Dictiornary-Farsi | delayed steal | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 47 (1 milliseconds)

English	Persian
delayed steal	دزدانه گریختن بسوی پایگاه هنگام پرتاب توپگیر


Other Matches

steal	دستبرد زدن
to steal in or out	دزدکی داخل شدن یابیرون امدن
steal	به سرقت بردن یا سرقت کردن
steal	پیروزی غیرمنتظره
steal	از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
steal	توپ دزدی
steal	بلند کردن چیزی
steal	ربودن
steal	بسرقت بردن
steal	دزدیدن
pick and steal	ناخنک زدن
proclivity to steal	تمایل بدزدی
to steal a march on any one	بر کسی پیشدستی کردن یاسبقت جستن
to steal away hearts	دلبری کردن
to steal away hearts	دلبری
It is wrong to steal .	دزدیدن (دزدی )کار غلطی است
steal one's thunder <idiom>	قاپیدن کلام دیگران
steal the show <idiom>	دراجرا مورد توجه بودن
It's a steal at that price.	این قیمت مفت است.
attempting to steal	شروع کردن به سرقت
delayed	درنگیده
delayed	موجل
delayed	عقب افتاده
delayed a.v.c.	نافم خودکار صدا با تاخیر
delayed	معوق
delayed	به تاخیر افتاده
He that willsteal an egg will steal an ox.. <proverb>	کسى که تخم مرغى بدزدد گاوى را خواهد دزدید.(تخم مرغ دزد شتر دزد مى شود).
delayed action	با ماسوره تاخیری
delayed action	وسیله با عمل تاخیری تاخیری
delayed guarantee	ضمان موجل
delayed conditioning	شرطی سازی درنگیده
delayed response	پاسخ درنگیده
delayed extinction	خاموشی درنگیده
delayed feedback	پسخوراند درنگیده
delayed contact	چاشنی با تماس تاخیری سیستم پیش تنظیم تاخیری
delayed neutrons	نوترونهای تابش شده از یک هسته برانگیخته در یک پروسه رادیواکتیو
delayed offside	تاخیر در اعلام افساید که بستگی به واکنش مدافع دارد
delayed opening	سیستم پرتاب چتر با باز شدن تاخیری سیستم تاخیر در بازشدن چتر
delayed penalty	چشمپوشی از پنالتی وقتی تعداد بازیگر کمتر چهار نفردر یک تیم شود
delayed reaction	واکنش درنگیده
delayed reinforcement	تقویت درنگیده
delayed whistle	سوت اعلام افساید
delayed elastic response	واکنش ارتجاعی تاخیری
delayed payment penalty	خسارت تاخیرتادیه
delayed payment penalty	زیان دیر کرد
option of delayed payment of the price	خیار تاخیر ثمن