English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (7 milliseconds)
English Persian
display highlighting جلوه دادن تصویر
Other Matches
highlighting جلوه دادن
highlighting روشن ساختن مشخص کردن
highlighting نشان کردن پررنگ کردن
self display جلوه گری
n display ارائه ان
k display ارائه کی
d display ارائه دی
c display ارائه سی
b display ارائه ب
f display ارائه اف
g display ارائه جی
j display ارائه جی
self display خودنمایی
h display ارائه اچ
i display ارائهای
l display ارائه ال
m display ارائه ام
p display ارائه پی
display نمایشگر صفحه نمایش
display نمایاندن
display نشان دادن ابراز کردن
display اشکارکردن نمایش
display تظاهر
display جلوه نمایاندن
display در معرض نمایش
display نمایش
display اشکار کردن
display ارائه
display نمایشگری
display نمایش دادن
display وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
display نشان دادن اطلاعات
display ویترین
formatted display نمایش شکل یافته
simultaneous display نمایش سیمولتانه
graphic display یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
raster display نمایش محل تصویر
raster display صفحه نمایش شبکهای
visual display نمایش بصری
digital display صفحهنمایشعددی
RGB display سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
colour display نمایشرنگ
plasma display نمایش پلاسما
pyrotechnic display اتش بازی
heads up display وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
plasma display صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
text display نمایشگرمتن
display menu فهرست نمایش
teletype display نمایش تله تایپ
menu display روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
marching display وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
plasma display نمایشگرپلاسمایی
teletype display نمایش تایپ راه دور
graphics display نمایش گرافیکی
vector display نمایش برداری
situation display صفحه نمودار وضعیت افق دیدرادار
message display نمایشپیغام
display console کنسول نمایش
display console پیشانه نمایشگر
display board تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
display background زمینه نمایش
display architecture معماری نمایشی
display adapter اداپتور صفحه نمایش
data display داده نمایی
data display داده نما
display menu فهرست انتخاب نمایشی
display cabinet بوفه
display setting تنظیمصفحهنمایش
function display نمایشگرتابع
backlit display صفحه نمایش پشت نور
backlit display واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد
affect display نمایش عاطفه
display controlled نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
display cycle چرخه نمایش
display terminal پایانه نمایشگر
display terminal ترمینال نمایش
display tube لامپ نمایشگر
display type نوع نمایش
display unit واحد نمایشگر
display surface سطح نمایش
display image نمای تصویر
display unit واحد نمایش
display foreground پیش نمای تصویر
display device دستگاه نمایش
display tolerance میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
liquid-crystal display نمایشکریستالمایع
language display button دکمهنمایشگر
row number display نمایشگرتعدادرجها
dial-type display نمایشصفحهاعداد
vector graphics display بردار نمایش گرافیکی
aperture/exposure value display دهانهنمایشیمقدارنمایش
visual display terminal ترمینال نمایش بصری
digital frequency display شمارهتکرارنمایش
visual display terminal ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
thin window display نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود
video display unit واحد نمایش تصویری
video display terminal ترمینال نمایش تصویری
touch sensitive display صفحه نمایش حساس لمسی
refresh display cycle زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
gas plasma display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
liquid crystal display کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
flat panel display صفحه نمایش مسطح
enhanced graphics display صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
data display unit واحد داده نما
character mapped display نمایش طرح دخشهای
alphanumeric display terminal ترمینال نمایش الفبا عددی
visual display unit واحد نمایشگر بصری
visual display unit ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit واحد نمایش دیداری
liquid crystal display صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
gas plasma display صفحه نمایش پلاسمای گازی
gas plasma display صفحه نمایش مسطح که براساس اصولی هماننداصول تابلوهای نئون کارمیکندfraxinella
monochrome display adapter اداپتور نمایش تک رنگ
full page display نمایش تمام صفحه
ibm /a display adapter IBاداپتور نمایش A/4158
plasma display panel صفحه نمایش گازی
graphic display resolution وضوح نمایش گرافیکی
plasma panel display وسیله نمایش مسطح باحبابهای کوچک نئون
graphic display mode مد نمایش گرافیکی
gas discharge display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
range bearing display ارائه بی
glass-fronted display cabinet بوفه
To assert oneself . To display ones merit . خودی را نشان دادن
data display illumination button دکمهنمایشگراطلاعات
alarm threshold display button دکمهنمایشسرحدهشدار
battery integration end radar display equipment
liquid crystal display colour pigmented صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
high resolution bit mapped display تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
battery integration end radar display وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com