Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 189 (9 milliseconds)
English	Persian
dielectric constant	ثابت دی الکتریک
Search result with all words
relative dielectric constant	ثابت دی الکتریک نسبی
Other Matches
dielectric	دی الکتریک
dielectric	دی الکترونیک
dielectric	برق بند
dielectric	ضد برق
dielectric	عایق
dielectric absorption	جذب دی الکتریک
dielectric viscosity	لختی دی الکتریکی
air dielectric	دی الکتریکی هوا
ideal dielectric	عایق کامل
mica dielectric	دی الکتریک میکا
condenser dielectric	دی الکتریک خازن
mica dielectric	عایق میکا
dielectric current	جریان دی الکتریک
dielectric heating	گرمای ایجاد شده در یک دی الکتریک که تحت تاثیر میدان فرکانسهای زیاد اچ اف قراردارد
dielectric hysteresis	پسماند دی الکتریک
dielectric strength	استحکام دی الکتریک
dielectric strength	استحکام شکست
dielectric strength	قدرت دی الکتریک
dielectric strength	پایدار دی الکتریکی
dielectric stress	بار دی الکتریکی
dielectric strain	بار دی الکتریکی
dielectric resistance	مقدار مقاومت دی الکتریکی
dielectric power	قدرت دی الکتریکی
ideal dielectric	دی الکتریک ایده ال
dielectric polarization	قطبش دی الکتریکی
dielectric isolation	جداسازی با عایق
dielectric loss	اتلاف دی الکتریک
dielectric loss angle	زاویه اتلاف دی الکتریکی
dielectric loss factor	ضریب اتلاف دی الکتریکی
dielectric phase angle	زاویه فاز دی الکتریکی
dielectric power factor	ضریب قدرت دی الکتریکی
dielectric loss factor meter	دی الکتریک
dielectric loss factor meter	دستگاه اندازه گیری ضریب تلفات
constant	پایا
constant	فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
constant	همیشگی
constant	ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constant	سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
constant	فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
constant	کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است
constant	دادهای که مقدارش ثابت است
constant	آنچه تغییر نمیکند
constant	مقدار ثابت
constant	مداوم
constant	پایدار
constant	ثابت قدم
constant	باثبات استوار
constant	وفادار
constant	دائمی
constant	ثابت
constant	ثابت دایمی
constant	عدد ثابت
frequency constant	ثابت فرکانس
gas constant	ثابت گازها
formation constant	ثابت تشکیل
force constant	ثابت نیرو
gas constant	ثابت گاز
figurative constant	ثابت تلویحی
physical constant	ثابت فیزیکی [فیزیک]
equilibrium constant	ثابت تعادل
physical constant	ثابتهای فیزیکی
electric constant	ثابت الکتریکی
solar constant	ثابت خورشیدی
field constant	ثابت میدان
Napier's constant	عدد [ ایی ] [حرف لاتین] [ریاضی]
screening constant	ثابت پوشش
rydberg constant	ثابت ریدبرگ
A constant guest is never welcome . <proverb>	به همیشه میهمان خوشامد گفته نمى شود .
real constant	ثابت حقیقی
rate constant	ثابت سرعت
proportionality constant	ثابت تناسب
propagation constant	ثابت انتشار
planck's constant	کوانتوم کنش
shielding constant	ثابت حفافتی
velocity constant	ضریب سرعت
velocity constant	ثابت سرعت
time constant	ثابت زمانی
stefan's constant	ثابت استفان
weiss constant	ثابت وایس
spring constant	ضریب فنریت
planck's constant	ثابت پلانک
Constant of integration	ثابت انتگرال گیری [ریاضی]
ionization constant	ثابت یون
instability constant	ثابت ناپایداری
inertia constant	ثابت اینرسی
stability constant	ثابت پایداری
hubble constant	ثابت هابل
gravitational constant	ثابت جاذبه
gravitational constant	ثابت گرانش
lattice constant	ثابت شبکه
madelung constant	ثابت مادلونگ
overall formation constant	ثابت تشکیل کلی
numeric constant	ثابت عددی
newton constant	ثابت نیوتون
multiplying constant	مضرب ثابت
Napier's constant	عدد نپر [ریاضی]
magnetic constant	ثابت مغناطیسی
magnetic constant	پرمئابیلیته ی در خلاء
ebullioscopy constant	ثابت غلیان نمایی
attenuation constant	ثابت تضعیف
constant factors	عوامل ثابت
constant luminance	روشنایی ثابت
constant of motion	ثابت حرکت
constant of the cone	زاویه کجی مخروق نقشه برداری لامبر ضریب مخروط لامبر
constant potential	اختلاف پتانسیل ثابت
constant power	توان ثابت
constant power	توان دائمی
