Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 122 (7 milliseconds)
English
Persian
depletion layer
ناحیه تخلیه
depletion layer
تهی لایه
Search result with all words
depletion layer capacitance
فرفیت بند الکترونی
Other Matches
depletion
فرسایش
depletion
تهی سازی
depletion
نقصان
depletion
رگ زنی تقلیل
depletion
تخلیه
depletion
تقلیل درامد ملی
depletion
کاهش منابع طبیعی
depletion
کاهستن
depletion area
ناحیه تخلیه
depletion barrier
ناحیه تخلیه
depletion zone
ناحیه تخلیه
ozone depletion
تخلیه اوزون
layer
ل تصحیح خطا باشد
layer
برنامهای که تقاضای ارسال کند
layer
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
the inner layer
چینه درونی
layer
چینه
e layer
طبقه هویساید
the inner layer
لایه درونی
layer
لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
layer
لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
layer
لا
layer
لایی
layer
پوسته
layer
طبقه
layer
لایه
layer
قشر
layer
ورقه
layer
مطبق کردن ورقه ورقه
layer
طبقه بندی کردن
layer
بوش جازم
layer
بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است
layer
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layer
رگه شاخه خوابانده
layer
لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
magnetic layer
لایه مغناطیسی
protective layer
لایه یا روکش محافظ
reversing layer
لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
layer line
خط لایه
reversing layer
لایه واگردان
layer depth
که در ان سرعت صوت به حداکثر می رسد
layer depth
عمق لایه اول اب دریا
priming layer
لایه استری
presentation layer
کدها و تقاضاهای شروع و خاتمه اتصال توافق می :ند
layer tints
هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
mantle layer
غشاء جنینی مخ
mine layer
کشتی مین گذار
layer of rock
طبقه سنگی
layer of rock
لایه سنگی
plate layer
متصدی تعمیر خط اهن
porous layer
لایه روزنهای
presentation layer
ششمین لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که روی فرمت ها
pipe layer
لوله کش
basaltic layer
لایهپازالت
middle layer
قشر میانی
medial layer
لایه میانی
[پزشکی]
lava layer
لایهگدازه
granitic layer
لایهگرانیتی
drainage layer
بالایسد
ash layer
لایهخاکستری
aluminium layer
لایهآلومینیومی
ozone layer
لایهی اوزون
transition layer
منطقه یا حدود انحراف درارتفاع پرواز
tracked layer
ریل گذار
top layer
لایه فوقانی
isothermal layer
سطوح هم حرارت اب دریا
stabilized layer
لایه تثبیت شده
stabilized layer
قشر تثبیت شده
silt layer
لایه لای
sand layer
لایه ماسه
layer binding
دورپیچی سفرهای
brike layer
بنا
filter layer
لایه پالایش
filter layer
لایه صافی
embryonic layer
غشاء جنینی غشاء سلولی
bolster layer
بالش گیاهی
bolster layer
بالش نهائی
heaviside layer
طبقه هویساید
bottom layer
لایه مشترک
boundary layer
لایه مرزی
confining layer
لایه فشارزا
concrete layer
قشر بتنی
concrete layer
لایه بتنی
brick layer
اجر چین
brick layer
بنای درجه دو
bursting layer
لایههای منفجر کننده
germ layer
یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
hard layer
لایه سخت
hard layer
لایه سفت
intermediate layer
قشر واسطه
bursting layer
لایههای سقفی پناهگاه
intermediate layer
لایه میانی
insulated layer
ماده ایزوله کننده
insulated layer
لایه عایق
barrier layer
لایه سدی
barrier layer
بند الکترونی
blocking layer
لایه سدی
impermeable layer
لایه غیرقابل نفوذ
isothermal layer
لایههای ایزوترمال
barrier layer capacitance
فرفیت بند الکترونی
barrier layer cell
پیل نور برقی مجاورتی
barrier layer cell
سلول لایه سدی
barrier layer detector
اشکارساز لایه سدی
one layer twisted wool
پشم یک لا تاب
thin layer chromatography
کروماتوگرافی لایه نازک
kennelly heaviside layer
طبقه هویساید
kennelly heaviside layer
طبقه کنلی هویساید
double layer winding
سیم پیچی دوطبقه
magnetic barrier layer
لایه سدکننده مغناطیسی
multi layer coil
سیم پیچی چند لایه
multi layer weld
جوشکاری چند لایه
insulated intermediate layer
لایه میانی عایق
railway track layer
ریل گذر راه اهن
electrical double layer
لایه مضاعف الکتریکی
light sensitive layer
لایه یا قشر حساس در برابرنور
secure sockets layer
پروتکل ارسالی رمزگذاری شده طراحی شده توسط Netscape که ارتباط امن بین جستجوگر و وب سرور روی اینترنت برقرار میکند
surface boundary layer
لایه مرزی سطح
deep scattering layer
لایههای منعکس کننده عمق دریا
laminar boundary layer
لایه مرزی خطی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com