Dictiornary-Farsi | dictionary of occupational titles | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 92 (6 milliseconds)

English	Persian
dictionary of occupational titles	واژگان عنوانهای شغلی


Other Matches

occupational	شغلی
occupational	حرفهای
occupational	مربوط به شغل
occupational hierarchy	سلسله مراتب شغلی
occupational interests	رغبتهای شغلی
occupational mobility	تحرک شغلی
occupational psychology	روانشناسی شغلی
occupational stability	ثبات شغلی
occupational family	گروه شغلی
occupational aptitude	استعداد شغلی
occupational accident	حادثه در حین کار
occupational hazard	سانحه شغلی
occupational hazard	صدمه شغلی
occupational hazards	سانحه شغلی
occupational hazards	صدمه شغلی
occupational therapy	درمان بوسیله اشتغال بکار کاردرمانی
occupational test	ازمون شغلی
occupational disease	امراض شغلی [نظیر بیماری های برونشیت در رنگرزان و بافندگان، پوکی استخوان، خمیدگی ستون مهره ها در بافندگان، ضعف چشم و غیره]
occupational therapy	کاردرمانی
civilian occupational specialty	کدهای تخصصی غیرنظامی
military occupational speciality	کد تخصصی نظامی
military occupational speciality	تخصص شغلی نظامی
civilian occupational specialty	تخصص غیر ارتشی
kuder occupational interest survey	رغبت سنج شغلی کودر
dictionary	دیکشنری
dictionary	فرهنگ لغات
dictionary	کتاب لغت واژه نامه
dictionary	قاموس
dictionary	فرهنگ لغات
dictionary	فرهنگ
dictionary	قاموس
dictionary	1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionary	لغت نامه
dictionary	واژه نامه
an a to a dictionary	ذیل یاملحقات فرهنگ
an a to a dictionary	ضمیمه فرهنگ
dictionary	کتاب لغت
lexicon [dictionary]	دیکشنری
dictionary program	برنامه فرهنگ لغات
lexicon [dictionary]	لغت نامه
lexicon [dictionary]	فرهنگ لغات
walking dictionary	فرهنگ متحرک
A dictionary tell you what words mean .	فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
lexicon [dictionary]	قاموس
lexicon [dictionary]	واژه نامه
dictionary sort	ترتیب واژه نامهای
rhyming dictionary	فرهنگ قوافی
lexicon [dictionary]	کتاب لغت
data dictionary	فهرست داده ها
data dictionary	فرهنگ داده ها
data dictionary	لغت نامه داده
rhyming dictionary	بخت
titles	اسم مقام
titles	نام
titles	حق
titles	استحقاق سند
titles	صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
titles	واگذارکردن عنوان دادن به
titles	لقب دادن
titles	نام نهادن
titles	عنوان
titles	سمت
titles	عناوین
titles	شهرت ها
titles	لقب ها
titles	اسم ها
titles	عنوان ها
titles	نام ها
titles	کنیه
titles	لقب
titles	اسم
titles	دارنده عنوان قهرمانی
titles	فصل
titles	مقابل
titles	نامگذاری ونام
titles	مشخصات دیسک با توجه به محتوای آن
titles	میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
titles	عیار عوض
titles	نام شناسایی فایل یا برنامه یا دیسک
titles	باب
titles	حق یاادعا
titles	درجه
under various titles	به عناوین گوناگون
titles	سند
titles	مستند مالکیت
titles	استحقاق
external symbol dictionary	فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
eeglish persian dictionary	فرهنگ انگلیسی به فارسی
data directory dictionary	فهرست لغت نامه داده ها
This dictionary has many examples of how idioms are used .	این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
This dictionary is published(printed) in three volumes.	این فرهنگ زبان درسه جلد منتشر گردیده است