constant pressure	فشار ثابت
constant return	بازده ثابت
constant error	خطای ثابت
constant current	جریان مستقیم جریان ثابت باطری
boltzmann constant	ثابت بولتزمان
boltzmann constant	ثابت بولتزمن
calibration constant	ثابت درجه بندی
constant capital	سرمایه ثابت
constant cost	قیمت ثابت
constant cost	هزینه ثابت معادل cost fixed
absorption constant	ضریب جذب
constant current	شدت ثابت
constant current	جریان دائم
constant speed	سرعت ثابت
dissociation constant	ثابت تفکیک
curie constant	ثابت کوری
cosmological constant	ثابت کیهان شناختی
cryoscopic constant	ثابت انجماد سنجی
coupling constant	ثابت جفت شدن
constant voltage	ولتاژ ثابت
declination constant	زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
constant voltage	فشار الکتریکی ثابت
disintegration constant	ثابت تلاشی
decay constant	ثابت تباهی
thermodynamic equilibruim constant	ثابت تعادل ترمودینامیکی
stepwise formation constant	ثابت تشکیل مرحلهای
constant current charge	شارژ با جریان ثابت
constant current distribution	توزیع با شدت ثابت
constant current generator	مولد با امپر ثابت
specific rate constant	ثابت ویژه سرعت
solubility product constant	ثابت حاصلضرب انحلال پذیری
solubility product constant	ثابت حاصلضرب انحلال
constant voltage charge	شارژ با ولتاژ ثابت
constant helm plan	نقشه زیگزاگ
capacitive time constant	ثابت زمانی فرفیت
constant amperage regulation	تنظیم با امپر ثابت
constant current regulator	تنظیم با امپر ثابت
near-constant state of flux	تغییر همیشگی
to be exposed to a constant stream of something	در معرض چیزی به طور مداوم بودن [بدون اینکه مستقیمآ به آن چیز توجه شود]
universal gas constant	ثابت گازها
A steadfast (constant) friend.	دوست ثابت وپابر جا
floating point constant	ثابت ممیز شناور
constant cost industry	صنعت هزینههای ثابت
constant current motor	موتور با امپر ثابت
constant current transformer	مبدل با شدت ثابت
constant displacement pump	پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
image phase constant	ضریب فازی چهار قطبی ضریب ثابت فازی تصویر ثابت فازی چهار قطبی
image transfer constant	ثابت انتقال تصویر
inductive time constant	ثابت زمانی القا
constant pressure combustion	احتراق در فشار ثابت
constant speed propeller	ملخی که سیستم کنترل ان دارای یک گاورنر و یک فیدبک بوده و گام ملخ را به منظورثابت نگه داشتن سرعت دوران تنظیم میکند
constant return to scale	بازده ثابت نسبت به مقیاس
low time constant	ثابت زمانی کوچک
law of constant proportions	قانون نسبتهای ثابت
input time constant	ثابت زمانی اولیه
constant speed drive	چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
ion product constant	ثابت حاصلضرب یونی
constant speed motor	موتور با سرعت ثابت
constant potential transformer	مبدل با ولت ثابت
constant voltage regulator	ولتپای
constant potential regulator	ولتپای
gas law constant	قانون ثابت گازها
constant velocity joint	تویی چرخ
reaction rate of constant	ثابت سرعت واکنش
constant temperature pressure	welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
constant stimulus method	روش محرک ثابت
constant speed unit	گاورنری که توسط موتور کارمیکند و ملخ را کنترل مینماید
polaron coupling constant	ثابت جفت شدن پولارونها
constant speed regulation	تنظیم با سرعت ثابت
constant potential rectifier	یکسو کننده با ولت ثابت
constant potential generator	مولد با ولت ثابت
constant potential distribution	توزیع با ولت ثابت
time constant of an exponential quantity	ثابت زمانی یک کمیت نمایی
boiling point elevation constant	ثابت صعود نقطه جوش
law of constant heat sumation	قانون ثابت بودن جمع گرماها
Constant dripping wear away the stone . <proverb>	قطرات مداوم آب سنگ را مى ساید.
law of constant heat sumation	قانون هس
constant angle arch dam	بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
constant dripping wears away the stone <proverb>	اگر که خواهی شوی خوشنویس، بنویس و بنویس و بنویس
spherical coordinate system [with constant radius]	دستگاه مختصات کروی [با شعاع ثابت]

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com