English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 185 (9 milliseconds)
English Persian
delayed contact چاشنی با تماس تاخیری سیستم پیش تنظیم تاخیری
Other Matches
delayed معوق
delayed به تاخیر افتاده
delayed موجل
delayed عقب افتاده
delayed a.v.c. نافم خودکار صدا با تاخیر
delayed درنگیده
delayed response پاسخ درنگیده
delayed reinforcement تقویت درنگیده
delayed action وسیله با عمل تاخیری تاخیری
delayed steal دزدانه گریختن بسوی پایگاه هنگام پرتاب توپگیر
delayed whistle سوت اعلام افساید
delayed reaction واکنش درنگیده
delayed penalty چشمپوشی از پنالتی وقتی تعداد بازیگر کمتر چهار نفردر یک تیم شود
delayed action با ماسوره تاخیری
delayed conditioning شرطی سازی درنگیده
delayed extinction خاموشی درنگیده
delayed feedback پسخوراند درنگیده
delayed guarantee ضمان موجل
delayed neutrons نوترونهای تابش شده از یک هسته برانگیخته در یک پروسه رادیواکتیو
delayed offside تاخیر در اعلام افساید که بستگی به واکنش مدافع دارد
delayed opening سیستم پرتاب چتر با باز شدن تاخیری سیستم تاخیر در بازشدن چتر
delayed payment penalty زیان دیر کرد
delayed payment penalty خسارت تاخیرتادیه
delayed elastic response واکنش ارتجاعی تاخیری
option of delayed payment of the price خیار تاخیر ثمن
to be in contact تماس داشتن
contact فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه
Where can I contact Mr …. ? کجا می شود با آقای ….تماس گرفت ؟
contact یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact اتصال الکتریکی برخورد
contact قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
contact ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contact تماس یافتن تماسی
contact کنتاکت
contact تماس
contact برخورد
contact اتصال
contact محل اتصال تماس گرفتن
interrupter contact کنتاکت قطع
movement to contact حرکت به تماس
interrupter contact کنتاکت پلاتین
line of contact خط تماس
main contact کنتاکت اصلی
mercurial contact کنتاکت جیوهای
movement to contact حرکت به اخذ تماس
intermediate contact کنتاکت واسطه
positive contact اتصالبارمثبت
impluse contact کنتاکت ضربهای
impluse contact کنتاکت ایمپولز
ignition by contact احتراق تماسی
dry contact اتصال الکتریکی غلط که باعث خطای تمام نشدنی میشود
To be in touch ( contact) with someone. با کسی درتماس بودن
intermediate contact کنتاکت میانی
side contact شاخک لامپ
to make contact پیوستن
multi contact چند قطبی
multiple contact دسته کنتاکت
spring contact کنتاکت فنری
switch contact کنتاکت اتصال
contact lenses عدسی بساو
to break contact اتصال راقطع کردن
to break contact جریان راگسستن
to bring into contact تماس دادن
to bring into contact پیوستن
to make contact اتصال دادن
wiping contact کنتاکت لغزان
zone of contact ناحیه تماس
zone of contact محل برخورد
contact lens لنز چشم
contact lens عدسی مماس
contact lens عدسی بساو
contact lenses لنز چشم
sliding contact کنتاکت لغزشی
sliding contact کنتاکت لغزان
multiple contact کنتاکت دستهای
normally closed contact اتصال معمولا بسته
normally open contact اتصال معمولا باز
negative contact اتصالنگاتیو
contact printer اتصالچاپگر
pin contact اتصال سنجاقی
plug contact کنتاکت دوشاخه
point contact تماس نقطهای
point contact کنتاکت نقطهای
point of contact نقطه تماس
protective contact کنتاکت محافظ
relay contact کنتاکت رله
roller contact کنتاکت غلتکی
self cleaning contact کنتاکت خودشوی
contact lever اهرم اتصال
contact lenses عدسی مماس
contact area منطقه تماس
contact fire انفجار در اثر تماس
contact fire انفجارمین در اثر تماس با کشتی
contact flange فلانژ تماس
breake contact کنتاکت ساکن
