Total search result: 201 (9 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
design points |
ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد |
|
|
Other Matches |
|
points |
پلاتین دلکو |
points |
قطبهای پلاتین |
at all points |
در همه نقاط |
at all points |
درهمه جا |
decimal points |
ممیز اعشار |
points of view |
نقطه نظر |
points of view |
دیدگاه |
points of view |
نظریه |
points of view |
دید |
decimal points |
نقطه اعشار |
decimal points |
ممیز اعشاری |
decimal points |
ممیز |
win on points |
پیروزی با امتیاز |
the four cardinal points |
جهات اربعه |
stadia points |
تارهای فاصله سنج دردوربینهای چشمی و نقشه برداری |
quadrantal points |
جهات فرعی |
quadrantal points |
نقاط یا قطبهای دستگاه جهت یابی هواپیما |
pressure points |
نقطههای گیرنده فشار |
p is nine points of the law |
تصرف شرط عمده مالکیت است |
needle points |
نوکهای سوزنی |
loss on points |
باخت با امتیاز |
lagrangian points |
نقاط لاگرانژی |
vital points |
نقاط حساس بدن |
points of view |
لحاظ |
intercardinal points |
جهات فرعی |
interactional points |
نقاط تماس |
interactional points |
نقاط تلاقی |
ignition points |
پلاتین دلکو |
contact points |
نوکهای کنتاکت |
fourteen points |
طرح برنامهای برای صلح که "وودرو ویلسن " رئیس جمهور امریکا در 8 ژانویه 8191 ضمن خطابهای به کنگره امریکا اعلام کرد و درواقع پیامی به کلیه ملل ودول جهان تلقی شد |
cardinal points |
جهات اصلی |
cardinal points |
چهار جهت اصلی |
key points |
نقاط مهم |
crossing points |
نقطه تلاقی |
crossing points |
محل برخورد دو خط |
crossing points |
نقطه تقاطع نقطه تلاقی |
ignition points |
پلاتین |
awarding of points |
امتیاز دادن |
key points |
نقاط حساس |
intermediate points |
جهات میانی |
fourteen points |
اصول چهارده گانه |
points of order |
اخطار نظامنامهای |
check-points |
علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما |
match points |
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه |
match points |
اخرین امتیاز |
boiling points |
نقطه غلیان |
boiling points |
درجه جوش |
boiling points |
عصبانیت |
boiling points |
نقطه جوش |
turning points |
نقطه برگشت |
talking points |
نکته یا دلیل مهم بحث وگفتگو |
freezing points |
درجه یخ بندان |
rallying points |
محل تجمع مجدد |
rallying points |
محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها |
exclamation points |
علامت تعجب |
exclamation points |
این علامت ! |
turning points |
مرحله قاطع نقطه تحول |
turning points |
نقطه چرخش |
turning points |
نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود |
turning points |
نقطه لولای چرخش |
freezing points |
نقطه انجماد |
distance between two points |
فاصله دو نقطه [ریاضی] [فیزیک] |
points motor |
موتورپلاتینی |
points of sailing |
نقاطقایقسواری |
points signal |
نقاطعلامتدار |
points lever |
اهرم پلاتینی |
check-points |
محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله |
To score points. |
امتیاز آوردن ( ورزش ) |
To win on points. |
با امتیاز برنده شدن ( در مسابقات ) |
direction of points |
جهتیاب |
sticking points |
نکتهی مورد بحث یا منازعه |
sticking points |
نقطهی عدم تحرک |
sticking points |
مرز ناجنبایی |
sticking points |
نکتهیاصلی |
sticking points |
حدی که پس از آن شخص یا چیز از جا حرکت نمیکند |
manually-operated points |
مدیریتدستینقاط |
cardinal points effect |
اثر چهار جهت اصلی |
cardinal points effect |
اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین |
bay with black points |
کهر دست وپا مشکی |
all points addressable mode |
حالت گرافیکی که در آن هر پیکسل جداگانه قابل آدرس دهی است و رنگ و خصوصیات آن تعریف شده اند |
remote-controlled points |
نقطهکنترلازراهدور |
bay with black points |
قره کهر |
all points addressable graphics |
