Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
direct access processing
پردازش به روش دستیابی مستقیم
Other Matches
direct processing
پردازش مستقیم
direct access
دسترسی مستقیم به اطلاعات
direct access
دسترسی مستقیم
direct access
دستیابی مسقیم
direct access
دستیابی مستقیم
direct access method
روش دستیابی مستقیم
direct memory access
دستیابی مستقیم به حافظه
direct memory access channel
کانال دستیابی مستقیم به حافظه
basic direct access method
روش دستیابی مستقیم اساسی
direct access storage device
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
data processing
امایش اطلاعات
data processing
داده پردازی
data processing
پردازش داده ها
information processing
پردازش اطلاعات
distrubuted processing
پردازش توزیعی
information processing
نتیجه گیری ازاخبار
information processing
تقویم اخبار
in line processing
پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
document processing
پردازش مدرک
image processing
پردازش تصویر
image processing
تصویر پردازی
geometry processing
فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
foreground processing
اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند
foreground processing
پردازش پیش صحنی
file processing
پردازش فایل
file processing
پرونده پردازی
document processing
متن پردازی
data processing
مرتب کردن داده ها
concurrent processing
پردازش همزمان
command processing
پردازش دستورالعمل
call processing
فراخوان پردازی
batch processing
سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
batch processing
سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
batch processing
پردازش دستهای
batch processing
دسته پردازی
background processing
کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
background processing
فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند
simultaneous processing
پردازش همزمان
continuous processing
پردازش پیوسته
word processing
پردازش کلمه
data processing
تهیه اطلاعات
data processing
پرورش اطلاعات
data processing
تهیه و تولیداطلاعات
data processing
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
demand processing
پردازش بر اساس نیاز
cooperative processing
سیستمی که در آن یک یا چند کامپیوتر در یک شبکه توزیع شده می توانند بخشی از برنامه یا کار یا مجموعهای از داده ها را اجرا کنند
background processing
پردازش زمینهای
sequential processing
پردازش ترتیبی
random processing
پردازش تصادفی
priority processing
پردازش اولیه
priority processing
اولویت پردازی
post processing
پس پردازش
post processing
پس پردازی
serial processing
پردازش سری
parallel processing
پردازش موازی
overlap processing
پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
processing element
عنصر پردازشی
processing program
برنامه پردازشی
processing program
برنامه پردازش
serial processing
پردازش نوبتی
remote processing
پردازش از راه دور
random processing
پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
random processing
با دست یابی تصادفی
processing unit
واحد پردازنده
processing unit
واحدپردازشگر
processing unit
واحد پردازش
processing symbol
علامت پردازش
overlap processing
اجرای همزمان فعالیتهای ورودی
list processing
لیست پردازی
picture processing
پردازش تصویری
interactive processing
پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
list processing
پردازش لیست
inquiry processing
فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان
nonoverlap processing
روشی که به وسیله ان خواندن
nonoverlap processing
نوشتن و پردازش داخلی فقط در یک اسلوب سری صورت می گیرد
transfer processing
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
text processing
پردازش متن
processing of the order
انجام سفارش
scientific data processing
داده پردازی علمی
data processing center
مرکز داده پردازی
central processing unit
واحدپردازنده مرکزی
data file processing
پردازش فایل داده
centralized data processing
پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
stacked job processing
پردازش پشته یی
automatic data processing
پردازش خودکار داده ها
computer processing cycle
چرخه پردازش کامپیوتر
automated data processing
پردازش داده به صورت خودکار
automatic data processing
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
central processing unit
واحد پردازش مرکزی
string processing languages
زبانهای پردازش رشته
businedd data processing
