke وصل کردن
yoke پشت بند قالب در موقع بتن ریزی
yoke طوق
yoke دهانه
yoke پایه استقرار
yoke دوشاخه استقرار
yoke دوشاخه
transformer yoke یوغ ترانسفورماتور
to submit to any one's yoke مطیع یاتابع کسی شدن بارکسیرابدوش گرفتن
steering yoke فرمان اتومبیل به شکل بال پرواز
magnetic yoke یوغ مغناطیسی
magnet yoke هسته اهنربا
magnet yoke یوغ اهنربا
brush yoke یوغ زغال
magnetic yoke سیم برگشت مغناطیسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com