نگاره سازی نشان دهی به همه نقاط |
design |
آرایش [سازمانی یا سیستمی] |
design |
ترکیب [سازمانی یا سیستمی] |
design |
ساخت [سازمانی یا سیستمی] |
design |
طراحی محصولات |
design |
پروژه دادن طرح دادن طرح کردن برنامه |
design |
نقشه کشیدن |
before after design |
طرح پیش- پس |
design |
مشخصاتی برای طراحی یک محصول |
design |
برنامه ریزی یا رسم چیزی پیش از ساخت یا تولید |
design |
مقصود |
design |
مشابه 2979 |
design |
زمینه |
design |
نظرات و موضوعات مربوطه در یک مدار |
design |
ساخت |
design |
طرح |
design |
پروژه طرح |
design |
طراحی |
design |
خیال |
design |
تدبیر قصد |
design |
طرح کردن |
design |
نقش نگار |
design |
نقشه |
design |
طرح ریزی کردن |
design |
:طرح |
design |
طرح و محاسبه |
design |
تخصیص دادن |
design |
قصد کردن تعمد |
design |
قصدکردن |
design |
طراحی کردن |
design |
: طرح کردن |
design |
قصد |
design |
نیت |
design |
عمد |
design |
مدل |
crane design |
طرح پرنده درنا [این طرح بیشتر در فرش چین و مغولستان به نشانه طول عمر بکار می رود.] |
curved design |
نماد گردان |
design development |
آماده سازی و تکمیل نقشه فرش |
curved design |
افشان |
diamond design |
طرح قاب لوزی [که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.] |
curved design |
پیچشی |
Cypress design |
طرح درخت سرو [سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.] |
daffodil design |
طرح گل نرگس زرد [این نگاره در قالی های بافته شده حواشی کویر مانند کرمان بیشتر بکار می رود.] |
crowned design |
نماد تاج دار |
cartoon design |
نقشه شطرنجی فرش برای نشان دادن محل گره زدن |
simple design |
طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.] |
What is the motive ( design) ? |
غرض از اینکار چیست ؟ |
At last she carried out her design . |
بالاخره کارخودش را کرد |
acanthus design |
طرح پیچک [الهام گرفته شده از گیاهی به همین نام یعنی آکانتوس که بیشتر در طرح گل فرنگ یا گوبلن دیده می شود] |
alinik design |
واژه ترکی به معنای طرح محرابی یا جانمازی |
animal design |
طرح حیواندار [شکل حیوان در فرش های حیواندار و گل باغی] |
anomal design |
طرح تلفیقی |
anomal design |
طرح شلوغ و بدون تقارن |
blossom design |
طرح شکوفه دار در طرح فرنگ و فرش چین |
To have design on someone . To malign someone . |
برای کسی مایه آمدن ( گرفتن ) |
bouquet design |
طرح دسته گلی مانند گل فرنگ |
bush design |
طرح بوته و چمنزار |
Afshar design |
طرح افشاری [ابعاد فرش مربع شکل بوده و بیشتر در فارس و کرمان با زمینه کف ساده صورتی و نارنجی بوجود آمده و لچک و ترنج و قندیل بکار رفته در طرح با استفاده از خطوط هندسی بافته می شوند] |
dominant design |
طرح اصلی |
Chrysanthemum design |
طرح گل داوودی که بیشتر در فرش های چینی بکار می رود |
plain design |
طرح بدون نقش و نگاره |
plain design |
طرح کف ساده |
pine design |
طرح درخت کاج [که بیشتر در طرح های بندی خشتی و درختی بکار می رود.] |
peach design |
نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.] |
non-directional design |
طرح فراگیر [این نوع طرح در نقاط مختلف بافت دارای جذابیت خاص خود بوده و حالت تکراری فرش های معمول را ندارد.] |
Mosque design |
طرح مسجد و گنبد |
Monumental design |
طرح آثار باستانی |
Mohtasham design |
طرح محتشمی [اینگونه طرح ها منسوب به استاد محتشم کاشانی بافنده مشهور کاشان می باشد.] |
Miri design |
طرح بته میری [طرح بته جقه] [این طرح که جلوه ای از درخت سرو را نشان می دهد بصورت ردیف های تکراری و قرینه کل فرش را در بر می گیرد.] |
pomegrenate design |
طرح گل اناری [این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.] |
prayer design |
طرح محرابی |
prayer design |
طرح سجاده ای |
environmental design |
طراحی محیطی |
zara design |
نقش محرمات [قدیمی ترین نقش شناخته شده فرش بصورت ساده و نوارهای موازی در طول فرش بافته می شود.] |
vase design |
