Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
demand code
رمز درخواست
demand code
شماره رمزبرگ درخواست
Other Matches
demand
تقاضا برای انجام چیزی
demand
تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demand
یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
demand
نیاز
on demand
بنا به تقاضا
demand
احتیاج
on demand
به در خواست به مجرد تقاضا
on demand
عندالمطالبه
to be in demand
طالب داشتن
to be in demand
خریدارداشتن مطلوب بودن
demand
[of]
درخواست
[خواست]
[طلب]
[تقاضا]
[از]
demand
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demand
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demand
خواستارشدن
demand
تقاضا کردن
demand
درخواست کردن
demand
خواست
demand
تقاضا
demand
مطالبه کردن
demand
نیاز
demand
تقاضا کردن تقاضا
demand
طلب
demand
درخواست مطالبه
demand
نیاز احتیاج
demand
مطالبه تقاضا کردن
demand
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand
پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
demand
مطالبه
demand
تقاضای خرید کالا
demand
انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
demand
درخواست
demand paging
صفحه بندی تقاضا
demand meter
تقاضاسنج
demand note
مطالبه نامه
demand note
سفته
demand note
چک تمسک
demand paging
در سیستم ذخیره مجازی انتقال یک صفحه از حافظه به حافظه واقعی به هنگام نیازمندی است
demand paging
صفحه بندی مورد نیاز
demand pattern
الگوی تقاضا
demand price
حداکثر قیمتی که خریداران کل را در بازار بخصوص جذب میکند
demand processing
پردازش بر اساس نیاز
derived demand
تقاضای مشتق شده
demand surface
میزان تقاضا
demand surface
سطح تقاضا
demand side
طرف تقاضا
demand side
ستون تقاضا
demand shift
تغییر تقاضا
demand shift
انتقال تقاضا
demand shift
جابجائی تقاضا
demand schedule
جدول تقاضا
demand satisfaction
تحویل اماد مورد نیاز
demand satisfaction
تحویل درخواستها
demand report
گزارشی که به هنگام نیازتولید میشود
demand management
مدیریت تقاضا
demand function
تابع تقاضا
demand frequency
نواخت تکرار درخواستها تعداد درخواستهای رسیده
demand deposit
سپرده دیداری
demand deposit
سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
demand curve
منحنی تقاضا
demand accommodation
تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
demand accommodation
تعدیل درخواستها
joint demand
تقاضای مشترک
composite demand
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
composite demand
تقاضای مرکب
complementary demand
تقاضای تکمیلی
demand deposit
سپرده جاری
demand elasticity
کشش تقاضا
demand forecast
پیش بینی تقاضا
demand for payment
تقاضای پرداخت
money demand
تقاضا برای پول
demand for money
تقاضا برای پول
demand factors
پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
demand factors
جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
demand factors
عواملی که درتغییر تقاضا موثرند عبارتنداز : درامد
demand factors
عوامل تقاضا
demand factor
ضریب تقاضا
demand elasticity
درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
complementary demand
تقاضای مکمل
replacement demand
نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
quantity of demand
مقدار تقاضا
planned demand
تقاضای برنامه ریزی شده
peak demand
بیشترین تقاضا
peak demand
حداکثر تقاضا
offer and demand
عرضه و تقاضا
national demand
تقاضای ملی
measurement of demand
تخمین تقاضا
measurement of demand
اندازه گیری تقاضا
maximum demand
بار حداکثر
supply and demand
عرضه و تقاضا
information on demand
اطلاعات با تقاضا
to make a demand on somebody
مطالبه کردن از کسی
within three days of demand
در طی سه روز پس از تقاضا
To demand ones right. To get ones due.
