Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
depth scale
مقیاسعمیق
Search result with all words
depth-of-field scale
مقیاسنمایشگرعمیق
Other Matches
mean depth
عمق متوسط
depth
قعر
depth
عمق
depth
ژرفا
in-depth
ژرف پژوه
in-depth
ژرفکاوانه
in-depth
ژرف پژوهانه
in-depth
دقیق و عمیق
mean depth
ژرفای میانگین
depth
انتهای پرز
depth
عمق فرش
to be out of one's depth
از توانایی و یا مهارت
[کسی]
خارج بودن
depth
گودی
in-depth
ژرفکاو
depth
قعر گودی
depth
ارتفاع
depth
بازیگر سرنوشت ساز
It is over my head . It is out of my depth .
از فهم ودرک من خارج است
depth analysis
تحلیل عمقی
depth bomb
بمب زیرابی
depth stop
توقفعمیق
depth bomb
بمب عمل کننده در زیر اب
defense in depth
دفاع در عمق
defense in depth
پدافند در عمق
depth psychology
روانشناسی عمقی
layer depth
عمق لایه اول اب دریا
case depth
عمق مین
depth of focus
نقطهعمیقکانون
average depth
عمق متوسط
layer depth
که در ان سرعت صوت به حداکثر می رسد
depth adjustment
تنظیم عمیق
critical depth
عمق بحرانی
depth contour
خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
depth of foundation
گودی پی
depth of indentation
عمق فشردگی در جاده سازی اسفالت
depth of penetration
عمق نفوذ
depth of tooth
ارتفاع دندانه
depth of winter
چله زمستان
depth perception
ادراک عمق
depth psychology
تجزیه و تحلیل روانی
depth psychology
روانکاوی
depth quening
سه بعدی کردن یک شی دوبعدی
depth therapy
درمان عمقی
depth varies
عمق تغییرات
effective depth
ارتفاع مفید
sphere depth
عمق کره ابی
flange depth
ارتفاع لبه
flange depth
عمق لبه
depth of foundation
عمق پی
depth of face
ریشه
depth interview
مصاحبه عمقی
depth contour
تک ژرفا
depth contour
پربند عمق
depth curve
منحنیهای نمایش عمق اب
depth finder
ژرفایاب
depth gage
عمق سنج
depth harden
سخت کردن
depth measurement
اندازه گیری عمق
depth measurement
سنجش گودی
depth of borehole
عمق سوراخ
depth of hole
عمق سوراخ
depth of case
عمق سختی
depth of cut
عمق برش
depth of draw
عمق کشش
depth of excavation
ژرفای گود
flange depth
عمق بال
periscope depth
پیرابین ژرفا
depth charges
خرج زیرابی بمب زیرابی
depth charge
خرج زیرابی بمب زیرابی
depth charge
خرج عمیق
keel depth
عمق ابخور ناو
depth charges
خرج عمیق
depth charges
بمب ضد زیر دریایی machine sounding echo
depth charge
بمب ضد زیر دریایی machine sounding echo
periscope depth
ژرفای پیرابینی
depth of drill hole
عمق سوراخ مته شده
depth of hardening zone
عمق سختی
echo depth sounder
دستگاهی که عمق طنین را می سنجد
depth charge armor
روکش بمب زیرابی
depth charge armor
حفاظ بمب زیرابی
Defined depth finder
تعریف عمق یاب
dial depth gage
عمق سنج مدرج
depth-adjustment mechanism
طرز کار تنظیم عمیق
sonic depth finder
ژرفایاب صوتی
depth of hardening zone
عمق ناحیه سخت گردانی
depth of abutting gap faces
ارتفاع شکاف
depth-of-field preview button
زمینهدکمهعقببر
scale
مقیاس نقشه
scale value
ارزش مقیاسی
scale up
افزایش مقیاس
scale
قپان
scale
حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
scale
ترازو
scale
مقیاس کردن
scale
درجه بندی
scale up
افزایش به نسبت ثابت
scale
قطعه
scale
کار کردن با حجم کوچک یا بزرگ داده
scale
جدول
scale
ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
scale
شاخص
scale up
افزایش
scale
درجه
scale down
کاهش مقیاس
scale down
