Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
design strength
مقاومت محاسباتی
design strength
مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل
Other Matches
strength
مقاومت
it is too much for my strength
فوق نیروی من است
strength
نیرومندی
strength
استحکام
strength
دوام
on the strength of
باستناد
strength
قوه توانایی
strength
قوت
strength
زور
strength
نیرو
on the strength of
باتکا
it is too much for my strength
زورمن به ان نمیرسد
it is beyond my strength
فوق نیروی من است
strength
استعداد رزمی
it is beyond my strength
زورمن به ان نمیرسد
strength
قدرت
strength
شدت
strength
توان رزمی تعداد نفرات
strength
قدرت رزمی استعداد نفری
dielectric strength
استحکام شکست
flexural strength
توان خمشی
level of strength
میزان استعداد رزمی
muscular strength
وی ماهیچه
level of strength
سطح استعداد رزمی
ionic strength
قدرت یونی
shearing strength
طول برشکاری
fatigue strength
استحکام خستگی
end strength
استعداد نهایی
ego strength
نیرومندی خود
effective strength
استعدادرزمی موجود
effective strength
استعداد رزمی موثر
dynamic strength
مقاومت دینامیکی
disruptive strength
استحکام انقطاع
dielectric strength
استحکام دی الکتریک
dielectric strength
قدرت دی الکتریک
dielectric strength
پایدار دی الکتریکی
strength of current
شدت جریان
field strength
شدت میدان
insulation strength
استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
initial strength
استحکام اولیه
impact strength
استحکام ضربهای
impact strength
استحکام برخورد
hot strength
استحکام گرمایی
habit strength
نیرومندی عادت
grid strength
سیگنال شبکه
flexural strength
تاب خمشی
flexural strength
مقاومت خمشی
current strength
شدت جریان
muscular strength
زور بازو
tensile strength
تاب کششی
tensile strength
استحکام کششی
they overtax our strength
بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
torsional strength
استحکام پیچشی
ultimate strength
مقاومت نهائی
ultimate strength
مقاومت نهایی
ultimate strength
حاصلضرب بیشترین بار ممکن
ultimate strength
مقاومت یا استحکام نهایی
unit strength
قدرت رزمی یکان
unit strength
استعدادیکان
virile strength
نیروی مردانه
virile strength
قوت مردی
yield strength
تاب ارتجاعی
tower of strength
<idiom>
پشتیبانی محکم
knot strength
استحکام گره
tensile strength
توان کششی
nonoperating strength
پرسنل غیر فعال
ultimate strength
تاب
nonoperating strength
جمعی غیرفعال در یکان
pole strength
شدت قطب
strength weld
جوشکاری مقاومتی
response strength
نیرومندی پاسخ
shear strength
مقاومت برشی
shear strength
استقامت برشی
signal strength
شدت صوت
strength group
گروه عمده قوای دریایی درعملیات اب خاکی
strength of magnetism
شدت مغناطیسی
strength of materials
مقاومت مصالح
strength properties
خصوصیات استحکام
strength ratio
نسبت استحکام
superego strength
نیرومندی فراخود
tensile strength
مقاومت کششی
tear strength
مقاومت
[در برابر پارگی]
creep strength
پایداری خزشی
cold strength
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
characteristic strength
مقاومت مشخصه
characteristic strength
مقاومتی که احتمال عدم حصول واقعی ان ضعیف میباشد
compressive strength
تاب فشردگی
command strength
استعداد یکان
compression strength
مقاومت فشاری
crushing strength
مقاومت خرد شدن
compression strength
توان فشاری
creep strength
مقاومت خزشی
compression strength
تاب فشاری
assiciative strength
نیرومندی تداعی
accountable strength
استعداد قابل توجه
accountable strength
استعداد قابل محاسبه
compressive strength
قابلیت یک جسم برای مقاومت در برابر نیروی فشاری یانیرویی که گرایش به فشردن موتاه کردن و متراکم کردن ان دارد
compression strength
استحکام فشاری
attached strength
استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
average strength
استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
buckling strength
استحکام خمشی
bending strength
مقاومت خمشی
strength in bending
مقاومت خمشی
bond strength
قدرت پیوند
cube strength
مقاومت نمونه مکعبی
crushing strength
تاب گسیختگی
authorized strength
استعداد مجاز
bending fatigue strength
مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
ultimate tensile strength
حد نهایی کشش و استحکام نخ
[قبل از پاره شدن]
intrinsic fatigue strength
استحکام فرسودگی ذاتی
izod impact strength
استحکام ضربه ایزوتوپ
authorized strength of theater
استعداد مجاز صحنه عملیات از نظر پرسنلی
electric field strength
شدت میدان الکتریکی
soil shear strength
قدرت مقاومت خاک در مقابل گلوله یا نفوذ ان
cadre strength column
ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
high strength steel
فولاد با استحکام عالی
high temperature strength
استحکام حرارتی
torsional fatigue strength
