Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
depth of hardening zone
عمق سختی
depth of hardening zone
عمق ناحیه سخت گردانی
Other Matches
after hardening
دوباره سخت کردن پلاستیک
hardening
سخت گردانی
hardening
سفت شدگی
hardening
سخت شدن
hardening strain
تغییر طول سخت گردانی
hardening room
اطاق سخت گردانی
strain hardening
سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
self hardening steel
فولاد خود سخت گردانی
selective hardening
سخت گردانی انتخابی
nitrogen hardening
سخت گردانی ازتی
air hardening
سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
age hardening
سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
rapid hardening
زود سخت
age hardening
سخت گردانی زمانی
precipitation hardening
سخت گردانی رسوبی
radiation hardening
سخت گردانی تابشی
temper hardening
سخت گردانی بازپخت
water hardening
سختگردانی با اب
hardening of mortars
سخت شدن ملاتها
hardening of concrete
سخت شدن بتن
hardening crake
ترک سخت گردانی
hardening constituent
جزء سخت گردانی
hardening furnace
کوره سخت گردانی
flame hardening
سخت گردانی سطح فلز توسط شعله
double hardening
سخت گردانی مضاعف
dispersion hardening
سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
hardening distortion
شکستگی سخت گردانی
case hardening
سخت گردانی سطحی
work hardening
سخت گردانی سرد
hardening and temper
بهتر کردن تشویه ی فولاد
work hardening
سخت کاری فلزات
broken hardening
سخت گردانی شکسته
quench age hardening
سخت گردانی و ترساندن
gas case hardening
سخت گردانی پوسته گازی
oil hardening steel
فولاد سخت گردانی روغنی
salt bath hardening
سخت گردانی حمام نمک
age hardening susceptibility
تقبل سخت گردانی زمانی
strain age hardening
سخت گردانی کرنشی زمانی
air hardening steel
فولاد هوا سخت شده
salt bath case hardening
سخت گردانی سطحی حمام نمک
high frequency induction hardening
سخت گردانی القایی فرکانس بالا
rapid hardening portland cement
سیمان پرتلند با مقاومت زیاد
gas fired hardening tempering furnace
کوره سخت گردانی و بازپخت گازسوز
mean depth
ژرفای میانگین
depth
گودی
mean depth
عمق متوسط
depth
قعر گودی
depth
عمق فرش
depth
قعر
depth
عمق
depth
ژرفا
in-depth
ژرف پژوه
depth
انتهای پرز
in-depth
ژرفکاو
in-depth
دقیق و عمیق
in-depth
ژرف پژوهانه
to be out of one's depth
از توانایی و یا مهارت
[کسی]
خارج بودن
depth
ارتفاع
depth
بازیگر سرنوشت ساز
in-depth
ژرفکاوانه
depth interview
مصاحبه عمقی
depth measurement
اندازه گیری عمق
depth of borehole
عمق سوراخ
depth harden
سخت کردن
depth gage
عمق سنج
depth measurement
سنجش گودی
depth analysis
تحلیل عمقی
depth bomb
بمب زیرابی
depth bomb
بمب عمل کننده در زیر اب
depth contour
خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
depth contour
تک ژرفا
depth contour
پربند عمق
depth curve
منحنیهای نمایش عمق اب
depth finder
ژرفایاب
depth of hole
عمق سوراخ
depth of case
عمق سختی
depth therapy
درمان عمقی
depth quening
سه بعدی کردن یک شی دوبعدی
depth psychology
روانشناسی عمقی
depth psychology
روانکاوی
depth psychology
تجزیه و تحلیل روانی
depth perception
ادراک عمق
depth of tooth
ارتفاع دندانه
depth of penetration
عمق نفوذ
depth of indentation
عمق فشردگی در جاده سازی اسفالت
depth of foundation
گودی پی
depth of foundation
عمق پی
depth of face
ریشه
depth of excavation
ژرفای گود
depth of draw
عمق کشش
depth of cut
عمق برش
depth of winter
چله زمستان
depth varies
عمق تغییرات
sphere depth
عمق کره ابی
depth stop
توقفعمیق
depth scale
مقیاسعمیق
depth of focus
نقطهعمیقکانون
depth adjustment
تنظیم عمیق
case depth
عمق مین
depth charge
بمب ضد زیر دریایی machine sounding echo
depth charge
خرج زیرابی بمب زیرابی
layer depth
که در ان سرعت صوت به حداکثر می رسد
depth charge
خرج عمیق
layer depth
عمق لایه اول اب دریا
average depth
عمق متوسط
depth charges
خرج عمیق
depth charges
خرج زیرابی بمب زیرابی
flange depth
عمق بال
effective depth
ارتفاع مفید
defense in depth
دفاع در عمق
periscope depth
پیرابین ژرفا
periscope depth
ژرفای پیرابینی
defense in depth
پدافند در عمق
keel depth
عمق ابخور ناو
It is over my head . It is out of my depth .
