Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 156 (8 milliseconds)
English	Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
hydrogen flame detector	اشکارساز شعلهای هیدروژن
Other Matches
oxy hydrogen flame	شعله اکسی ئیدروژن
flame ionization detector	اشکارساز یونش شعلهای
hydrogen	هیدروژن
hydrogen	ئیدروژن
hydrogen	H :symb
hydrogen ion	یون +H با بار الکتریکی مثبت
active hydrogen	هیدروژن فعال
acid hydrogen	هیدروژن اسیدی
hydrogen bombs	بمب هیدروژنی
hydrogen bomb	بمب ترکیبی اتمی
tertiary hydrogen	هیدروژن 3 درجه
heavy hydrogen	هیدروژن سنگین
tertiary hydrogen	هیدروژن نوع سوم
secondary hydrogen	هیدروژن درجه دوم
secondary hydrogen	هیدروژن 2 درجه
hydrogen bonding	پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
liquid hydrogen	هیدروژن مایع
light hydrogen	هیدروژن سبک یا معمولی
labile hydrogen	هیدروژن تند اثر
hydrogen sulphide	سولفید هیدروژن
hydrogen like orbital	اوربیتال هیدروژن مانند
hydrogen like atom	اتم هیدروژن مانند
hydrogen ion	یون هیدرونیوم
hydrogen embrittleness	فقدان چقرمگی بعلت وجودهیدروژن در داخل جسم میباشد
hydrogen embrittleness	شکستگی هیدروژنی
hydrogen bond	پیوند هیدروژنی
hydrogen bomb	بمب هیدروژنی
hydrogen bombs	بمب ترکیبی اتمی
hydrogen peroxide	2O 2H
hydrogen peroxide	اب اکسیژنه
oxy hydrogen blowpipe	بوری زرگری
oxy hydrogen welding	جوشکاری اکسی ئیدروژن
intramolecular hydrogen bond	پیوند هیدروژنی درون مولکولی
intermolecular hydrogen bond	پیوند هیدروژنی بین مولکولی
sodium hydrogen carbonate	سدیم هیدروژن کربنات
standard hydrogen electrode	الکتورد هیدروژن استاندارد
liquid hydrogen tank	مخزنهیدروژنمایع
hydrogen depleted structure	ساختار هیدروژن زدوده
atomic hydrogen welding	جوشکاری هیدروژنی
atomic hydrogen arc welding	جوش قوسی بوسیله اتم هیدروژن
to flame up	بهیجان امدن
flame	برافروختگی
flame	ارسال پیام نامناسب به کاربر
flame	مشتعل شدن تابش
flame	شعله زدن زبانه کشیدن
flame out	قطع احتراق
flame	شورعشق
flame	زبانه اتش
to flame up	سرخ شدن
flame	الو
flame	تب وتاب
old flame	فردیکهبااورابطهرمانتیکداشتهاید
flame	شعله
detector	مفتش
detector	وسیلهای که میتواند تشخیص دهد
first detector	نخستین
detector	کاراگاه
detector	گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
detector	کشف کننده موج یاب
detector	اشکارگر
second detector	دومین
second detector	اشکارساز
detector	اشکارساز
detector	کشف کننده
detector	یابنده
first detector	یکسوساز فرکانس بالا
detector	ردیاب
first detector	اشکارساز
lurid flame	شعله تیره
flame thrower	شعله افکن
neutral flame	شعله خنثی
flame braze	زرد جوش کردن
flame cleaning	تمیزکردن سطح فلزات به کمک اشعه اکسی استیلن
flame cultivator	دستگاه مخصوص سوزاندن علف
flame cut	با جوش بریدن
lurid flame	شعله دودنما
oxidizing flame	شعله اکساینده
to smother a flame	شعله ای را خاموش کردن
flame spreader	شعلهپخشکن
white flame	شعله سفید
to fan the flame	نمک برزخم پاشیدن
to fan the flame	برشدت چیزی افزودن
to fan the flame	اتش رادامن زدن
carburizing flame	شعله اکسی استیلن که مقداراستیلن در ان زیاد است
flame scraf	با شعله پهن کردن
reducing flame	شعله احیاگر
flame cutting	جوش بری [مهندسی]
flame projector	اتش پاش
flame damper	شعله خفه کن
gas flame	چراغ گازی
gas flame	لامپ گازی
flame tree	درختان وبوته هاییکه دارای گلهای درخشان اتشی یا زرد رنگ هستند
flame test	محک شعله
flame spray	تزریق کردن شعلهای
flame hardening	سخت گردانی سطح فلز توسط شعله
flame safety	ایمنی در مقابل شعله اتش
flame proof	ضد شعله
flame photometer	نورسنج شعلهای
flame harden	با شعله سخت کردن
flame-thrower	اتش پاش
flame holder	شعله نگهدار
flame photemetry	نورسنجی شعلهای
heating flame	شعله
flame-throwers	اتش پاش
detector circuit	مدار اشکارساز
detector crayon	مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
regenerative detector	اشکارساز تشدیدی
metal detector	فلزیاب
ratio detector	اشکارساز نسبت
current detector	اشکارساز جریان
crystal detector	اشکارساز بلورین
silicon detector	دیود سیلیسیم دار
contact detector	اشکارساز کنتاکتی
gas detector	اشکارساز گازی
activation detector	دستگاه تعیین غلظت نوترون
video detector	اشکارساز ویدئو
phase detector	اشکارساز فاز
detector paper	کاغذ حساس دستگاه اکتشاف ش م ر
lindberg detector	اشکارساز لیندبرگ
fault detector	اشکارساز خطا
lie detector	دروغیاب
lie detector	دستگاه کشف دروغ
lie detector	دروغ سنج
ground detector	اشکارساز اتصال با زمین
ground detector	تستر زمین
insulation detector	دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
impluse detector	اشکارسازجریان ضربهای
impluse detector	مدولاتور ایمپولز
ground detector	اشکارساز زمین
linear detector	اشکارساز خطی
electrolytic detector	اشکارساز الکترولیتی
nuclear detector	اشکارساز هستهای
grid detector	یکسوسازشبکه
diode detector	اشکارسازی دیودی
grid detector	اشکارساز شبکه
maximum detector	اشکارساز حداکثر
diode detector	یکسوسازدیودی
detector tube	لامپ اشکارساز
rate of flame propagation	سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
to pour oil on the flame	نمک بر زخم پاشیدن
to pour oil on the flame	دعوارا سخت کردن
to pour oil on the flame	اتش خشم را دامن زدن
multi flame burner	اجاق چند شعله
flame adjustment wheel	چرخ تنظیم شعله
rate of flame propagation	سرعت انتشار شعله
acetylene oxygen flame	شعله استیلن اکسیژن
barrier layer detector	اشکارساز لایه سدی
electron capture detector	اشکارساز الکترون گیراندازی
anode band detector	اشکارسازی اندی یکسوسازی اندی
vacuum tube detector	اشکارساز با لامپ خلاء
signal quality detector	اشکارگر کیفیت سیگنال
crankcase mist detector	اشکارساز الودگی روغن
sweep potential detector	اشکارساز جاروکننده پتانسیلی
grid leak condenser detector	اشکارسازی با خازن ومقاومت نشتی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com