استحکام فرسودگی پیچشی
transverse bending strength
استحکام خمشی
ultimate compressive strength
حداکثر مقاومت دربرابر فشار
strength under tangential loading
مقاومت دربرابر عاملهای مماسی
field strength meter
سنجه شدت میدان
magnetic field strength
شدت میدان مغناطیسی
effective habit strength
حد موثر نیرومندی عادت
elastic limit tensile strength
elastometer ratio
measurement of wind strength: anemometer
اندازهگیریجهتباد
high strength cast iron
چدن با استحکام عالی
creep strength at elevated temperatures
مقاومت خزشی در دمای بالا
elastic limit tensile strength
دستگاه اندازه گیری الاستیسیته ارتجاع سنج
creep strength depending on time
پایداری خزشی تابع زمان
line of magnetic field strength
خط میدان مغناطیسی
line of electric field strength
خط شدت میدان الکتریکی
design
تدبیر قصد
design
نقشه کشیدن
design
برنامه ریزی یا رسم چیزی پیش از ساخت یا تولید
design
نقش نگار
design
طرح ریزی کردن
design
مدل
design
ساخت
design
طرح و محاسبه
design
طرح
design
طراحی
design
مقصود
design
خیال
design
زمینه
design
طراحی کردن
design
مشابه 2979
design
مشخصاتی برای طراحی یک محصول
design
طراحی محصولات
design
نظرات و موضوعات مربوطه در یک مدار
design
پروژه طرح
design
پروژه دادن طرح دادن طرح کردن برنامه
design
قصد کردن تعمد
design
عمد
design
نیت
design
قصد
design
:طرح
design
نقشه
design
قصدکردن
design
تخصیص دادن
design
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
design
: طرح کردن
design
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
design
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
before after design
طرح پیش- پس
design
طرح کردن
miniature design
طرح مینیاتوری
alinik design
واژه ترکی به معنای طرح محرابی یا جانمازی
animal design
طرح حیواندار
[شکل حیوان در فرش های حیواندار و گل باغی]
Millefleurs design
طرح هزاران گل
[در این طرح که نمونه قدیمی موجود آن مربوط به قرن هجدهم میلادی است در کشمیر بصورت محرابی بافته شده و در محراب را با انواع شکوفه ها و گل ها تزئین کرده اند.]
Mohtasham design
طرح محتشمی
[اینگونه طرح ها منسوب به استاد محتشم کاشانی بافنده مشهور کاشان می باشد.]
anomal design
طرح تلفیقی
blossom design
طرح شکوفه دار در طرح فرنگ و فرش چین
Minaret design
طرح مناره با الهام گرفتن از مساجد
Mingle design
طرح تلفیقی
[ادغام کردن طرح ها با یکدیگر]
Miri design
طرح بته میری
[طرح بته جقه]
[این طرح که جلوه ای از درخت سرو را نشان می دهد بصورت ردیف های تکراری و قرینه کل فرش را در بر می گیرد.]
anomal design
طرح شلوغ و بدون تقارن
acanthus design
طرح پیچک
[الهام گرفته شده از گیاهی به همین نام یعنی آکانتوس که بیشتر در طرح گل فرنگ یا گوبلن دیده می شود]
Monumental design
طرح آثار باستانی
Mosque design
طرح مسجد و گنبد
star design
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
pine design
طرح درخت کاج
[که بیشتر در طرح های بندی خشتی و درختی بکار می رود.]
trefoil design
طرح های سه گوش
[بیشتر در حاشیه قالی بکار می رود و معمولا در لا به لای نگاره های دیگر خصوصا اسلیمی ها دیده می شود.]
tulip design
طرح گل لاله
[گاه اطراف ترنج مرکزی را با آن تزئین می کنند.]
vase design
طرح گلدانی
[طرح های اولیه آن به حدود چهارصد سال پیش باز می گردد و وجه مشترک طرح های گلدانی استفاده از یک یا چند گلدان در متن فرش بوده که انواع پیچک و گل ها از درون آن به اطراف فرش گسترش می یابد.]
zara design
نقش محرمات
[قدیمی ترین نقش شناخته شده فرش بصورت ساده و نوارهای موازی در طول فرش بافته می شود.]
environmental design
طراحی محیطی
To have design on someone . To malign someone .
برای کسی مایه آمدن ( گرفتن )
square design
طرح خشتی
[طرح مربع شکل]
[این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
simple design
طرف کف ساده
[هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
non-directional design
طرح فراگیر
[این نوع طرح در نقاط مختلف بافت دارای جذابیت خاص خود بوده و حالت تکراری فرش های معمول را ندارد.]
peach design
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
plain design
طرح بدون نقش و نگاره
pomegrenate design
طرح گل اناری
[این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
prayer design
طرح محرابی
prayer design
طرح سجاده ای
rhomb design
طرح قاب لوزی
[این طرح گاه مانند قاب خشتی کل متن را می پوشاند و گاه به تعداد محدود در مرکز فرش حالت یک ترنج را به آن می بخشد.]
scattered design
طرح افشان
[طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.]
At last she carried out her design .
بالاخره کارخودش را کرد
Afshar design
طرح افشاری
[ابعاد فرش مربع شکل بوده و بیشتر در فارس و کرمان با زمینه کف ساده صورتی و نارنجی بوجود آمده و لچک و ترنج و قندیل بکار رفته در طرح با استفاده از خطوط هندسی بافته می شوند]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com