از فهم ودرک من خارج است
depth charges
بمب ضد زیر دریایی machine sounding echo
critical depth
عمق بحرانی
flange depth
ارتفاع لبه
flange depth
عمق لبه
Defined depth finder
تعریف عمق یاب
dial depth gage
عمق سنج مدرج
depth-of-field scale
مقیاسنمایشگرعمیق
sonic depth finder
ژرفایاب صوتی
depth of drill hole
عمق سوراخ مته شده
echo depth sounder
دستگاهی که عمق طنین را می سنجد
depth-adjustment mechanism
طرز کار تنظیم عمیق
depth charge armor
روکش بمب زیرابی
depth charge armor
حفاظ بمب زیرابی
depth of abutting gap faces
ارتفاع شکاف
depth-of-field preview button
زمینهدکمهعقببر
zone
بخش
inner zone
منطقه اتش داخلی
inner zone
منطقه داخلی
zone
منطقه عمل
zone
محوطه
zone
کمربند حبه باروت
zone
منطقه دفاعی
zone
نوار
zone
زون
zone
محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
zone
ناحیه دسته بندی
zone
منطقه Prohibited-Neutral-Occupation
zone
دفاع منطقهای
zone
ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
zone
حیطه محدوده
zone
منطقه ناحیه
zone
کمربند
zone
مدارات
zone
مدار
zone
حوزه
zone
ناحیهای شدن
zone
ناحیه
zone
منطقه
zone
قلمرو
zone
محات کردن جزو حوزهای به حساب اوردن
shadow zone
منطقه کور عمق اب
somatosensory zone
منطقه حسهای تنی
sublittoral zone
زون زیرکرانهای
sublittoral zone
نوار زیر کرانهای
strike zone
سیرمجاز گوی چوگان زن
strike zone
منطقه خط سیر
skip zone
منطقه کور رادیویی
landing zone
فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
separation zone
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
separation zone
منطقه حد
time zone
منطقه ساعتی جهانی
prohibited zone
منطقه ممنوعه
prohibited zone
حریم
plastic zone
منطقه ثانویه قیف انفجارگلوله
time zone
منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
buffer zone
منطقه تامین
buffer zone
منطقه پیشگیری
red zone
دایره قرمز صفحه هدفگیری
safety zone
بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
erogenous zone
ناحیه شهوتزا
saturated zone
منطقه اشباع
buffer zone
منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
sensitive zone
منطقه حساس
plastic zone
منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
tensile zone
منطقه کششی
zone of contact
محل برخورد
zone of fire
منطقه تیر
zone of fire
منطقه اتش منطقه تیراندازی
zone punch
سوراخ دسته بندی
zone purification
تصفیه منطقهای
zone refining
پالایش منطقهای
zone ride
کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
zone time
وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
zone of contact
ناحیه تماس
attacking zone
منطقهحمله
school zone
قلمرومدرسه
service zone
بخشسرویسزدن
battle zone
منطقهجنگی
exclusion zone
مکانممنوعه
zone of dispersion
منطقه پراکندگی گلوله ها
zone of aeration
منطقه هواگیر
zone of action
منطقه عملیات یکان
the frigid zone
منطقه افسرده
the frigid zone
منطقه منجمده
torrid zone
منطقه حاره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com