داده پردازی تجاری
unit central processing
واحد پردازش مرکزی
word processing center
مرکز پردازش کلمه
administrative data processing
پردازش دادههای اداری
word processing operator
متصدی پردازش کلمه
word processing program
برنامه پردازش کلمه
business data processing
داده پردازی تجاری
word processing society
انجمن پردازش کلمه
word processing supervisor
نافر پردازش کلمه
word processing system
سیستم پردازش کلمه
data processing center
مرکز پردازش داده
data processing center
مرکزداده پردازی
data processing curriculum
دوره تحصیلات پردازش داده
distributed data processing
داده پردازی توزیعی
distributed processing system
سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
order processing time
زمان انجام سفارش
electronic data processing
پردازش الکترونیکی داده
natural language processing
پردازش زبان طبیعی
multiple job processing
پردازش چند کاره
mechanical data processing
پردازش داده مکانیکی
list processing langauge
زبانهای پردازش لیست
list processing langauge
زبان لیست پردازی
integrated data processing
پردازش داده مجتمع
information processing systems
نظامهای خبرپردازی
information processing carriculum
دوره پردازش اطلاعات
information processing center
مرکز پردازش اطلاعات
distributed data processing
پردازش داده توزیع شده
dispersed data processing
پردازش اطلاعات به صورت توزیعی
transaction oriented processing
پردازش تغییرگرا
data processing cycle
چرخه پردازش داده
data processing management
مدیریت پردازش داده
data processing manager
مدیر پردازش داده
data processing system
سیستم پردازش داده
data processing technology
تکنولوژی پردازش داده
decentralized data processing
پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی
decentralized data processing
پردازش داده نامتمرکز
scientific data processing
پردازش داده علمی
remote batch processing
پردازش دستهای از راه دور دسته پردازی از راه دور
real time processing
پردازش بلادرنگ
digital signal processing
پردازش دیجیتالی سیگنال
oil processing area
منطقهپردازشنفت
order processing time
مدت انجام سفارش
information processing machine
computer
access
اجازه دخول
access
بروز مرض حمله
access
اصابت
access
دسترسی یا مجال مقاربت
access
تقرب به خدا
access
دسترسی
access
در دسترس بودن راه رسیدن به راه وصول
access
دستیابی
access
کومکی
access
اضافی
access
مجاز بودن به استفاده از کامپیوتر و خواندن و تغییردادن فایل های ذخیره شده
immediate access
دستیابی صریح
access
الحاق اضافه
non access
عدم دسترسی
access
افزایش
access
دسترسی
access
درگاه
I have no access to anywhere .
دستم از همه جا کوتاه است
access
ورودی
access
دست یابی
access
دسترس
access well
چاه دستیابی
access
دسترسی راه
access
تقریب
access
راه دسترس
access
مدخل
access
وسیله حصول
electronic data processing system
سیستم پردازش الکترونیکی داده
canadian information processing society
انجمن کانادایی پردازش اطلاعات
data processing management association
انجمن مدیریت پردازش داده
automatic data processing system
سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
direct
مستقیم راست راهنمایی کردن
direct
اداره کردن
direct
راسته
direct
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
direct
دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
direct
مدیریت یا سازمان دهی
direct
مستقیم یابدون شریک سوم
direct
دستور دادن دستورالعمل دادن
direct
هدایت کردن
direct
<adj.>
بدون واسطه
direct
<adj.>
دست اول
direct
: دستور دادن
direct
اداره کردن هدایت کردن
direct
نظارت کردن
direct
: مستقیم معطوف داشتن
direct
متوجه ساختن
direct
قراول رفتن
direct
<adj.>
مستقیم
direct
رهبری کردن
direct
<adj.>
بلافاصله
direct
امرکردن
access time
زمان دستیابی
multiple access
دستیابی چندگانه
access time
زمان لازم برای پاسخگویی کامپیوتر
access code
رمز دسترسی
access duct
مجرای دسترسی
access structures
ساختمان های قابل عبور و مرور
access method
روش دستیابی
limited access
دراری محدودیت مدارک محدود
access control
که فقط به کاربران خاص اجازه میدهد از سیستم کامپیوتر استفاده کنند یا فایلها را بخوانند
access mode
باب دستیابی
access panel
پانل یا قابی که برای اسانترکردن تعمیرات وبازرسی براحتی برداشته و یانصب میشود
access road
جاده دسترسی
parallel access
دستیابی موازی
parallel access
با دست یابی موازی
access procedures
روشهای مربوط به کشف وخنثی کردن و تخریب موادمنفجره یا بی اثر کردن موادمنفجره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com