طرح گلدانی [طرح های اولیه آن به حدود چهارصد سال پیش باز می گردد و وجه مشترک طرح های گلدانی استفاده از یک یا چند گلدان در متن فرش بوده که انواع پیچک و گل ها از درون آن به اطراف فرش گسترش می یابد.] |
tulip design |
طرح گل لاله [گاه اطراف ترنج مرکزی را با آن تزئین می کنند.] |
trefoil design |
طرح های سه گوش [بیشتر در حاشیه قالی بکار می رود و معمولا در لا به لای نگاره های دیگر خصوصا اسلیمی ها دیده می شود.] |
star design |
طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.] |
square design |
طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.] |
scattered design |
طرح افشان [طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.] |
rhomb design |
طرح قاب لوزی [این طرح گاه مانند قاب خشتی کل متن را می پوشاند و گاه به تعداد محدود در مرکز فرش حالت یک ترنج را به آن می بخشد.] |
miniature design |
طرح مینیاتوری |
Mingle design |
طرح تلفیقی [ادغام کردن طرح ها با یکدیگر] |
Minaret design |
طرح مناره با الهام گرفتن از مساجد |
garden design |
طرح باغی [با تقسیمات مستطیلی بصورت باغچه ها و چهارباغ و حوض و آبروها. این طرح از قرن بازدم میلادی مشاهده شد و جلوه ای از حیاط خانه ها و کاخ ها را نشان می دهد.] |
flower design |
طرح افشان گل [این طرح جلوه ای از طرح لچک ترنج شاه عباسی است با تعداد زیادی گل که در کل متن ترنج خاصی را جلوه گر می سازد.] |
floral design |
طرح گل و بته [قدیمی ترین فرش بافته شده با این طرح مربوط به قرن هجدهم میلادی در منطقه قفقاز روسیه می باشد. این طرح به گونه های مختلف بافته شده و ریشه در فرهنگ کشور دارد مثل گل لاله در فرش ترکیه.] |
fish design |
طرح ماهی درهم یا هراتی [این نوع طرح به گونه های مختلف در فرش ایران، ترکیه، چین و هند بکار گرفته می شود.] |
design and construction |
طراحی و ساخت |
Jaff design |
طرح جاف [جاف از روستاهای کردستان می باشد و از قدیم به بافت انواع کیسه های خورجینی و دستی شهرت داشته است. طرح ها اکثرا لوزی شکل بوده و لبه ها حالت قالب دارند.] |
Eastern design |
طرح های شرقی [مربوط به شرق آسیا ] |
dragon design |
طرح اژدها [در فرش های چین که مظهر قدرت امپراتور است. این طرح را به قرن شانزدهم میلادی نسبت داده و بعضی ریشه آن را کرمان می دانند.] |
dominant design |
طرح غالب |
geometric design |
طرح هندسی [این طرح در ابتدا بخاطر ذهنی بافی و سهولت بیشتر در بافت، بین عشایر و روستاها شهرت یافت. ولی امروزه هم به صورت ساده گذشته و هم بصورت پیچیده بین بافندگان استفاده می شود.] |
horned design |
طرح شاخدار [یا شاخ گوزن] |
horse design |
نقش اسب [در اغلب طرح های شکارگاهی از این حیوان استفاده می شود.] |
Millefleurs design |
طرح هزاران گل [در این طرح که نمونه قدیمی موجود آن مربوط به قرن هجدهم میلادی است در کشمیر بصورت محرابی بافته شده و در محراب را با انواع شکوفه ها و گل ها تزئین کرده اند.] |
lozenge design |
طرح لوزی شکل [که به حالت های مختلف در طرح ها از آن استفاده می شود.] |
lattice design |
طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.] |
structural design |
طرح و محاسبات ساختمانی |
karachoph design |
لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.] |
kikalak design |
طرح قوچ [در ترکی این واژه به معنای شاخ قوچ می باشد. این طرح در فرش های ترکیه بکار رفته و بصورت قرینه در چهار طرف نقطه مرکزی بافته می شود.] |
intricate design |
نقش پیچیده، درهم و مشکل |
inclusive design |
طرح جامع و کامل [فراگیر] |
hunting design |
طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.] |
dominant design |
زمینه اصلی |
computer design |
طراحی کامپیوتری |
elastic design |
طرح ارتجاعی |
elastic design |
طرح پلاستیکی |
eco design |
بوم ارایی |
distributed design |
طرح توزیعی |
design strength |
مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل |
design strength |
مقاومت محاسباتی |
design speed |
سرعت مشخصه تندی پایه |
design speed |
سرعت مبنا |
elastic design |
طرح و محاسبه در محیط ارتجاعی |
experimental design |
طرح ازمایش |
functional design |
طرح وفیفهای |