English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 155 (8 milliseconds)
English Persian
dispersion pattern شکل پراکندگی
dispersion pattern مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
Other Matches
dispersion انتشار
dispersion تفرق
dispersion اوارگی تجزیه نور
dispersion پاشیدگی
dispersion پراکندگی
dispersion تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
dispersion پراکندگی تیر
dispersion پراکندگی منطقه پراکندگی
dispersion پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
dispersion اولیه
dispersion متلاشی شدن خاکدانه ها به ذرات
dispersion پخش شدگی
dispersion تجزیه نور
dispersion تفرقه گسترش یکان
center of dispersion مرکزمستطیل پراکندگی گلوله ها
center of dispersion مرکز پراکندگی
zone of dispersion منطقه پراکندگی گلوله ها
acoustic dispersion سیستم پخش اکوستیک
acoustic dispersion پژواک
dispersion scale طبله مخصوص تصحیح پراکندگی مقیاس پراکندگی میزان پراکندگی
coefficient of dispersion ضریب پراکندگی
cone of dispersion مخروط پراکندگی
dispersion formula فرمول پاشندگی
circular dispersion قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
dispersion hardening سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
dispersion medium محیط پاشندگی
dispersion of light پاشیدگی نور
dispersion of light تجزیه نور
dispersion rectangle مستطیل پراکندگی
lateral dispersion پراکندگی جانبی
longitudinal dispersion پراکندگی طول
material dispersion پراکنده شدن پالس نورانی درداخل یک فیبر نوری در نتیجه طول موجهای مختلف ساطع شده از یک منبع
modal dispersion شکلی از پراکندگی پالس ها
molecular dispersion پاشندگی مولکولی
dispersion force نیروی پاشیدگی
dispersion error اشتباه ناشی از پراکندگی تیر
rectangle of dispersion مستطیل پراکندگی گلوله ها
cone of dispersion مخروط پراکندگی بسکها
range dispersion پراکندگی بردی
range dispersion پراکندگی در برد
discriminal dispersion پراکندگی افتراقی
dispersion coefficient ضریب پراکندگی
dispersion equation معادله پاشندگی
dispersion error اشتباه پراکندگی
relative dispersion پراکندگی نسبی
optical rotatory dispersion پاشندگی چرخش نوری
to pattern out ازروی نمونه درست کردن مطابق الگویاقالب طرح کردن
to pattern out نمونه شدن برای
pattern بعنوان نمونه یا سرمشق بکار رفتن نظیربودن
pattern سرمشق
pattern انگاره نقش
pattern نقش ونگار
pattern طرح ساختن
pattern نقشه طرح اصابت گلوله ها
pattern گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
pattern نمونه
pattern همتا بودن
pattern تقلیدکردن
pattern نقشه ساختن
pattern بعنوان الگو بکاربردن
pattern الگو
pattern شیوه
pattern بطور نمونه ساختن
pattern انگاره
pattern طرح
pattern ردیف بندی
pattern الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
pattern محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
pattern مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
pattern نقش
pattern خصوصیات فردی
pattern نقشه شکل
pattern الگو صفات فردی
pattern خصوصیات
pattern الگوقالب
pattern making مدل سازی
pattern of development الگوی توسعه
pattern offense موضعگیری در برابر حریف
pattern making نمونه سازی
pattern maker طرح ساز
pattern laying مین گذاری طراحی شده
pattern generator مولد تعمیر کار
pattern lady بانویی که سرمشق بانوان دیگر باشد
pattern maker قالب ساز
pattern laying مین گذاری مدل دار
pattern plate صفحه مدل
pattern recognitation تشخیص الگو
pattern recognition الگو شناسی
diaper pattern طرح گل و بلبل تکراری [بطوری که کل متن فرش را در بر بگیرد.]
cane pattern طرح بندی که بصورت تکرار نقوش با نواری نازک به شکل بند کل متن را فرا می گیرد
Afshan [all-over pattern] طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
punch and pattern سوراخوحککردن
test pattern طرح ازمایشی
target pattern شکل هدف مسیر تک هواپیما به هدف
target pattern شکل قرار گرفتن هدف
key pattern زنجیره یونانی
stimulus pattern طرح محرک
Herati pattern طرح هراتی [در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]
key pattern زبانه یونانی
radiation pattern الگوی تابش
pattern shop کارگاه مدل سازی
pattern recognition الگوشناسی شناسایی الگو
pattern recognition تشخیص الگو
move of pattern [وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
pattern bombing بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
attack pattern الگوی تک
drilling pattern نمونه مته کاری الگوی مته کاری
drilling pattern طرح مته کاری
antenna pattern طرح انتشارامواج انتن
disruptive pattern اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
energy pattern نقشه انرژی
demand pattern الگوی تقاضا
deflection pattern مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
attack pattern ارایش تک
crosshatch pattern طرح شطرنجی
controlled pattern بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
bravo, pattern شکلی که حرارت سنج اب درعمق کمتر از 001 فاتوم نشان میدهد
bit pattern الگوی بیتی
bit pattern الگوی ذرهای
bar pattern ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
effective pattern منطقه اصابت موثر
effective pattern منطقه اثر موثر
pass pattern مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
movement pattern انگاره حرکتی
movement pattern الگوی حرکتی
holding pattern کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
herringbone pattern طرح جناغی
deflection pattern مستطیل انحراف
activation pattern طرح برانگیختگی
energy pattern الگوی انرژی
fallout pattern نمونه ریزش اتمی
antenna pattern انتشار انتن
fallout pattern شکل ریزش
factor pattern طرح عاملی
stitch pattern memory حافظهبافتودوخت
weaving pattern brush مجموعهبرسموجدار
weaving pattern lever اهرم مجموعهموجدار
pattern start key کلیدشروعبافت
admiralty pattern anchor لنگر میله دار
weft-face pattern [بافت پود نما که بیشتر در پارچه و گلیم بکار می رود.]
spot pattern test ازمون طرح نقطه ها
pattern construction drawing الگوی نقشههای ساختمانی
fundamental motor pattern الگوی بنیادی حرکت
pattern milling attachment تجهیزات فرز مدل
pattern perception test ازمون ادراک طرحها
developmental motor pattern الگوی حرکت تکوینی
photo pattern generation تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
fundamental motor pattern انگاره بنیادی حرکت
sport skill pattern الگوی مهارت ورزشی
battery groung pattern وضع قرار گرفتن توپها درموضع تیر
battery groung pattern طرح گسترش توپهای اتشبار
basket weave pattern طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
operational pattern of marks by night نقشیازعلائممشخصبرایشب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com