English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 299 (15 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
delivery تحویل
delivery رهایی
delivery فراغت اززایمان
delivery تسلیم
delivery حمل بار
delivery پرتاب گلوله
delivery انتقال دادن
delivery فروریختن گلوله
delivery تحویل کالا دادن
delivery نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
delivery دریافت
delivery پرتاب توپ
delivery توپ پرتاب شده
delivery قبض و اقباض تحویل
delivery تسلیم در CL یکی ازشرایط اساسی اعتبار سند این است که پس از تنظیم و امضاو مهر به طرف " تسلیم "شود
special delivery پست سفارشی
recorded delivery تحویل سفارشی
recorded delivery ارسال بصورت سفارشی
aerial delivery پرتاب هوایی
aerial delivery پرتاب از راه هوا
air delivery نقل و انتقال هوایی
air delivery نقل وانتقال از راه هوا
air delivery حمل ونقل از راه هوا
air delivery container جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air delivery platform پالت مخصوص بارریزی هوایی
cargo delivery تحویل بار
cash on delivery پرداخت هنگام تحویل
cash on delivery فروش نقدی
cash on delivery فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
cumulative delivery diagram منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
delivery cannel نهر انحرافی
delivery car واگن تحویل دهنده
delivery channel نهر فرعی یا نهر ابگیر
delivery date تاریخ تحویل
delivery error اشتباه در تیراندازی
delivery error اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
delivery forecast پیش بینی وضع تولید
delivery forecast پیش بینی اشکالات موجود درسیستم تولید
delivery free تحویل رایگان
delivery free حمل مجانی
delivery groups گروه معروف پیام
delivery groups مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
delivery leadtime زمان تحویل اولین پارتی وسایل
delivery leadtime زمان تحویل اولین قسمت وسایل
delivery note حواله تحویل
delivery note فهرست کالاهای در حال حمل
delivery notice اعلامیه تحویل
delivery order دستور تحویل کالا
delivery order دستورحمل
delivery order حواله تحویل
delivery side سمت تحویل
delivery speed سرعت تحویل
delivery table میز تحویل
delivery terms شرایط تحویل
delivery terms نحوه تحویل
delivery to the home تحویل در خانه
delivery valve سوپاپ تحویل
forward delivery تحویل به وعده
forward delivery تحویل دراینده
give delivery به قبض دادن
give delivery اقباض
landing, storage, delivery تخلیه
landing, storage, delivery نگهداری
landing, storage, delivery تحویل
named place of delivery at frontier تحویل در مرز مشخص
p delivery زاییمان پیش ازموعدطبیعی
period of delivery دوره تحویل
pick up and delivery بارگیری و تحویل
possible of delivery مقدورالتسلیم
prompt delivery تحویل فوری
pump delivery خروجی پمپ
take delivery of تحویل گرفتن
take delivery of قبض کردن اقباض
taking delivery تسلم
theft, pilferage, non delivery سرقت
theft, pilferage, non delivery دله دزدی
theft, pilferage, non delivery عدم تحویل
variable delivery pump پمپ سیالی که برونده ان میتواند مستقل از سرعت چرخش تغییر کند
weapon delivery پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
general delivery پست رستانت
general delivery بخشی از ادارهی پست که مسئول اینگونهمراسلات است
delivery entrance ورودیحامل
delivery ramp شیبرساندنوسائل
Payment on delivery of goods. پرداخت هنگام ( مشروط به ) تحویل کالا
To take delivery of something. چیزی را تحویل گرفتن
This company guarantees prompt delivery of goods. این شرکت تحویل فوری کالاراتضمین می نماید
When do you take delivery of yourcar ? اتوموبیلت را کی تحویل می گیری ؟
to be available for delivery at short notice بلافاصله قابل تحویل بودن
rug delivery [جابه جایی و حمل فرش به محل خرید یا فروش]
delivery مرسوله
delivery محموله
delivery کالای ارسالی
delivery کالای ارسال شده
available for delivery <adj.> قابل ارسال
delivery [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
smooth delivery تحویل بی اشکال
Other Matches
landing پاگردان
landing فرود ژیمناست به زمین
landing اسکله
landing پاگرد
landing نشستن هواپیما
landing پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing ورود به خشکی
landing ورود بخشکی
landing فرود
landing فرودگاه هواپیما
landing بزمین نشستن هواپیما
landing فرود [هواپیما یا موشک]
landing approach مسیر تقرب
landing angle زاویه فرود
landing aircraft هواپیمای در حال فرود
landing aids وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
air landing پیاده شدن از راه هوا هوانشست کردن
air landing فرودهوایی
landing approach مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
chinese landing پهلو گرفتن به سبک چینی
landing area منطقه فرود
landing area منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing attack تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landing attack تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
landing beach ساحل پیاده شدن
administrative landing پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
air landing فرود از راه هوا
landing threshold نقطه شروع عملیات اب خاکی
crash-landing سقوط کردن هواپیما
landing window پنجرهفرود
landing deck غرشهفرود
landing stage حملباقایق
diversionary landing فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
landing order اجازه تخلیه بار
vertical take off and landing هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
forced landing فرود اجباری هواپیما
forced landing فرود اجباری
conventional take off and landing هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
instrument landing فرود کور
instrument landing فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
landing field فرودگاه
administrative landing پیاده شدن اداری
landing beam نورافکن هدایت زمینی هواپیمابرای فرود
landing strip باند فرود
landing zone منطقه نشست هوایی
landing zone منطقه فرود
landing wires سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
landing weight وزن با هنگام تخلیه
landing weight وزن فرود
landing vehicle خود روشنی دار اب خاکی
landing threshold استانه فرود اب خاکی
landing spot نقطه فرود
landing zone فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing zone نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
