English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (7 milliseconds)
English Persian
diameter of a knot قطر یک گره
Other Matches
diameter میان بر
outside diameter قطر خارجی
diameter قطر دایره
diameter قطر
diameter کلفتی
diameter ضخامت
angular diameter قطر زاویهای
apparent diameter قطر فاهری
diameter pitch قطر گام
effective diameter قطر موثر
contact diameter قطر تماس
diameter=dia قطر
final diameter قطر نهایی
diameter of bore قطر سوراخ
diameter of commutation قطر جابجاگری
pitch diameter قطر پهلو
nominal diameter قطر نامی
orifice diameter قطر روزنه
pitch diameter قطر جناح
nominal diameter قطر اسمی
minor diameter قطر کوچکتر قطر اقصر
minor diameter قطر کوچک
inside diameter قطر هسته
inside diameter قطر داخلی
tactical diameter قطر تاکتیکی
pitch diameter قطر گام
beam diameter reduction میلهکاهشقطر
effective grain diameter قطر موثر دانه
tip circle diameter قطر دوره نوک
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot گره زدن
knot گره
knot گره دریایی
knot گره خوردن
knot [واحد سرعت دریایی معادل ۱۸۵۲ متر درساعت]
knot نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot نات
knot میل دریایی
knot بهم پیوستن
knot دژپیه
knot غده چیز سفت یا غلنبه
knot گیرانداختن
knot گره دریایی
knot برکمدگی
knot منگوله دار کردن گره دریایی
knot گره خوردن
knot واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت
knot گره زدن
knot گره
knot گره پیشاهنگی
knot کانون [کاموا]
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot مشکل عقده
knot بقچه [کاموا ]
To unite a knot . گره را باز کردن
asymmetric knot گره سنه
tie the knot <idiom> ازدواج کردن
knot stitches کوکگره
asymmetric knot گره نامتقارن
alternate knot گره یک در میان (نوعی گره تقلبی)
figure-eight knot شکلگره8تایی
Gordian knot مسئلهی گیجکننده
Gordian knot مشکل معما مانند
top-knot گره زینتی
top-knot کاکل
top-knot پرهای تارکسر
The knot has come loose . گره شل شده است
top-knot سر پر
top-knot موی فرق سر
Gordian knot گرهی گوردیان گوردیوس
berber knot گره مراکشی که بدور دو تار دو مرتبه گره می خورد
hand knot گره دستی
symmetric knot گره ترکی [گره نامتقارن] [که بدور دو تار زده می شود و معمولا از قلاب جهت خفت زدن استفاده می شود.]
tie [knot] خفت
tie [knot] ایلمک
tie [knot] پیچه
tie [knot] ریشه
turkish knot گره ترکی
turkish knot گره متقارن
Danish knot گره رنی
Spanish knot گره اسپانیایی [این گره بدور یک نخ تار زده شده و به آفریقا منسوب می باشد.]
senneh knot گره نامتقارن
knot count رجشمار [گره زرعی] [تعداد گره در طول مشخصی از فرش]
knot density چگالی گره [تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
knot strength استحکام گره
knot ratio نسبت تعداد گره [این کسر جهت مقایسه تراکم گره در طول و عرض بافت بکار رفته و عاملی جهت تعیین قیمت فرش می باشد.]
packing knot گره زدن بدون پود
Persian knot گره فارسی
senneh knot گره فارسی
Persian knot گره نامتقارن
angular knot گره زاویه ای مثل گره آویز
fisherman's knot گره
granny knot گره عامی
granny knot گره غلط
half knot نیم گره
half knot گره خفتی
knot tie گره مقرهای
knot hole محل گره
knot hole محل حفره
macrame knot گره توری بافی
manrope knot head s"turk
nail knot گره بین نخ فرعی و اصلی ماهیگیری
overhand knot گره ساده
fisherman's knot گره ماهی گیر
figure of eight knot گره هشت فرانسه
figure eight knot گره هشت کوهنوردی
blood knot نوعی گره
butterfly knot گره پروانه
clinch knot گره ثابت
constrictor knot گره فشاری
crown knot گره تاج
dead knot گرهای که با عضوهای اطراف خود اتصال نداشته باشد
reef knot گره راست
double knot گره دوبل
elf knot موی درهم برهم
elf knot زلف ژولیده
elf knot گیس جنی
overhand knot گره اضافی
windsor knot گره بزرگ کراوات
square knot گره مرکب از دونیم کره
square knot گره مربر
to untie a knot گرهی رابازکردن
square knot گره مربع
to tie a knot گره زدن
to cut the g. knot گره یامشکلی رابزورحل کردن
surfer's knot ورم یا برجستگی زیر زانو یابالای پای موج سوار
tight knot گره سخت
surgeon's knot گره بخیه جراحی
slip knot گره زود گشا
slip knot گره خفت
shoulder knot واکسیل
pruisik knot گره پروسیک
psyche knot ارایش گیسو بصورت گوجه فرنگی
running knot خفت
running knot گره بند
wall knot گره تخت
sailor's knot گره کراوات
wall knot گره حصیری
shoulder knot روبان یاحمایل زینتی روی شانه
turtle knot گره وصل کردن طعمه ماهیگیری به راهنما
sword knot شرابه شمشیر
French knot stitch گرهفرانسوی
See if you can unite the dead knot . ببین این گره کور را می توانی باز کنی
Tie a knot in the rope . طناب را یک گره بزنید
perfection loop knot نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
heaving line knot گره هبلین
asymmetric knot [farsi] گره فارسی
loop knot tie گره حلقوی
Tie a rope in a firm knot . طناب را گره محکمی زدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com