contact lights چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
contact line خط تماس
area contact سطح تماس
contact lost هدف ازمیدان تعقیب خارج شد
contact lost هدف گم شد
contact microphone میکروفون کنتاکتی
contact mine مین اصطکاکی
contact mine مین مجاورتی
contact mine مین مکانیکی
contact mine مین ضربتی
contact pair زوج اتصال
breaker contact پلاتین
contact angle زاویه تماس
contact electricity فشار الکتریکی تماسی الکتریسیته تماسی
contact surface سطح تماس
contact area منطقه اخذتماس
contact area سطح تماس
contact backlash دنده کور تماس
contact bar الکترود جوشکاری
contact behavior رفتار تماس جویانه
contact breaker کلید قطع کننده
contact breaker افتومات
collector contact اتصال کلکتور
collective contact کنتاکت جامع
contact detector اشکارساز کنتاکتی
contact diameter قطر تماس
contact drop افت کنتاکتی
change over contact کنتاکت تغییر دهنده
carbon contact کنتاکت کربنی
contact party گروه تماس
contact party گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
contact patrol گشتی تماس
contact potential فشار الکتریکی تماسی
contact sports ورزشهای برخوردی
contact sparking جرقه کنتاکت
contact pressure فشار تماسی
contact pressure فشار تماس
contact print چاپ خشک
contact print چاپ به طریقه تماس
contact rail ریل کنتاکت
contact ratio نسبت تماس
contact lost تماس قطع شد
contact report گزارش اخذ تماس
contact report گزارش تماس با هواپیمای دشمن
contact resistance مقدار مقاومت کنتاکت
contact potential ولتاژ تماسی
advance to contact پیشروی برای اخذ تماس
contact sweeping روبیدن مکانیکی
contact patrol گشتی اخذتماس
contact piece پلاتین
contact rectifier یکسوکننده مجاورتی
contact piece کنتاکت
contact plug فیش اتصال
contact with the net خطای تماس با تور والیبال
contact plug دوشاخه برق
contact point قطب تماس
contact point وسیله تماس نقطه اخذ تماس
electric contact کنتاکت الکتریکی
contact points نوکهای کنتاکت
angle of contact زاویه تماس
contact sweeping روبیدن ضربتی
contact series اتصال سری
If there is a reason for complaint, please contact ... اگر شکایتی دارید، لطفا با ... تماس بگیرید.
welded contact rectifier یکسو کننده نقطهای جوش شده
To establish( make) contact. تماس دایر ( برقرار ) کردن
angular contact bearing یاطاقان زاویه دار
hot-shoe contact نفطهاتصالفلاش
metallic contact grid میخمتصلفلزی
brush contact loss افت زغال
wire contact distributor دلکوی تماسی
contact potential barrier پشته پتانسیل مجاورتی
contact voltage regulator نافم ولتاژ با کنتاکت
hard contact printing چاپ تماسی که در ان هدچاپگر با نیروی محسوسی روی لایه زیرین فشار واردمی اورد
ignition by contact breaking احتراق با قطع کنتاکت
multi contact plug دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
multiple contact switch کلید پلهای
double contact lamp لامپ با اتصال مضاعف
contact ion engine موتوری برای ایجاد تراست درفضا
point contact rectifier یکسو کننده نقطهای
contact burst preclusion ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
surface contact rectifier یکسوکننده سطحی
single contact switch کلید یک قطبی
single contact lamp لامپ تک کنتاکتی
contact electromotive force نیروی برق رانی مجاورتی
contact field technician کارمند فنی
contact potential difference اختلاف پتانسیل مجاورتی
equivalent circuit of a contact rectifie مدار هم ارز یکسوکننده مجاورتی
angular contact thrust ball bearing بلبرینگ طولی محوری
We finally succeed in making a radio contact. عاقبت توانستیم یک تماس رادیویی برقرار کنیم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com