English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (8 milliseconds)
English Persian
design take off weight حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
Search result with all words
design gross weight حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
design landing weight حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
design maximum weight حداکثر وزن محاسبه شدهای برای اعمال تنش به ساختمان هواپیما
Other Matches
weight average molecular weight میانگین وزنی وزن مولکولی
weight فشار
weight قطعه سرب درکیف زین برای جبران کمبودوزن اسب
weight بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
weight چیزسنگین
weight میزان
weight لنگر
weight سنگین کردن
weight سنگینی
weight نزن
weight بارکردن
weight وزن
weight وزن دادن
weight گرانی
weight سنگ وزنه
self weight ویژه وزن
self weight خود وزن
it is of no weight قدرواهمیتی ندارد
weight in وزن کشی
toe weight وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
short weight وزنه کم
total weight وزن کل
unit weight وزن مخصوص
unit weight وزن واحد
curb weight وزن کل خودرو با سوخت وتجهیزات
cross weight وزن ناخالص
counter weight وزنه مقابل
to carry weight نفوذ یا اهمیت داشتن
the weight is kilogrammes ان 5 کیلوگرم است
net weight وزن کلی
specific weight وزن ویژه
statistical weight احتمال ترمودینامیکی
statistical weight وزن اماری
the weight is kilogrammes وزن
specific weight سنگینی ویژه
specific weight وزن مخصوص
gross weight وزن ناخالص
formula weight وزن فرمولی
it pulls its weight نسبت به سنگینی خودش خوب می کشد
fixed weight وزن ثابت
laden weight وزن کلی خودرو با بار
landed weight وزن کالا هنگام تخلیه
landing weight وزن فرود
landing weight وزن با هنگام تخلیه
equivalent weight وزن هم ارز
heavy weight 38+ کیلوگرم
heavy weight 18+ کیلوگرم
gross weight وزن ناویژه
gross weight وزن کل هواپیما یاخودرو با بار وزن خالص
gross weight وزن کل
gross weight وزن با فرف
he is half your weight وزن او نصف وزن شما است
heavy weight سنگین وزن
equivalent weight وزن معادل
empty weight وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
letter weight کاغذ نگاه دار
operating weight وزن عملیاتی
paper weight کاغذ نگهدار
paper weight وزنه
ramp weight حداکثر وزن ممکن هواپیما
heavy weight 001 کیلوگرم
net weight وزن خالص
light weight سبک وزن در اصطلاح کشتی و مشت زنی و مانندانها
maximum take off weight حداکثر وزن برخاستن
middle weight میانه
drop weight وزن سقوطی
draw weight نیروی لازم برای کشیدن زه
milliequvalent weight وزن هم ارز میلی گرمی
molecular weight وزن مولکولی
molecular weight جرم مولکولی
short weight سنگ کم
counter weight پاسنگ
light-weight سر خالی
weight ton تن سنگین
weight throw پرتاب وزنه
weight the sugar قند را بکشید
weight ratio نسبت وزن
weight program تمرین وزنه برداری
weight percent درصد وزنی
weight of solids وزن ذرات
weight man پرتابگر وزنه یا چکش پرتابگر چکش
weight lifting وزنه برداری
dead weight وزن خشکه
dead weight وزن بی اوار
weight training بدن سازی
weight zone مربع وزن گلوله
carpet weight وزن فرش
to lose weight لاغر شدن
throw one's weight around <idiom> ازنفوذ کسی برای رسیدن به چیزی استفاده کردن
put on weight <idiom> افزایش وزن
pull one's weight <idiom> کارها را تقسیم کردن
You are going to gain weight. if you let yourself go. اگر جلوی خودت را نگیری چاق می شوی
weight trainer آموزندهوزنه
weight trainer مربیوزنه
sliding weight وزنمتحرک
where is the kilogramme weight ? وزنه ....
