English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
disciplinary control board کمیسیون 5 نفری یکانها کمیسیون 5 نفری شورای انضباطی یکان
Other Matches
disciplinary نظم دهنده انضباطی
disciplinary انتظامی
disciplinary تادیبی وابسته به تربیت
disciplinary اهل انضباط
disciplinary انضباطی
disciplinary تنبیه انضباطی
disciplinary segregation بازداشت دربازداشتگاه
disciplinary barracks زندان انضباطی
disciplinary action تنبیه انضباطی
disciplinary court محمکه انتظامی
disciplinary barracks زندان دژبان
disciplinary tribunal دادگاه انتظامی
disciplinary barracks ندامتگاه بازداشتگاه نظامی
disciplinary punishment مجازات انضباطی
disciplinary punishment کیفر انضباطی
disciplinary segregation زندان انضباطی
disciplinary regulation مقررات انضباطی
disciplinary court دادگاه انتظامی محکمه اداری
disciplinary training center مرکز اموزش زندانیان نظامی
disciplinary training center دارالتادیب
hight disciplinary court of judges دادگاه عالی انتظامی قضات
board هیات
board پانسیون شدن
board هیئت کمیسیون
board تخته
board سوارشدن بکنارکشتی امدن
board هیئت بازرگانی تخته بندی کردن
board هیئت عامله یاامنا هیئت مدیره
board میزشوریادادگاه
board اغذیه
board غذای روی میز
board جلد کردن تخته
board تخته یا مقوا و یا هرچیز مسطح
board تخته پوش کردن
board کمیته تخته کار صفحه چارت
board تخته حاوی نقشه
board تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
board BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
board وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی سطح آن چاپ یا حک شده است و پس از نصب اجزای آن مدار کامل میشود
board وسیله نصب مسط ح که روی آن قط عات الکترونیکی نصب و متصل اند
board صفحه مدار
board برد
above board به طور آشکار
board تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
board تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board کشتی
board سوار
board شدن
board صفحه یامیز شطرنج
board سکوی شیرجه
board روکش کردن
board مقوا
board تابلو
To get on board. سوار کشتی شدن
by the board از طرف پهلوی ناو
board میز غذا
with whom do you board پیش کی غذا میخورید و منزل میکنید
on board که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
board تابلوی امتیازات
on board <idiom> وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
across the board سرجمع
above board بی حیله
over the board بازی شطرنج حضوری
i/o board تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند
go by the board از ناو پرت شدن
i got it over board انرادرکشتی اوردم
to go on board سوارکشتی شدن
to board out بیرون ازخانه خود غذاخوردن
across the board شامل تمام طبقات
board منزل کردن
board هیئت ژوری
across the board یکسره
populated board یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد
programmer board برد برنامه ریز
range board میز تنظیم مسافت
spring board تخته شیرجه
range board طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
press board مقوای فشرده
status board تابلوی وضعیت
status board تابلوی نشان دهنده وضعیت
status board تابلو وضعیت
spotting board طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
plotting board صفحه مخصوص محاسبات سمت و بردتیراندازی طرح تیر یا نقشه مسیر حرکت
plotting board پلاتینگ برد
playing the board بازی فی نفسه
playing the board بازی بر صفحه
pit board تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
reserve on board مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
splash board سپر پاشنه قایق
side board میز قفسه دار
sea board دریاکنار
skim board تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
seguin board تخته سگن
selection board هیات گزینش
shoe board علامتی به شکل نعل اسب درشرطبندیها
shoulder board پیش فنگ
side board میز پا دیواری
sea board کناردریا
sea board کناره دریا
sea board خط ساحلی
runing board رکاب
running board تخته رکاب اتومبیل
scaffold board تخته چوب بست
scaffold board تخته زیر پا
sliding board سراشیبی
sliding board سرسره
scale board تخته نازک
side board میز کناری
chess board صفحه شطرنج
diving board تختهی شیرجه
bread-board لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
bread-board تختهی نان بری
bread-board تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
board games بازی روی تخته
board game بازی روی تخته
weather board تخته سرازیری که دم دراطاق می گذارند
weather board تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
wash board تختهای که برای ازاله اطاقها بکارمیبرند
commitment board هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
diving board تخته پرش
diving board دایو
chip board نئوپان
circuit board تخته مدار
circuit board برد مدار
board insulation عایقتختهای
backing board تختهپشتیبان
back board جلدپشتی
alighting board تختهتراز
emery board سوهان ناخن
wash board تخته رختشویی
wall board تخته برای چوبکاری دیوار
side board میز دم دستی
tea board سینی
takeoff board تخته پرش طول
system board برد سیستم
switch board تابلوی برق
switch board صفحه تقسیم برق
switch board صفحه کلید برق یاتلفن
string board تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
straw board مقوای ضخیم
story board مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد
terminal board تخته اتصال سیم
terminal board محوراتصال سیمها
terminal board تخته کلم
valley board اب رو درهای
unpopulated board تخته مداری که مولفههای ان باید توسط خریدار تهیه شوند
tread board کف پله
top board میز نخست شطرنج
to fall over board ازکشتی پرت شدن
tilting board صفحه کج شونده
three ply board تخته سه لا
thin board لا
terminal board تخته ترمینال
bread-board تختهی آمادهی مدار سازی
pig board تخته کوچک برای موجهای کوچک
mother board برد مدار چاپی اصلی
maneuvering board تابلوی حرکات ناوها
fascia board تخته لب بند
fibre board فیبر تخته
low board سکوی یک متری شیرجه
logic board برد منطقی
logic board تخته منطقی
lee board تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
ledger board تخته کف چوب بست ساختمان
extender board وسیله عیب یابی
maneuvering board تابلوی نمایش مانور ناوها
expansion board برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
mortar board کلاه چتر گوش دانشکده
mortar board کپه ساروج
mortar board کپه ملاط
mason's board ماله بنایی
mantel board در بالای بخاری
mantel board طاقچه چوبی
maneuvering board لوحه سینماتیک
maneuvering board لوحه مانور
ledger board تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
knife board نیمکت دوطرفه دربالای امنیبوس
knife board میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند
fuse board تخته فیوز
gang board تخته پل درازوباریک
how thick is the board? تخته چقدراست
how thick is the board? کلفتی
hotdogging board تخته کوتاه موج سواری
guide board تابلو راهنما
hard board تخته فشاری
head board تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند
instrument board تخته فرمان
free on board بدون هزینه حمل تا روی وسیله نقلیه
free board فاصله بین اب و عرشه کشتی
float board پره
key board صفحه تکمه ها
junk board مقوای کلفت
foot board تخته کف
insulation board صفحه عایق
instrument board تابلوی وسائل اندازه گیری
free board عمق یا ارتفاع ازاد
free board ارتفاع سطح اب تا تاج سد
hiking board تخته اتکای خم شونده در قایق
editorial board هئیت مدیره یا کارکنان روزنامه
paste board کارت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com