حق کسی را خواستن ( گرفتن )
we demand p in our contract
ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
total demand
تقاضای کل
to meet a demand
تقاضایی را براوردن
maximum demand
بار پیک
maximum demand
پیک بار
maximum demand
تقاضای بیشینه
excess demand
تقاضای بیش از حد
energy demand
مطالبه انرژی
elasticity of demand
کشش تقاضا
elastic demand
تقاضای انعطاف پذیر
elastic demand
حساس
elastic demand
تقاضای کشش دار
elastic demand
تقاضای با کشش
effective demand
تقاضای موثرعبارت است از مقدار کالائی که خریداران در قیمتهای موجود مایل و قادر به خریدان هستند
effective demand
تقاضای موثر
excess demand
تقاضای زیادی مازاد تقاضا
excess demand
درخواست بیش از حد درخواست اضافی
excess demand
درخواست مازاد
market demand
تقاضای بازار
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
law of demand
قانون تقاضا
inelastic demand
تقاضای غیر قابل کشش تقاضا برای اجناسی که به علت گرانی بیش از حد فقط طبقه خاصی قادر به خرید ان می باشند
inelastic demand
تقاضای غیر حساس
inelastic demand
تقاضای بی کشش
financed demand
احتیاجاتی که تامین اعتبارشده اند نیازمندیهایی که هزینه ان پرداخت شده
final demand
تقاضای نهائی
factor demand
تقاضای عوامل
excess demand
فزونی تقاضا
derived demand
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
aggregate demand
تقاضای کل
payable on demand
پرداخت عندالمطالبه
change in demand
تغییر تقاضا
law of supply and demand
قانون عرضه و تقاضا
demand oriented pricing
قیمت گذاری با توجه به شرایط تقاضا
demand oxygen system
سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت تناوبی و همزمان با تنفس شخص باشد
by popular
[demand]
request
درخواست توده پسند
individual demand schedule
صورت کالاهایی که یک فرد در یک مدت معین حاضر به خریدانها باشد
speculative demand for money
تقاضا برای پول بمنظور انگیزه سفته بازی
marginal demand price
قیمت تقاضای نهائی
demand pull inflation
تورم ناشی از فشار تقاضا
biochemical oxygen demand
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biological oxygen demand
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
To demand prompt payment.
تقاضای پرداخت فوری کردن
demand and supply market
بازار عرضه و تقاضا
chemical oxygen demand
نیاز شیمیایی اکسیژن
cross elasticity of demand
= Eab
transaction demand for money
تقاضای معاملاتی برای پول تقاضا برای پول بمنظورمبادلات
pressure demand regulator
رگولاتورتنظیمفشار
cross elasticity of demand
کشش متقاطع تقاضا
kinked demand curve
و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
cross elasticity of demand
*
supply and demand law
قانون عرضه و تقاضا
speculative demand for money
تقاضای سفته بازی برای پول
individual demand schedule
جدول تقاضای فردی
income elasticity of demand
تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E
shift of a demand curve
انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
maximum demand meter
تقاضاسنج
aggregate market demand
تقاضای کل بازار
aggregate demand function
تابع تقاضای کل
perfectly elastic demand
تقاضای کاملا با کشش
perfectly inelastic demand
تقاضای کاملا بی کشش
precautionary demand for money
تقاضای احتیاطی برای پول تقاضا برای پول بمنظورانگیزه احتیاطی
excess demand inflation
تورم ناشی از مازاد تقاضا
price elasticity of demand
کشش قیمتی تقاضا
cross elasticity of demand
درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
maximum demand indicator
کنتور بار پیک
maximum demand meter
حداکثر مقدار سنج
maximum demand pointer
عقربه مصرف حداکثر
income elasticity of demand
درامدی تقاضا
income elasticity of demand
کشش
arc elasticity of demand
= Eنسبت فوق نسبت مقدار تقاضابه قیمت کالاست
arc elasticity of demand
*
arc elasticity of demand
/
arc elasticity of demand
عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
market demand schedule
صورت تقاضاهای خریدارجزء در بازار
arc elasticity of demand
کشش کمانی تقاضا
maximum power demand
مصرف حداکثر
infinitely elastic demand curve
منحنی تقاضا با کشش نامحدود
theory of effective demand determination
نظریه تقاضای موثر اصطلاح کینز برای تقاضای کل
demand versus quantity demanded
تقاضا در برابر مقدار تقاضاشده
downward sloping demand curve
منحنی تقاضای نزولی
law of downward sloping demand
قانون تقاضای نزولی
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand.
آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
code
نظام نامه
op code
رمزالعمل
code
کتاب قانون قرارداد
code
علامت
code value
ارزش رمز
code
رمز
code
رمزی کردن
p code
روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
code
قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
code
برنامه دستورالعملها
code
کد
op code
رمز عمل
op code
code OPeration
code
رمز کردن
op code
بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را مشخص میکند
code
مجموعه قوانین
code name
اسمرمز
M out of N code
سیستم کدگذاری حاوی تشخیص خطا
code
سیستم علامتها و اعداد و حروف که فضای خاصی دارد
code
قانون قاعده مقرر
two out of five code
رمز دو از پنج
M out of N code
هر حرف معتبر که طول 2 بیت دارد باید حاوی M بیت دودویی "یک " باشد
code
برنامه دستورالعمل ها
code
شماره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com