به نسبت ثابت
scale down
کاهش
t scale
مقیاس T
k scale
مقیاس ک
scale
مقیاس
scale down
کاهش تدریجی
to scale down
پایین اوردن ومطابق مقیاس قراردادن
scale
خطکش
scale
طبلک درجه
scale
طبله
scale
میزان مقیاس درجه
scale
مشابه 8865
scale
کمتریا افزایش نسبت
y scale
در عکس هوایی مایل مقیاسی خطی است که موازی با خط محوراصلی عرضها کشیده میشود
x scale
در عکس هوایی مایل مقیاس خطی است که موازی با خط افق حقیقی عکس کشیده میشودc
x scale
مقیاس طولی عکس
scale
ن
f scale
مقیاس اف
m f scale
مقیاس نرینگی- مادینگی
two scale
دو مقیاسی
to scale up or down
مقیاس چیزیرابزرگتر یاکوچکتر کردن
z scale
مقیاس " زی "
scale
نرخ دو مقدار
two scale
دودویی
scale
مقیاس گذاشتن
scale
دسته بندی
scale
فلس پشم
[این عامل اصلی کهنه جلوه نمودن فرش در اثر کنده شدن فلس از سطح پشم در اثر مرور زمان و راه رفتن بر روی فرش می باشد.]
z scale
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
precision scale
مقیاس دقیق
scale factor
ضریب اندازه
point scale
مقیاس امتیازی
scale factor
مقیاس گذاری
scale factor
پیمایش
plotting scale
خط کش مسافت یاب
scale of preferences
مقیاس برتریها
scale of preferences
مقیاس رجحانها
scale of balance
کپه
scale factor
ضریب مقیاس
percentile scale
مقیاس صدکی
ordinal scale
مقیاس ترتیبی
scale factor
ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
plateform scale
قپان سکوب دار
plotting scale
خط کش مختصات
product scale
مقیاس فراورده
numerical scale
مقیاس شماره بندی شده
micrometer scale
طبله اعدادجزیی مقیاس اعداد جزیی
needle scale
حرکت تعادلی روی یک پا
nominal scale
مقیاس اسمی
scale armor
زره پولک دار
return to scale
بازده نسبت به مقیاس
reasonable scale
مخارج متعارفه
nominal scale
شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
ration scale
مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
nominal scale
مقیاس
ration scale
مقیاس نسبتی
rating scale
مقیاس درجه بندی
range scale
طبله مسافت
psychological scale
مقیاس روانی
scale board
تخته نازک
numerical scale
مقیاس عددی
photographic scale
مقیاس عکاسی
range scale
طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
micrometer scale
طبله میکرومتر
on a grand scale
<adv.>
در مقیاس بزرگ
height scale
پایهارتفاع
graduated scale
ترازویدرجهدار
distance scale
مقیاسمسافت
cine scale
صفحهنشانگر
Celsius scale
درجهیسیلیوس
aperture scale
دهانهمقیاسدرجه
altitude scale
ارتفاعدیجیتالی
Richter Scale
درجهی ریشتر
Richter Scale
میزان ریشتر
kitchen scale
ترازویآشپزخانه
latitude scale
مقیاسجغرافیایی
letter scale
مقیاسنامهها
on a grand scale
<adv.>
به مقدار زیاد
exposure scale
جدول پرتوگیری
[عکاسی]
At the rate of . On a scale of .
به میزان
vernier scale
قالبنمایش
transfer scale
پایهانتقال
tempo scale
میزانتمپو
scale leaf
برگقطعهای
sight scale
مقیاس نشانه روی
windage scale
مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
windage scale
مقیاس تغییر سمت
stanine scale
مقیاس نه بخشی
splash scale
طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
spectral scale
مقیاس طیفی
site scale
دستگاه تراز توپ
site scale
طبله تراز
sight scale
طبله نشانه روی
scale of weights
جدول وزنهایی که اسب مسابقه باید تحمل کند
scale of project
وسعت طرح
scale of project
اندازه طرح
swan scale
تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com