Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 41 (5 milliseconds)
English	Persian
developed countries	کشورهای توسعه یافته کشورهای پیشرفته
Search result with all words
developed market economy countries	کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
developed market economy countries	کشورهای مرفه
least developed countries	پائین ترین کشورهای در حال توسعه
less developed countries	کشورهای کمتر توسعه یافته
Other Matches
developed	رشدیافته
the developed world	جهان توسعه یافته [پیشرفته]
developed contries	ممالک توسعه یافته
developed contries	ممالک پیشرفته
less developed contries	کشورهای کم رشد
The project is not fully developed yet.	این طرح هنوز پخته وآماده نیست
developed muzzle velocity	سرعت ابتدایی و حقیقی توپ
countries	ییلاق
countries	کشور
countries	دیار
countries	مملکت
countries	بیرون شهر دهات
poor countries	کشورهای فقیر
poor countries	عقب مانده
third world countries	کشورهای جهان سوم
uncomitted countries	کشورهای غیرمتعهد
underdeveloped countries	کشورهای توسعه نیافته
capitalist countries	کشورهای سرمایه داری
development countries	کشورهای قابل توسعه
backward countries	کشورهای عقب مانده
advanced countries	کشورهای پیشرفته کشورهای توسعه یافته
mother countries	میهن
mother countries	کشور اصلی
developing countries	کشورهای در حال توسعه
developing countries	کشورهای در حال رشد کشورهای در حال توسعه
retarded countries	کشورهای عقب مانده
The English speaking-countries.	کشورهای انگلیسی زبان
Underdeveloped ( backward) countries .	کشورهای عقب افتاده
Our company is oprerating in several countries .	شرکت ما درچندین کشور عمل می کند
oil rich countries	کشورهای ثروتمند تولید کننده نفت
Comparison with other countries is extremely interesting.	مقایسه با کشورهای دیگر بی اندازه جالب توجه است.
The teo countries are separated by this river.	این رودخانه دو کشور را از یکدیگه جدامی کند
Racial prejudice prevails in some countries.	دربرخی کشورها تعصبات نژادی وجود دارد
Organization of Petroleum Exporting Countries	سازمانصادرکنندگاننفتخام
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence.	در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
I liked the taste of it . I developed a taste for it .	به دهانم مزه کرد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com