night landing فرود شبانه
landing strip باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing strips باند فرود
landing strips باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
secondary landing منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
soft landing فرود نرم
quarter landing پاگرد پله با 081 درجه گردش
landing craft کرجی ساحلی
night landing پیاده شدن درساحل در شب
landing slab تاوه پاگرد
landing party گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
landing order دستورتخلیه بار
landing net تور ماهیگیری با دسته کوتاه یا بلند, دامی که باماهیهای بزرگ راباان به خشکی میکشند
landing mat باندفرود تعجیلی
landing mat باند فرود اضطراری
landing gear ارابه فرود
landing light چراغ فرود
landing forces قوای اب خاکی
landing forces نیروهای پیاده شونده
landing hill تپه فرود
landing group گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
landing gear چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
landing party گروه اب خاکی
landing place فرودگاه اسکله
landing gear عراده هواپیما وسایل فرود امدن
landing site پایگاه فرود
landing ship ناو نیرو پیاده کن
landing site محل فرود
landing forces نیروها پیاده شونده به ساحل
landing schedule برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
naval landing party تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
maximum landing weight حداکثر وزن فرود
landing craft tank ناو تانک پیاده کن
advanced landing field پایگاه فرود مقدم
auxiliary landing field فرودگاه کمکی
landing craft raiding قایق هجومی
automatic approach and landing روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
landing signal officer افسر ارتباط فرود
air landing facility تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
landing craft assault قایق نیرو پیاده کن
landing ship dock اسکله فرود اب خاکی
advanced landing field پایگاه هوایی مقدم
deck landing aid کمکهای فرود
front landing gear ترمزجلوییفرود
battalion landing team تیم پیاده شونده گردانی
brigade landing team تیم پیاده شونده تیپی
divided landing gear ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
design landing weight حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
battalion landing team تیم ساحلی گردان
main landing gear ترمزاصلیفرود
nose landing gear ترمزفروددماغه
automatic carrier landing system سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
storage فضای لازم برای ذخیره سازی داده
storage انبار
storage رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
storage انبار کردن
storage انباره
storage چاپ محتوای فضای ذخیره سازی
storage ذخیره کردن
storage دیسک برای ذخیره داده
storage حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
storage اندوزش
storage ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
storage 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
storage نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,.....
storage تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است
storage هر وسیلهای که میتواند داده ذخیره کند و در صورت نیاز بازیابی کند
storage ذخیره سازی انبار کالا
storage ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
storage بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
storage ذخیره کردن ذخیره
storage نگهداری
storage TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
storage مشابه 9641
storage حافظهای که نیاز دارد محتوایش مرتب بهنگام شود
storage وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است
storage هر رسانه ذخیره سازی داده
storage که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر نیست
storage فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
storage خزانه
storage فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
storage انبارش
storage مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
storage می نیست
storage مخزن
storage ذخیره سازی
storage حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند
storage cell باتری
winter storage مخزن زمستانه
working storage حافظه کاری
storage cell یاخته انباره
storage capacity فرفیت انباره
working storage انباره کاری
storage capacity گنجایش انباره
storage bunker دخیره
storage bunker انبار
storage buffer میانگیر انباره
storage cell سلول انباره
storage circuit مدار ذخیره
storage device دستگاه انباره
storage device انباره
wet storage تر داری
wet storage بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
storage device دستگاه ذخیره سازی
storage device دستگاه ذخیره
storage device دستگاه انبارش
storage cycle سیکل انباره
storage cycle چرخه انباره
storage costs هزینههای انبارداری
storage compaction فشردگی انباره
storage dump روبرداری حافظه
cold storage سردخانه
storage allocation تخصیص انباره
static storage انباره ایستا
storage compartment قسمتذخیره
serial storage انباره سری
serial storage انباره نوبتی
sequential storage انباره ترکیبی
semiconductor storage حافظه نیمه هادی
scenery storage چشماندازانبار
storage allocation تخصیص حافظه
storage door دروسایلذخیرهای
storage block بلوک ذخیره
storage battery باتری بارشدنی
storage battery اکولاموتور
storage battery انباره
storage tray سینیذخیره
storage battery باتری انبارهای
storage array ارایه انباره
storage area ناحیه انبارش
storage space فضایذخیره
secondary storage انباره ثانوی
weekly storage مخزن هفتگی
storage tank انبار
addressable storage حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
temporary storage فایل روی دیسک سخت که توسط نرم افزار برای ذخیره موقت داده یا نرم افزاری حافظه مجازی را پیاده سازی میکند مثل ویندوز ماکروسافت استفاده میشود
temporary storage می نیست
addressable storage حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
temporary storage حافظه موقت
temporary storage انباره موقتی
useable storage ذخیره مفید
vault storage محفظه یا انبار ضد حریق وبتون ارمه
virtual storage انباره مجازی
temporary storage ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU
temporary storage انباره موقت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com