English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 83 (6 milliseconds)
English Persian
depositary for a fund سپرده برای یک صندوق
Other Matches
depositary نگهدار ضامن
depositary ودیعه گیر
depositary مستودع
depositary امین
depositary امانت دار
depositary امانتدار
depositary سپرده
fund تنخواه قرضه دولتی سهام
fund ذخیره
fund پشتوانه
fund موجودی سرمایه
fund اعتبار مالی
fund وجوه
fund سرمایه
fund تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
fund سرمایه ثابت یاهمیشگی
fund تهیه وجه کردن
fund سرمایه گذاری کردن
fund اعتبار
fund موجودی دارائی
fund صندوق
fund وجه
fund دارائی
provident fund وجوه احتیاطی
point fund پاداش پایان فصل
imprest fund اعتبار مساعده
pension fund صندوق بازنشستگی
loan fund صندوق وام
relief fund وجوه اعانه
guarantee fund سپرده تضمینی
imprest fund اعتبار مربوط به پرداخت مساعده
reserve fund سرمایه احتیاطی
slush fund بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush fund پولی که از فروش مواد زاید آشپزخانهی کشتی به دست میآمد
fund-raising گردآوری اعانه
unemployment fund صندوق تامین بیکاری
sustentation fund اعانه برای روحانیون بی نوا
provident fund وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
sinking fund دخیره استهلاک دین
sinking fund ذخیره مخصوص پرداخت دیون ملی و مملکتی
sinking fund وجه استهلاکی
sinkin fund وجوه استهلاکی
revolving fund اعتبار در گردش
revolving fund تنخواه گردان
reserve fund وجوه اندوخته
reserve fund وجوه ذخیره
benevolent fund کمکبهانجمنخیریه
contingency fund وجوه احتیاطی
aid fund صندوق تعاون
current fund اموالی که سریعا "بتوان به پول تبدیل کرد
current fund نقدینه
amortization fund وجه استهلاک
contingent fund اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
consolidated fund سرمایه ذخیره
capital fund وجوه سرمایه
fund code کد اعتبارات
trust fund وجوه سپرده
mutual fund شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
trust fund سپرده
trust fund وجه امانی
emergency fund وجوه اضطراری
trust fund سرمایه امانی
trust fund وجوه متراکم شده
trust fund وجوه پس انداز شده
trust fund سپرده امانی
fund holder دارنده سهام قرضه دولتی
blended fund سرمایههای بهم منظم شده
army deposit fund سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
army deposit fund پس انداز انفرادی افراد
chaplain activities fund اعتبارمسجد
exchanged stabilization fund مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
chaplain activities fund اعتبار امور مذهبی
european monetary fund صندوق پولی اروپا
electronic fund transfer ارسال الکترونیکی دارائی
international monetary fund صندوق بین المللی پول
deposit fund account حساب تشکیل سرمایه
personal deposit fund اعتبارات مربوط به پس اندازافراد
deposit fund account اعتبار تشکیل سرمایه
craft revolving fund حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
exchanged stabilization fund صندوق تثبیت ارز
social insurance fund صندوق بیمههای اجتماعی
wage fund theory of wages نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com