Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (5 milliseconds)
English
Persian
dive bombing
بمباران کردن در حالت شیرجه
Other Matches
bombing
بمباران
bombing
بمباران کردن گلوله باران کردن
mass bombing
بمباران زیاد
loft bombing
بمباران از ارتفاع زیاد بمباران قائم
laydown bombing
بمباران از فاصله خیلی نزدیک به سطح زمین بمباران سینه مال
over the shoulder bombing
نوعی بمباران عمودی که پس از عبور از خط قایم هدف بمب رها میشود
carpet bombing
توزیع بمب جهت پوشش یک منطقه بمباران منطقهای
carpet bombing
بمباران منطقهای
bombing height
ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
mass bombing
بمباران یکجا
offset bombing
روش بمبارانی که در ان به جای هدف از یک نقطه نشانی استفاده میشود
pattern bombing
بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
suicide bombing
حمله با خودکشی
bombing raid
بمبارانکردن
volley bombing
شلیک تیرباران شلیک کردن
volley bombing
شلیک دسته جمعی
toss bombing
نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
suicide bombing
قصد کشت بوسیله خودکشی
shuttle bombing
بمباران با استفاده از دوپایگاه هوایی برای بمب گیری
bombing height
ارتفاع بمباران
bombing errors
خطای پرتاب بمب
volley bombing
تیرشلیک
area bombing
بمباران منطقهای
bombing angle
زاویه رها کردن بمب
bombing angle
زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
bombing errors
اشتباهات حاصله از پرتاب بمب
blind bombing zone
منطقه بمباران محدود
dive
غور
take a dive
تظاهر به ناک اوت
dive
تفحص کردن
dive
غوطه خوردن
dive
شیرجه
dive
غواصی کردن
inward dive
شیرجه پشت به استخر
dive
فرو رفتن
dive
شیرجه رفتن
skin dive
غوص کردن
surface dive
غوص گرفتن در حال شنای درسطح اب
swan dive
شیرجه
swan dive
شیرجه فرشته
backward dive
شیرجهبهپشت
twist dive
پیچپرش
starting dive
شیرجهآغاز
height of the dive
ارتفاعپرش
skin dive
زیر ابی رفتن
nose dive
ناگهان شیرجه رفتن یا تنزل کردن
dive bomber
هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
back dive
شیرجه از پشت و فرود با پا
dive flap
ترمز هوایی از نوع فلپ
dive schedule
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
forward dive
شیرجه رو به اب با چرخش
armstand dive
شیرجه توام با بالانس
armstand dive
بالانس برگشت
no decompression dive
غواصی کوتاه مدت یا در عمق کم که به هنگام صعود نیازبه توقف یا مکث در زیر اب ندارد
nose dive
شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
crash dive
ناگهان بزیر اب رفتن
power dive
شیرجه رفتن هواپیما
power dive
شیرجه
power dive
با استفاده از نیروی موتور طیاره
racing dive
شیرجه افقی دراغاز مسابقه
reverse dive
شیرجه وارونه
scuba dive
فرورفتن غواص به زیر اب باوسایل
dive angle
زاویه شیرجه هواپیما
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com