where is the kilogramme weight ? سنگ کیلوگرم کجاست
wet weight وزن خالص مایعاتی که معمولا هنگام کارکردن وجوددارند
dead weight ویژه وزن
dead weight خودوزن
counter weight وزنه تعادل
bat weight وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
weight function تابع وزنی
beta weight وزن بتا
weight belt کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
bow weight وزن کمان
brake weight لنگر
volumetric weight وزن حجمی
weight by volume وزن حجمی
certificate of weight گواهی وزن
weight and measures سنگ و اندازه
unladen weight وزن کامل خودرو
unladen weight وزن ناخالص خودرو
basis weight وزن پایه
avoirdupois weight اوزان و مقیاسات اجناس
dead weight کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weight وزن خالص وسیله حمل ونقل بدون بار
make weight سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
make weight سر وزن رسیدن وزنه بردار
make-weight سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
make-weight سر وزن رسیدن وزنه بردار
middle weight میان وزن
atomic weight وزن اتمی
weight lifter وزنه بردار
weight index شاخص موزون
atomic weight وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
atomic weight جرم اتمی
atomic weight wt.at :symb
design : طرح کردن
design آرایش [سازمانی یا سیستمی]
design ترکیب [سازمانی یا سیستمی]
design ساخت [سازمانی یا سیستمی]
design زمینه
design مقصود
design عمد
design نیت
design قصد
design پروژه دادن طرح دادن طرح کردن برنامه
design طراحی کردن
design طراحی
design قصد کردن تعمد
design خیال
design برنامه ریزی یا رسم چیزی پیش از ساخت یا تولید
design مشابه 2979
design مشخصاتی برای طراحی یک محصول
design تدبیر قصد
design نظرات و موضوعات مربوطه در یک مدار
design پروژه طرح
design طرح ریزی کردن
design نقشه کشیدن
design طرح
design نقشه
design قصدکردن
design تخصیص دادن
design طراحی محصولات
design طرح و محاسبه
design ساخت
design نقش نگار
design طرح کردن
design مدل
design :طرح
before after design طرح پیش- پس
size weight illusion خطای ادراکی اندازه- وزن
special weight race مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد
dead weight tonnage گنجایش باری
area weight balance ترازوی مسطح
sash balancing weight پارسنگ
weight and balance sheet برگ بازرسی تعادل وزن هواپیما
maximum landing weight حداکثر وزن فرود
sash balancing weight وزنه متعادل کننده
power to weight ratio نسبت وزن اتومبیل به نیروی اسب ان
weight for age race مسابقه اسبها با وزنهای طبق جدول سنی
molecular weight distribution توزیع وزن مولکولی
molecular weight determination تعیین وزن مولکولی
To weight up the pros and cons of something . مطلبی راسبک وسنگین کردن (بررسی کردن )
light weight concrete بتن سبک
governor balance weight وزنه تعادل رگولاتور
gram atomic weight وزن گرمی اتم
gram atomic weight وزن اتمی به گرم
gram equivalent weight وزن گرمی هم ارز
gram equivalent weight وزن هم ارز- گرم
gram formula weight وزن فرمولی به گرم
To weight the pros and cons of something. خوب وبد چیزی را بررسی کردن (سنجیدن )
light weight cable کابل سبک
effective unit weight وزن مخصوص موثر
ankle/wrist weight کمربندلاغری
gram moleculare weight وزن مولکول گرم
aitcraft operating weight وزن اصلی هواپیما
light weight unit واحد ساختمانی سبک
light weight concrete بتن سبک
crane design طرح پرنده درنا [این طرح بیشتر در فرش چین و مغولستان به نشانه طول عمر بکار می رود.]
bouquet design طرح دسته گلی مانند گل فرنگ
bush design طرح بوته و چمنزار
crowned design نماد تاج دار
cartoon design نقشه شطرنجی فرش برای نشان دادن محل گره زدن
Chrysanthemum design طرح گل داوودی که بیشتر در فرش های چینی بکار می رود
cloud design طرح ابری که بیشتر در فرش های چینی دیده می شود و حالتی از ابر را نشان می دهد
trefoil design طرح های سه گوش [بیشتر در حاشیه قالی بکار می رود و معمولا در لا به لای نگاره های دیگر خصوصا اسلیمی ها دیده می شود.]
Afshar design طرح افشاری [ابعاد فرش مربع شکل بوده و بیشتر در فارس و کرمان با زمینه کف ساده صورتی و نارنجی بوجود آمده و لچک و ترنج و قندیل بکار رفته در طرح با استفاده از خطوط هندسی بافته می شوند]
system's design مدل سیستم طرزساخت سیستم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com