English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
distributed processing system سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
Other Matches
distributed data processing پردازش داده توزیع شده
distributed data processing داده پردازی توزیعی
distributed flood ligh system روشنائی کلی توسط پروژکتور
data processing system سیستم پردازش داده
word processing system سیستم پردازش کلمه
automatic data processing system سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
electronic data processing system سیستم پردازش الکترونیکی داده
distributed توزیع شده
distributed capacity فرفیت منتشر
distributed network شبکه توزیع شده
distributed network شبکه توزیعی
distributed practice تمرین فاصله دار
distributed practices تمرینهای توزیعی
distributed practices تمرینهای پراکنده
distributed profit سود توزیع شده
distributed profit سود تقسیم شده
distributed load نیرویی که به یک نقطه اثرنمیکند بلکه مانند نیروی هوا روی یک سطح بریک خط یا یک سطح وارد میشود
distributed profits سود توزیع شده
distributed learning یادگیری فاصله دار
distributed design طرح توزیعی
distributed fire اتش گسترده
distributed fire اتش تقسیم شده
distributed fire اتش توزیع شده
distributed lag توزیع فاصله زمانی
distributed load گسترده بار
distributed data base پایگاه داده توزیعی
uniformly distributed load بار گسترده یکنواخت
uniformly distributed load باریکنواخت
fibre distributed data interface استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال دده مگابایت در ثانیه است
fibre distributed data interface II استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
list processing پردازش لیست
random processing پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
random processing با دست یابی تصادفی
overlap processing پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
call processing فراخوان پردازی
image processing تصویر پردازی
image processing پردازش تصویر
in line processing پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
parallel processing پردازش موازی
random processing پردازش تصادفی
overlap processing اجرای همزمان فعالیتهای ورودی
batch processing سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
text processing پردازش متن
remote processing پردازش از راه دور
batch processing سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
batch processing پردازش دستهای
list processing لیست پردازی
batch processing دسته پردازی
post processing پس پردازی
geometry processing فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
interactive processing پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
foreground processing اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند
foreground processing پردازش پیش صحنی
processing symbol علامت پردازش
processing program برنامه پردازش
information processing تقویم اخبار
processing of the order انجام سفارش
priority processing اولویت پردازی
processing element عنصر پردازشی
background processing پردازش زمینهای
background processing فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند
background processing کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
information processing نتیجه گیری ازاخبار
transfer processing امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
inquiry processing فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان
picture processing پردازش تصویری
post processing پس پردازش
processing unit واحد پردازنده
processing unit واحدپردازشگر
processing program برنامه پردازشی
information processing پردازش اطلاعات
processing unit واحد پردازش
file processing پرونده پردازی
file processing پردازش فایل
priority processing پردازش اولیه
distrubuted processing پردازش توزیعی
data processing تهیه و تولیداطلاعات
data processing پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
data processing امایش اطلاعات
serial processing پردازش نوبتی
data processing پرورش اطلاعات
data processing تهیه اطلاعات
document processing پردازش مدرک
document processing متن پردازی
cooperative processing سیستمی که در آن یک یا چند کامپیوتر در یک شبکه توزیع شده می توانند بخشی از برنامه یا کار یا مجموعهای از داده ها را اجرا کنند
serial processing پردازش سری
data processing داده پردازی
data processing پردازش داده ها
data processing مرتب کردن داده ها
word processing پردازش کلمه
command processing پردازش دستورالعمل
continuous processing پردازش پیوسته
direct processing پردازش مستقیم
concurrent processing پردازش همزمان
simultaneous processing پردازش همزمان
nonoverlap processing نوشتن و پردازش داخلی فقط در یک اسلوب سری صورت می گیرد
sequential processing پردازش ترتیبی
nonoverlap processing روشی که به وسیله ان خواندن
demand processing پردازش بر اساس نیاز
data processing center مرکزداده پردازی
direct access processing پردازش به روش دستیابی مستقیم
data processing manager مدیر پردازش داده
data processing curriculum دوره تحصیلات پردازش داده
data processing cycle چرخه پردازش داده
dispersed data processing پردازش اطلاعات به صورت توزیعی
information processing carriculum دوره پردازش اطلاعات
natural language processing پردازش زبان طبیعی
data processing technology تکنولوژی پردازش داده
decentralized data processing پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی
decentralized data processing پردازش داده نامتمرکز
data processing management مدیریت پردازش داده
information processing machine computer
mechanical data processing پردازش داده مکانیکی
digital signal processing پردازش دیجیتالی سیگنال
information processing systems نظامهای خبرپردازی
information processing center مرکز پردازش اطلاعات
data processing center مرکز پردازش داده
data file processing پردازش فایل داده
word processing center مرکز پردازش کلمه
central processing unit واحد پردازش مرکزی
central processing unit واحدپردازنده مرکزی
centralized data processing پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
computer processing cycle چرخه پردازش کامپیوتر
list processing langauge زبانهای پردازش لیست
electronic data processing پردازش الکترونیکی داده
unit central processing واحد پردازش مرکزی
order processing time زمان انجام سفارش
order processing time مدت انجام سفارش
integrated data processing پردازش داده مجتمع
word processing operator متصدی پردازش کلمه
word processing program برنامه پردازش کلمه
word processing society انجمن پردازش کلمه
word processing supervisor نافر پردازش کلمه
multiple job processing پردازش چند کاره
oil processing area منطقهپردازشنفت
businedd data processing داده پردازی تجاری
business data processing داده پردازی تجاری
list processing langauge زبان لیست پردازی
data processing center مرکز داده پردازی
remote batch processing پردازش دستهای از راه دور دسته پردازی از راه دور
scientific data processing داده پردازی علمی
string processing languages زبانهای پردازش رشته
administrative data processing پردازش دادههای اداری
automated data processing پردازش داده به صورت خودکار
automatic data processing پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
automatic data processing پردازش خودکار داده ها
real time processing پردازش بلادرنگ
stacked job processing پردازش پشته یی
transaction oriented processing پردازش تغییرگرا
scientific data processing پردازش داده علمی
data processing management association انجمن مدیریت پردازش داده
canadian information processing society انجمن کانادایی پردازش اطلاعات
linear system [system of linear equations] دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
system طرز روش
system سازگان
system هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
i.f.f. system دستگاه تشخیص
value system نظام ارزشها
system سلسله
system مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system نظم ترتیب
cw system سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
system اسلوب
system اصول وجود
system رشته دستگاه
the system of the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
system سیستم
system روش اصول
system نظام
system نظم منظومه
system قاعده رویه
system طرز اسلوب
system جهاز
system دستگاه
system سلسله رشته
system طریقه
system همستاد روش
system همست
system سامانه
system منظومه
system مجموعه سازمان
the system of رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
system ترتیب
system سازمان
an system سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
p system سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
system تشکیلات
system نظام سیستم
c.g.s. system دستگاه سگث
makagonov system سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
system library کتابخانه سیستم
system interrupt وقفه سیستم
management system سیستم مدیریت
maroczy system سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
system's design طرح سیستم
management system سیستم اداره
system international سیستم بین المللی
system installation نصب سیستم
market system نظام بازار
indeterminate system سیستمی که وضعیت منط قی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com