English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
English Persian
display terminal پایانه نمایشگر
display terminal ترمینال نمایش
Search result with all words
alphanumeric display terminal ترمینال نمایش الفبا عددی
video display terminal ترمینال نمایش تصویری
visual display terminal ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal ترمینال نمایش بصری
Other Matches
f display ارائه اف
display نمایش دادن
display نشان دادن ابراز کردن
display اشکارکردن نمایش
display تظاهر
display جلوه نمایاندن
display نمایشگری
display نمایش
display ویترین
b display ارائه ب
display نشان دادن اطلاعات
self display جلوه گری
display نمایاندن
display نمایشگر صفحه نمایش
self display خودنمایی
display وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
c display ارائه سی
g display ارائه جی
display اشکار کردن
d display ارائه دی
p display ارائه پی
l display ارائه ال
i display ارائهای
n display ارائه ان
k display ارائه کی
h display ارائه اچ
display در معرض نمایش
j display ارائه جی
m display ارائه ام
display ارائه
display menu فهرست انتخاب نمایشی
function display نمایشگرتابع
display setting تنظیمصفحهنمایش
display cycle چرخه نمایش
display image نمای تصویر
display adapter اداپتور صفحه نمایش
display console کنسول نمایش
display console پیشانه نمایشگر
display board تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
display controlled نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
display background زمینه نمایش
display device دستگاه نمایش
display architecture معماری نمایشی
display foreground پیش نمای تصویر
display highlighting جلوه دادن تصویر
display menu فهرست نمایش
display tolerance میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
graphics display نمایش گرافیکی
plasma display نمایشگرپلاسمایی
heads up display وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
plasma display نمایش پلاسما
plasma display صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
vector display نمایش برداری
visual display نمایش بصری
marching display وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
graphic display یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
colour display نمایشرنگ
formatted display نمایش شکل یافته
display tube لامپ نمایشگر
display type نوع نمایش
display unit واحد نمایشگر
display unit واحد نمایش
pyrotechnic display اتش بازی
display cabinet بوفه
digital display صفحهنمایشعددی
menu display روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
backlit display واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد
simultaneous display نمایش سیمولتانه
RGB display سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
situation display صفحه نمودار وضعیت افق دیدرادار
teletype display نمایش تایپ راه دور
text display نمایشگرمتن
raster display صفحه نمایش شبکهای
raster display نمایش محل تصویر
message display نمایشپیغام
teletype display نمایش تله تایپ
affect display نمایش عاطفه
data display داده نما
data display داده نمایی
display surface سطح نمایش
backlit display صفحه نمایش پشت نور
gas discharge display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display صفحه نمایش مسطح که براساس اصولی هماننداصول تابلوهای نئون کارمیکندfraxinella
gas plasma display صفحه نمایش پلاسمای گازی
gas plasma display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
full page display نمایش تمام صفحه
flat panel display صفحه نمایش مسطح
dial-type display نمایشصفحهاعداد
graphic display mode مد نمایش گرافیکی
graphic display resolution وضوح نمایش گرافیکی
video display unit واحد نمایش تصویری
vector graphics display بردار نمایش گرافیکی
ibm /a display adapter IBاداپتور نمایش A/4158
touch sensitive display صفحه نمایش حساس لمسی
aperture/exposure value display دهانهنمایشیمقدارنمایش
plasma display panel صفحه نمایش گازی
monochrome display adapter اداپتور نمایش تک رنگ
plasma panel display وسیله نمایش مسطح باحبابهای کوچک نئون
liquid crystal display کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
enhanced graphics display صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
visual display unit واحد نمایشگر بصری
liquid-crystal display نمایشکریستالمایع
character mapped display نمایش طرح دخشهای
data display unit واحد داده نما
thin window display نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود
language display button دکمهنمایشگر
refresh display cycle زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
row number display نمایشگرتعدادرجها
visual display unit ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
range bearing display ارائه بی
liquid crystal display صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
visual display unit واحد نمایش دیداری
digital frequency display شمارهتکرارنمایش
terminal سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal پایانه
terminal ترمینال
terminal قطب مدار
terminal نهائی
terminal اخر خط راه اهن یا هواپیما
terminal انتهایی
terminal انتهائی
terminal پایانه پایانی
terminal واقع در نوک پایان
terminal انتها
terminal پایانی
terminal اخری
tv terminal ترمینال تلویزیونی
terminal خرابی که قابل تعمیر نیست
terminal نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
terminal نهایی
terminal وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد.
terminal نقطه اتصال الکتریکی
terminal محل اتصال پیچ اتصال
terminal کلم
terminal محل پیاده وسوار کردن بارها
ro terminal ترمینال- RO
To assert oneself . To display ones merit . خودی را نشان دادن
data display illumination button دکمهنمایشگراطلاعات
glass-fronted display cabinet بوفه
alarm threshold display button دکمهنمایشسرحدهشدار
terminal symbol علامت پایانی
terminal tackle طعمه
terminal tackles انتهایقرقرهقلاب
terminal moraine منبعیخانتهایی
terminal tackle راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
terminal threshold استانه پایانی
terminal lobe برگهگوشتیانتهایی
terminal filament رشتهانتخابی
terminal bud شکوفهانتهایی
terminal bronchiole برنشبتانتهایی
terminal operations عملیات بارانداز
terminal symbol نماد پایانی
terminal stand پایه ترمینال
terminal operations عملیات اسکلهای
terminal organ اندام پایانی
terminal phase مرحله اخر مسیر حرکت موشک
terminal port بندر مقصد
terminal port بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
terminal price قیمت تحویل
terminal price قیمت نهائی
terminal reinforcement تقویت پایانی
terminal repeater تقویت کننده نهایی
terminal rig طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
terminal sensitivity حد بیشینه حساسیت
terminal unit واحد پایانه
terminal unit واحد پایانی
terminal velocity سرعت داخلی گلوله
bulk terminal اندازهپایانی
bonding terminal اتصالترمینال
water terminal ترمینالهای ابی اسکلههای کنار دریا
water terminal باراندازهای ابی
upper terminal ایستگاه کوهستانی
VT terminal emulation مجموعه استاندارد کدها سافت Digital Gquipment Corpcration برای کنترل نحوه نمایش متن و گرافیک روی ترمینالها
user terminal پایانه کاربر
user's terminal ترمینال استفاده کننده
VT terminal emulation استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
video terminal ترمینال تصویری
two terminal network شبکه دو قطبی
container terminal پایانهبستهها
transformer terminal ترمینال ترانسفورماتور
terminal arborization ترمینالشاخهشاخه
terminal velocity سرعت گلوله داخل لوله
terminal velocity سرعت حد
terminal voltage ولتاژ قطبی
terminal voltage ولتاژ ترمینال
telecommunication terminal ترمینالارتباطراهدور
satellite terminal ترمینالفضاپیما
passenger terminal ترمینالمسافران
oil terminal پایانهسوخت
grain terminal پایانهحبوبات
video terminal پایانه تصویری
air terminal باراندازهوایی
graphical terminal ترمینال گرافیکی
grid terminal ترمینال شبکه
grid terminal اتصال شبکه
input terminal ترمینال ورودی
input terminal ترمینال اولیه
intelligent terminal ترمینال هوشمند
intermediate terminal ترمینال میانی
keyboard terminal صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com