English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
dirt track racing مسابقه در مسیر گلی و شنی
Other Matches
dirt track car نوعی اتومبیل مسابقه در جادههای گلی و شنی
dirt لکه خاکریز
dirt خاک
dirt لکه
dirt کثافت
dirt چرک
eat dirt <idiom> خاضعانه عمل کردن
pay dirt تحقیقات واکتشافات با ارزش ومفید منفعت
pay dirt خاک زرگری یا خاک معدن قابل استفاده
dirt cheap بسیار ارزان
smeared with dirt چرک
hit the dirt <idiom> خیزرفتن به زمین ،درجایی مخفی شدن
smeared with dirt خاک الود
pay dirt <idiom> زیر خاکی پیدا کردن
dirt-cheap بسیارارزان
dirt cheap مفت
dirt-poor <adj.> بیش از اندازه تنگدست
dirt-cheap مفت مسلم
pay gravel or dirt شن یا خاک زردارشستن ان باصرفه باشد
It is dirt cheap . It is a give - away . مفت است ( بی نهایت ارزان )
racing مربوط بمسابقه
racing course مسافت مسابقه
racing رقابت
racing مسابقه دهنده
racing مسابقه
off road racing مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
off road racing مسابقه مخصوص در مسیر وزمینهای ناهموار
powerboat racing مسابقه با قایق موتوری
jump racing مسابقه پرش از مانع
ice racing مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
horse racing اسب دوانی
harness racing ارابه رانی تک اسبه
air racing مسابقه هواپیمابری
airplane racing مسابقه هواپیمابری
drag racing مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
pigeon racing مسابقه کبوترها
racing of motor دور برداشتن موتور
racing of generator دور برداشتن مولد
racing dive شیرجه افقی دراغاز مسابقه
whitewater racing مسابقه در مسیر اشفته رودخانه
yaght racing مسابقه قایقهای بادباندار یاموتوردار
flat racing مسابقهاسبدوانی
dog racing مسابقه سگدوانی
auto racing مسابقه اتومبیل رانی
motorboat racing مسابقه با قایق موتوری
racing car اتومبیل مسابقه
racing backstroke مسابقه شنای پشت
horse racing and shooting سبق رمایه
flat racing seat خم شدن روی اسب و دستها وسر در امتداد گردن اسب
motor racing circuit اتوریس
predicted log racing مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
racing car engine موتور مسابقه
off the track بیرون
track down <idiom> جستجو کردن
one track فقط در یک وهله
keep track of <idiom> نگهداری یاداشت
one track فاقد قوه ارتجاعی
one track یک راهه
y track سه راهی در خط اهن
one track کوتاه فکر
to be on one's track رد کسیرا گرفتن
track off انحراف از مسیر تعقیب هدف رد شدن نقطه نشانی از روی هدف در نشانه روی
to keep the track of something پیوسته ازچیزی اگاهی داشتن
to keep the track of something ردچیزیراداشتن
off the track از موضوع پرت
i followed his track ردپایش را گرفتم
to be on one's track زاغ سیاه کسی راچوب زدن
off the track ازخط پی گم کرده
to be on one's track مراقب حال کسی بودن
track مسابقه دویدن
track رد
track زمین بازیهای میدانی
track ادامه گوی در مسیربولینگ
track پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
track پیدا کردن
track با طناب کشیدن راه
track جاده
track خط
track مسیر دو
track راهچه
track تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
track شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
track یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
track باریکه
track دنبال کردن یک مسیر به درستی
track خط سیر
track تسلسل
track توالی ردپاراگرفتن
track پی کردن
track دنبال کردن
track مسیر
track نشان
track راه
track خط اهن جاده
track اثار
track مسیرطی شده
track ردیابی کردن
track تعقیب مسیر کردن
track تعقیب کردن
track در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
track ایز
track ایز راه
track شیار
track لبه
track پیگردی کردن
track رد پا
track اثر
track محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
track per inch مقیاسی از تراکم ذخیره دیسکهای مغناطیسی
track meeting مسابقه دوومیدانی
music track تیتر موسیقی [روی محیط ضبط صوت]
trick track بازی تخته نردقدیمی
true track تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین
music track تیتر آهنگ
track down a person رد پای کسی را گرفتن و او رادستگیر کردن
to lose track [of] فراموش کنند [یا دیگر ندانند] که شخصی [چیزی] کجا است
railway track خط اهن
track pitch فاصله شیار
track pitch گام شیار درجه شیار
track production فهور هدف
track production شروع تعقیب هدف
track return مدار برگشت
track spacing فاصله بین تعقیبها
track telling ارتباط و مخابرات بین هواپیمای شناسایی و سیستم کنترل و ردگیری زمینی مبادله اخبار و اطلاعات ردگیری و تعقیب هدف
track tension کششی شنی
track tension تنظیم شنی تانک
training track مسیر تمرینی مسابقه اسبدوانی
track mode روش تعقیب زمینی هواپیما به طورخودکار
track mode روش تعقیب هدف
track [American E] سکوی ایستگاه راه آهن
yard track ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
cinder track زمین دو
track record سابقه
track link اتصالشیار
track lighting لامپشیار
track idler شیارچرخ
track frame قالبشیار
track records آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
track records پیشینه
running track لبهدرحالحرکت
rail track خطآهن
bogie and track مراحللاستیکسازی
curtain track میلهپرده
rotating track مسیر/خطدوار
locomotive track مسیرلوکوموتیو
track number زمانشمار
track shoe عاج
warning track منطقهجریمه
track record آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
inside track <idiom> سودبردن
railway track مسیر راه اهن
one-track mind <idiom> تنها به یک چیز فکر کردن
off the beaten track <idiom> غیر عادی
lose track of <idiom> ازدست دادن تماس باکسی یاچیزی
exit track خروجیخطآهن
track record پیشینه
track records سابقه
track meet مسابقاتورزشی
title track قطعهموسیقیکهپسازنام آلبوم میآید
one-track mind فردیکهتنهابهیکچیزعلاقمنداست
rail track مسیرریل
bridle track اسب رو
drop track تعقیب موقوف
drop track تعقیب را قطع کنید
feed track شیار پیشبری
forklift track جرثقیل
forklift track منجنیق
forklift track بیل مکانیکی
full track شنی دار کامل
full track تمام شنی خودرو تمام شنی
ground track مسیر زمینی
half track هاف تراک
half track خودرو نیمه شنی یا نیم زنجیر
hostile track تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
hunter track مسیر اکتشافی کشتی مین یاب یا مامور کشف و خنثی کردن مین
intended track مسیر پیش بینی شده هواپیما
alternate track شیار متناوب
double track خط
bridle track ایز سوارکاران
bridle track راه باریک
spur track جاده فرعی
banking track انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
chain track مسیر زنجیر
clock track شیار زمان سنجی
crane track جرثقیل خودکار
crane track واگن بالابر مسیر عبور کفچه بالابر
creeper track زنجیر خزشی
cycle track راه دوچرخه رو
alternate track شیاراصلاح پذیر
alternate track شیار تغییرپذیر
alternate track شیار جایگزین
double track دو
intended track مسیر تعیین شده هواپیما
kite track مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
the police are on his track شهربانی اوراتعقیب میکند
track and field چکش
the track of a comet مسیر ستاره دنباله دار
timing track شیار تنظیم وقت
track bolt پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
to lay the track ریل کشیدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com