Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
English
Persian
digital computer
کامپیوتر رقمی
digital computer
کامپیوتر عددی
digital computer
کامپیوتر
digital computer
کامپیوتر دیجیتالی
digital computer
ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
digital computer
کامپیوتردیجیتال
Other Matches
digital
رقمی وابسته به شماره
digital
دیجیتال
digital
رقمی
digital
پنجهای
digital
انگشتی
digital
دیجیتالی
digital
آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند
digital sorting
روش مرتب کردن شبیه ماشینهای جدول بندی
digital intergrator
انتگرالگیر رقمی
digital speech
گفتار دیجیتالی
digital monitor
مونیتور رقمی
digital plotter
رسام دیجیتالی
digital read out
نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
digital recording
ضبط دیجیتالی
digital communications
ارتباطات دیجیتالی
digital watch
ساعتکامپیوتری
digital repeater
تکرارکننده دیجیتالی
digital display
صفحهنمایشعددی
pseudo digital
تولید شده توسط مودم و ارسالی روی خط وط تلفن
digital nerve
عصبانگشتی
digital research inc
یک شرکت نرم افزاری که محصولات زیادی دارد
digital signal
علامت رقمی
digital pad
انگشتپا
digital pulp
قسمتگوشتیانگشت
digital signal
سیگنال دیجیتالی
digital control
کنترل دیجیتالی
digital analog
رقمی به قیاسی
digital clock
ساعت رقمی
digital darkroom
برنامهای برای بهبود تصویر
digital data
داده رقمی
digital data
داده دیجیتالی
digital circuit
مدار رقمی
digital channel
مجرای رقمی
digital recording
ضبط رقمی
digital transmission
انتقال رقمی
digital war
جنگ دیجیتال
[جنگ اینترنتی]
digital integrator
انتگرال گیر رقمی
analog digital
قیاسی به رقمی
digital transmission
مخابره دیجیتال
digital channel
کانال رقمی
digital transmission
انتقال دیجیتالی
analog to digital
انالوگ به دیجیتال
digital clock
زمان سنج رقمی
digital signal processing
پردازش دیجیتالی سیگنال
digital frequency display
شمارهتکرارنمایش
digital tape cassettes
نوار کاست رقمی
digital to analogue converter
مبدل دیجیتال به انالوگ
automatic digital network
شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری
digital equipment corporation
سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
analog digital converter
مبدل انالوگ دیجیتال
analog digital converter
مبدل قیاسی- رقمی
analog to digital converter
تجزیه و تحلیل اطلاعات برای کامپیوتر با دستگاه حافظه ان
analog to digital converter
مبدل قیاسی به رقمی
digital to analog converter
مبدل دیجیتال به انالوگ مبدل رقمی به قیاسی
automatic digital network
شبکه عددی کامپیوتری
digital data transmission
ارسال دیجیتالی داده
digital video special effects
نمایشمخصوصعددیعوامل
digital video effects monitor
صفحهنمایشدیجیتالی
digital subscriber line
[DSL]
خط مشترک دیجیتال
[مخابرات ]
musical instrument digital interface
واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند
musical instrument digital interface
میانجی رقمی الات موسیقی
asymmetric digital subscriber line
[ADSL]
خط مشترک دیجیتال نامتقارن
[مخابرات ]
high bit-rate digital subscriber line
[HDSL]
خط مشترک دیجیتال برای نرخ بیت بالا
[مخابرات ]
computer
حسابگر الکترونی
computer
ماشین حساب
computer
ماشین الکترونیکی
computer
اکامپیوتر
My Computer
نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
computer
ماشین متفکر
computer
کامپیوتر
computer
شمارنده
computer
ماشین حساب کامپیوتر
computer
رایانه
micro-computer
خرد کامپیوتر
micro-computer
ریزرایانه
electronic computer
کامپیوتر الکترونیکی
first generation computer
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
virtual computer
کامپیوتر مجازی
duplex computer
کامپیوتر مضاعف
synchronous computer
کامپیوترهمزمان
two address computer
کامپیوتربا دو نشانی
two address computer
کامپیوتر دو ادرسه
transportable computer
پس و پیش کردن
talking computer
کامپیوتر سخنگو
target computer
کامپیوتر هدف
three address computer
کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
micro-computer
ریزکامپیوتر
computer table
میزکامپیوتر
control computer
کامپیوتر کنترل
dedicated computer
کامپیوتر اختصاصی
desktop computer
کامپیوتر رومیزی
computer oriented
کامپیوتر گرا
computer word
کلمه کامپیوتری
computer memory
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
a stand-alone computer
یک رایانه مستقل
computer memory
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
There's a jinx on this computer.
این رایانه جادو شده.
first generation computer
کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
slave computer
کامپیوتر برده
pocket computer
کامپیوتر جیبی
source computer
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
parallel computer
کامپیوتر موازی
one chip computer
کامپیوتر یک تراشهای
one address computer
کامپیوتریک ادرسه
one address computer
کامپیوتر یک نشانی
one address computer
ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
one address computer
دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
on board computer
کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
office computer
کامپیوتر اداری
object computer
OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
portable computer
کامپیوتر قابل حمل
sequential computer
کامپیوتر ترتیبی
serial computer
کامپیوترنوبتی
serial computer
کامپیوتر سری
serial computer
کامپیوتر نوبتی
self adapting computer
کامپیوتر خود وفق
second generation computer
کامپیوتر نسل دوم
satellite computer
کامپیوتر ماهوارهای
ruggedized computer
کامپیوتر بادوام
source computer
کامپیوتر منبع
programmed computer
کامپیوتر برنامه ریزی شده
object computer
کامپیوتر مقصود
notebook computer
یک کامپیوتر کوچک به اندازه یک چمدان که از یک نمایش کریستال مایع و مسطح استفاده میکند
independent computer
manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
incremental computer
کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
incremental computer
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
incremental computer
وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
ibm computer
ماشین حساب ای بی ام
ibm computer
کامپیوتر ای بی ام
hybrid computer
کامپیوترترکیبی
hybrid computer
کامپیوتر دو رگه
human computer
امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
guest computer
کامپیوتر مهمان
four address computer
کامپیوتر چهار نشانی
infected computer
کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
laptop computer
کامپیوتر دستی یا کیفی
notebook computer
که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
notebook computer
کامپیوتر کوچک قابل حمل
nonesequential computer
کامپیوتر غیر ترتیبی
network computer
نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
stand alone computer
کامپیوتر مستقل
synchronous computer
کامپیوتر همگام
multiaccess computer
کامپیوتر با دسترسی چند گانه
microprogrammable computer
کامپیوتر ریزبرنامه پذیر
mainframe computer
مانند تعداد عملوند همزمان
mainframe computer
سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
mainframe computer
استفاده از ریز کامپیوترها برای دستیابی به کامپیوتر mainframe
flight computer
کامپیوتر پرواز
computer jargon
لغات فنی مربوط به رشته کامپیوتر
computer enclosure
محفظه کامپیوتر
computer drawing
ترسیم کامپیوتری
computer design
طراحی کامپیوتری
computer crime
جرم کامپیوتری
computer conferencing
کنفرانس کامپیوتری
computer code
کد کامپیوتر
computer code
رمز کامپیوتر
computer code
رمز کامپیوتری
computer classifications
طبقه بندی کامپیوتر
computer circuits
مدارهای کامپیوتری
computer center
مرکز کامپیوتر
computer camp
اردوی کامپیوتر
computer based
بر مبنای کامپیوتر
computer engineer
مهندس کامپیوتر
computer engineering
مهندسی کامپیوتر
computer instruction
دستورالعمل کامپیوتر
computer industry
صنعت کامپیوتر
computer graphics
نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
computer graphics
نگاره سازی کامپیوتری
computer graphicist
گرافیست کامپیوتری
computer generations
نسلهای کامپیوتر
computer generations
روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
computer game
بازی کامپیوتری
computer flicks
فیلمهایی که توسط کامپیوترساخته میشود
computer family
خانواده کامپیوتر
computer awarness
دانش کامپیوتر
computer artist
هنرمند کامپیوتر
appliance computer
سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
apple computer
کامپیوتر اپل
analogue computer
کامپیوتر انالوگ
analog computer
کامپیوتر سنجشی
analog computer
کامپیوترقیاسی
analog computer
کامپیوتر انالوگ
analog computer
کامپیوتری که با استفاده از اطلاعات تحلیلی کار میکند
analog computer
کامپیوتر تحلیلی
home computer
کامپیوتر خانگی
personal computer
کامپیوتر شخصی
host computer
کامپیوتر میزبان
host computer
کنترل اصلی کامپیوتر در سیتم چند کاربر یا توزیع شده
host computer
کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
asynchronous computer
کامپیوتر ناهنگام
asynchronous computer
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
computer art
هنر کامپیوتر
computer architecture
معماری کامپیوتر
computer architect
معمار کامپیوتر
computer animation
تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت نرم آنها ایجاد شود
computer animation
ایجاد توهم حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه
computer assisted
بکمک کامپیوتر
computer aided
بکمک کامپیوتر
buffered computer
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
briefcase computer
کامپیوتر چمدانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com